۷ عملکرد عجیب مغز شما! دستیابی به قدرت های ذهنی! | قسمت سوم
۷ عملکرد عجیب مغز شما!
دستیابی به قدرت های ذهنی! | قسمت سوم
یک نمونه شگفت انگیز از عملکرد عجیب مغز و قدرت های ذهنی!
برای این که دقیقا منظور ما از قدرت های ذهنی را متوجه شوید به این داستان کوتاه توجه کنید که در سال ۲۰۱۶ در ویرجینیا اتفاق افتاده است:
دو روز پس از عید پاک در سال ۲۰۱۶، شارلوت هفلمیر ۱۹ ساله برای تعطیلات از دانشگاهش در وین به ویرجینیا نزد خانوادهاش بازگشته بود. شارلوت هنگامی که برای سر زدن به پدرش که زیر وانت عظیم الجثه خود کار می کرد رفت؛ دید که آتش سوزی نسبتا شدیدی در زیر وانت رخ داده و آتش یکی از لاستیکها را در بر گرفته است. بدتر از آن، جکی که وانت را نگه داشته بود، خراب شده بود و پدرش را گیر انداخته بود.
در کمال تعجب این نوجوان کوچک جثه گلگیر وانت را گرفت و آن را از روی زمین بلند کرد! شارلوت تقریباً پدرش را آزاد کرد و سپس سوار وانت شد و آن را از خانه دور کرد. بعد از این که تا حد زیادی از خانه دور شد یک شلنگ آب پیدا کرد و آتش را خاموش کرد.
این شاهکار شگفت انگیز شارلوت، یعنی بلند کردن وانتی با وزن چندین برابر خودش، نمونه ای از “قدرت هیستریک” است. قدرت هیستریک به طور خلاصه حالتیست که در آن افراد با تواناییهای جسمی معمولی به طور لحظهای در موارد اضطراریِ مرگ و زندگی، قدرت فوق العادهای از خود نشان میدهند!
راهکار سوم افزایش قدرت های ذهنی | به ذهنتان ضربه بزنید!
کلیدهای خود را گم می کنید. لنگه جورابتان را پیدا نمی کنید. محل دقیق کارت اعتباریتان را به خاطر نمی آورید. چه اتفاقی افتاده است؟
شما معمولا لوازمتان را گم نمی کنید. در واقع آنها را در یک مکان خاص قرار میدهید، سپس آن مکان را فراموش میکنید. اما حالا تصور کنید که در یک جهان کوانتومی ساکن هستید. در یک جهان کوانتومی اجسام میتوانند همزمان چندین مکان را اشغال کنند. این یعنی میتوانید همزمان کلیدهای خود را در مکان های مختلف قرار دهید. در این صورت برای بازیابی آنها فقط به یکی از آن مکان ها نیاز دارید.
بیایید این تشبیه را ساده کنیم. خب حقیقت این است که ما نمی توانیم چندین مکان مختلف را در جهان اشغال کنیم. اما به می توانیم با رمزگذاری خاطرات در هر دو قسمت کلامی و بصری مغز، شرایط جهان کوانتومی را در ذهن خود ایجاد کنیم. حالا چه طور؟! به این مثال توجه کنید:
فرض کنید می خواهید لیستی از کلمات غیر مرتبط: شانه، تخم مرغ، آچار، کاهو، کلید، بالشت، شامپو و فنجان را به خاطر بسپارید. برای به خاطر سپردن این چند مورد دو راه دارید:
- یا تک تک آنها را با تمرین و تکرار و اشغال کردن فضای ذهنی و استفاده غیربهینه از مغز و قدرت های ذهنی به خاطر بسپارید.
- یا تصویر هر کدام از این اشیا را در ذهنتان به خاطر بسپارید. سپس آن دو را با هم ترکیب کنید!
ایده این است که یک توالی کلامی ناآشنا را به ترکیب آشنا پیوند دهید. مثلا به هم زدن تخم مرغ شکسته شده با شانه فکر کنید. به استفاده از آچار به جای کلید در قفل در فکر کنید. به بالشتی فکر کنید که فنجان چای روی آن ریخته است و باید با شامپو آن را بشورید. میبینید؟ به همین سادگی میتوانید این کلمات را به هم متصل کنید و داستانشان را به خاطر بسپارید. با این کار نه تنها این کلمات غیر مرتبط را به تصویر تبدیل می کنید بلکه زمینه را برای افزایش بهره وری و استفاده از قدرت های ذهنی فراهم میکنید.
فراموش نکنید که با استفاده بیشتر از نورونها ظرفیت حافظه را افزایش نمیدهید؛ بلکه در صورتی که کارهای جدید با ذهنتان بکنید ظرفیت و قدرت های ذهنی افزایش میدهید. به جای تلاش برای حفظ کردن های همیشگی، راههای جدید را امتحان کنید و قسمتهای جدید مغزتان را به کار بگیرید!
