چطور در روابط خود با دیگران حد و مرز تعیین کنیم؟
حد و مرز در روابط به چه معناست؟
بسیاری شده که شنیده ایم که باید برای خود در روابطمان با دیگران چه در محل کار، چه در ارتباط با شریک زندگی، خانواده و دوستان حد و مرز تعیین کنیم. اما واقعا این حد و مرز به چه معناست؟ چه معیارهایی این حد و مرزها را تعیین می کند؟ تعیین حد و حدود در روابط چه کمکی به سلامت و رفاه زندگی ما می کند؟ بسیاری از افراد در تعیین حد و مرز خود در روابط مختلف شان از جمله: شخصی و اجتماعی به مشکل بر می خورند، و این موضوع با باعث می شود؛ که در زندگی شخصی و اجتماعی خود دچار ناهماهنگی و ناسازگاری شوند. و به مرور زمان کنترل و هدایت مسیر روابط خود را از دست دهند.
حد و مرز تعیین کردن در روابط مان به معنای استقلال شخصیت در ما است. این استقلال در تعیین عزت نفس و اعتماد به نفس ما نقش تعیین کننده ای دارد. مرزها به ما کمک می کنند؛ روابط خود را با افراد دیگر و درون خودمان تقویت و مدیریت کنیم. داشتن مرزهای انعطاف پذیر به ما این امکان را می دهد که در صورت نیاز به افراد اجازه ورود به حریمان را بدهیم و زمانی که خطری ما را در بیرون تهدید می کند، از خود محافظت کنیم. انعطاف پذیری و نزدیکی مرزها به ماهیت رابطه نیز بستگی دارد. مرزهای ما نیز ممکن است؛ در طول زمان تغییر کند. به طور کلی در دو نوع حد و مرز را می توان در روابطمان با دیگران در نظر بگیریم.
حد و مرزهای خارجی
این مرزها، حد و حدود بین ما و مردم (مانند: همکاران در محل کار و یا در ارتباط با شهروندان دیگر و عموم جامعه) هستند. مرزهای قوی بیرونی به ما اجازه میدهد، کنترل کنیم که چه کسی، چه زمانی، کجا و چگونه چه روابطی با ما داشته باشد. برای مثال: در محل کار چه کسی میتواند، بدون در زدن وارد اتاق من شود، طرز برخورد و نوع حرف زدن، فرد مقابل (یک همکار) با ما در محل کار چگونه است؟ چه میزان صمیمیت و با چه کسی این صمیمیت لازم است.
حد و مرزهای داخلی
این مرزها بین چشم انداز ذهنی درونی ما و دنیای بیرونی وجود دارد. مرز های داخلی بر میزان تأثیر دنیای بیرونی، بر احساسات، افکار و احساس ما نسبت به خودمان نظارت دارند. مرزهای قوی درونی به ما اجازه میدهد تا یک حس منسجم خود را حفظ کنیم، بدون این که بیش از حد تحت تاثیر نظرات دیگران قرار بگیریم (مثلاً اگر شریک زندگیام مرا احمق خطاب کند، آیا این باور را درونی میکنم یا میدانم که این نظر شریک زندگی من است، نه واقعیت من؟) در حالی که این طبیعی است، که به آن چه دیگران در مورد ما فکر می کنند اهمیت دهیم، اجازه دادن به این نظرات برای تعیین هویت ما می تواند بیش از اندازه معمول هم مضر باشد.
نقش تعیین حد و مرز برای رفاه ذهنی
با توجه به این که مرزها به ما کمک میکنند، احساس امنیت و راحتی بیشتری داشته باشیم، همچنین آن ها میتوانند تأثیر عمدهای بر سلامت روانی ما داشته باشند. تعیین حد و مرز در طول زندگی ما خصوصا در دوران بزرگسالی باعث می شود، فضای شخصی خود را در اختیار بگیریم. این حد و مرز ها همچنین در تعیین احساسات ما موثر عمل می کنند؛ هر چه قدر که مرز های سالم تر برای خود داشته باشیم، احساس ارزشمندی، افتخار و امنیت بیشتر می کنیم. حد و مرزها حتی می توانند برای سلامت روحی و حتی جسمی ما شفابخش باشند؛ تعیین حد و مرزهای سالم می توانند به فرد کمک کنند احساس نکند، که از او سوء استفاده شده است. و ارزش واقعی فرد حفظ شده است.