در یک پایان نامه دکتری در سال ۲۰۱۷ تحت عنوان “در باب مزایای حافظه تصویری”، دکتر جفری وامس در دانشگاه واترلو، نشان داد که وقتی از افراد بخواهید کلمات ارائه شده را به تصویر بکشند، حافظهشان بهتر عمل میکند. استفاده از حافظه تصویری نه تنها با استفاده از نورون های بینایی برای ذخیره اطلاعات جدید باعث افزایش قدرت های ذهنی میشود بلکه با استفاده از سلول های عصبی در قشر حرکتی که منشأ دستورات ترسیمیست، حافظه را نیز بهبود میبخشد.
راهکار چهارم افزایش قدرت های ذهنی | خلاقیت به خرج دهید!
درست است که زندگی ماشینی امروز خیلی از کارها را برای ما آسانتر کرده و هر روز وسایل و اختراعات جدیدی به بازار میآیند تا دخالت انسان را به حداقل برسانند؛ اما با وجود تمام مزایایی که این لوازم برای ما دارند میتوانند در عین حال برای قدرت های ذهنی ما مضر باشند!
در راهکار قبلی از تصویر سازی و بهره گیری از حافظه تصویری صحبت کردیم. درست همانطور که ایجاد حس تازگی از طریق کنار هم قرار دادن تصاویر به رمزگذاری خاطرات و به خاطر آوردنشان کمک می کند، کنار هم قرار دادن لوازم و به کار گیری از آنها به جای لوازم پیچیده و حرفهای در هر گوشه زندگی، هر چقدر هم که به ظاهر پیش پا افتاده باشد، میتواند خلاقیت و قدرت های ذهنی را تقویت کند.
بسیاری از دانشمندان علوم شناختی استدلال می كنند كه “خلاقیت روزمره” به سادگی تعریف شده است و خیلی وقتها آن را نادیده میگیریم.
به مثالهای زیر توجه کنید تا منظور ما را از خلاقیت در زندگی روزمره متوجه شوید:
- شما چندین مهمان مهم دارید که تا بیست دقیقه دیگر زنگ خانه را خواهند زد. برای تهیه پنکیک به یک همزن احتیاج دارید اما همزنتان خراب شده یا به هر دلیلی در دسترس نیست. ناگهان به فکرتان میرسد که با متصل کردن قیچی به یک مته میتوانید همزن درست کنید و موقتا کارتان را راه بیاندازید. اما شما یک زن خانهدار هستید و تصورتان این است که دانشی از چگونگی کارکرد وسایل ندارید. به ایدهتان میخندید و بیخیال درست کردن پنکیک میشوید. شما به همین سادگی قدرت ذهنتان را نادیده گرفتید!! دلیلش هم این است که بسیاری از مردم انتظار دارند که تصور عمیق و فنیای از کارکرد امور و لوازم داشته باشند و هرگز به خودشان اعتماد نمیکنند.
- آینه بغل خودرو در جای خودش ثابت نیست و مرتب در اثر حرکت ماشین تکان میخورد. به فکرتان میرسد با یک تکه مقوا یا کاغذ تا شده آن را موقتا در جای خود مستحکم کنید تا به یک تعمیرگاه برسید. اما شما دانشجوی موسیقی سنتی هستید و به کارکرد مغزتان در زمینه خودرو و مسائل فنی اعتماد ندارید. بیخیال ایدهتان میشوید و به سختی به راهتان ادامه میدهید.
- برای گرم کردن یک ظرف پلاستیکی حاوی مایع به حرارت غیر مستقیم ماکرویوو احتیاج دارید. به فکرتان میرسد که یک قابلمه آب گرم روی گاز بگذارید و ظرف را داخلش یا روی قابلمه قرار دهید. بیخیال میشوید زیرا شما رئیس یک شرکت با ۳۰۰۰ کارمند هستید و بعید است از کارهای خانگی سردربیاورید!
بسیاری از مردم انتظار دارند که تصوری بسیار فنی و عمقی از چگونگی کارکرد امور داشته باشند و این معمولاً مانع حل مشکلاتشان از راه خلاقیت و راههای تازه میشود. این ثبات عملکردی، ذهن ما را نسبت به امتحان کردن راههای خلاقانه کور می کند. ساکت کردن قسمتهایی از مغز که میدانند ترکیب مته و قیچی، استفاده از یک برگه کاغذ یا کارتن و قابلمه آب گرم چه کاری باید انجام دهند، به مرور ذهنتان را کوچک میکند.
به اطراف نگاه کنید. چه اجسامی میبینید؟ چه وجه اشتراکی بین این اجسام وجود دارد؟ چه داستانی میتوانید در ذهنتان از این اجسام بسازید؟ قوه خلاقیت و تصویرسازیتان را بهکار بگیرید! مقاله را مجددا مطالعه کنید. به مثالها فکر کنید و ببینید برای رسیدن به قدرت های ذهنی با این دو تاکتیک تازه چه می توانید بکنید؟
- تصویر سازی کنید. داستان بسازید. وجه اشتراک شخصی پیدا کنید.
- مانند یک کودک خلاق باشید! به ذهنتان اعتماد کنید و راههای جدید را امتحان کنید.