حد و مرزها از کجا می آیند؟
عوامل زیادی وجود دارد که بر نحوه شکل گیری و توسعه حد و مرزهای ما تاثیر می گذارد، برخی مهم ترین این عوامل عبارت اند از:
- چگونه رشد کرده ایم (نقش خانواده در تربیت فرزند)
- ارزش ها و اعتقاد شخصی ما
- تعریف فرهنگ و قوانین جامعه از حد و مرز
- سبک زندگی
نشانه های رایج زمان تعیین حد و مرزها
مسائلی مانند تعیین و شکل گیری حد و مرز معمولاً از طریق اجازه دادن به مرزهای خود یا عبور از مرزهای دیگران رخ می دهد. گاهی اوقات آشفتگی و عدم تعادل در زندگی ما در ارتباط با روابط مان نشان خطری است؛ که به ما این هشدار را می دهد که زمان آن فرا رسیده است که تا حد مرز هایی برای خود تعیین کنیم یا آن ها را تغییر دهیم. برخی از این نشانه ها عبارت اند است:
- احساس سوء استفاده مزمن در موقعیتهای خاص، مانند عاطفی، مالی یا فیزیکی.
- “بله” گفتن برای خشنود کردن دیگران به هزینه خود (این هزینه می تواند عاطفی جسمی و یا جنسی باشد.)
- شما نیازهای خود را برآورده نمی کنید زیرا از درگیری می ترسید و به راحتی تسلیم خواسته های دیگران می شوید.
- اغلب احساس بی احترامی از سوی دیگران می کنید، اما از خود دفاع نمی کنید.
- ترس شما از طرد شدن یا رها شدن باعث می شود کمتر چیزی را که لیاقت دارید بپذیرید.
- انجام رفتارهای مردم پسند برای محبوب شدن و دریافت تاییدیه از سوی دیگران.
- انجام هر کاری برای برآورده شدن نیازهایتان، با این باور که محدودیتها برای شما اعمال نمیشود.
چگونه می توانید حد و مرزهای سالم تعیین کنید؟
برای تعیین حد و مرزها لازم نیست؛ به خود زیاد سخت بگرید. فقط در اوایل این مسیر باید با برخی از نکات مهم و پایه در تعیین مرز ها آگاه شوید و برای تعیین آن ها مصمم و منسجم عمل کنید، اگر فکر می کنید؛ که برای تعیین حد و مرز ها مشکل دارید و به تنهایی نمی توانید از پس آن بر بی آیید. نگران نباشید می توانید برای راهنمایی های مورد نیاز و تصمیم گیری بهتر با یک مشاور و روانشناس مناسب مشورت کنید. تا در این راه راهنمایی حرفه ای تری به شما ارائه دهد.
شناخت نیاز های خود
در مورد خود فکر کنید و از نیازها و ترجیحات خود در زندگی آگاه شوید. کمی زمان بگذارید تا در مورد سیستم ارزشی خود، و آن چه که مایلید برای آن مبارزه کنید و آن چه برای حفظ آن مهم است؛ فکر کنید و تصمیم بگرید. لازم نیست؛ فوراً یک سری مرزهای مشخص داشته باشید، اما این موضوع خود به شما این امکان را می دهد که برخی از دستورالعمل های کلی از حد و مرز ها را با دیگران ایجاد کنید.
نیاز های خود را با دیگران در میان بگذارید
وقتی نیازها، محدودیت ها و ترجیحات خود را به وضوح بیان می کنید، خطر این که دیگران به طور تصادفی از مرزهای شما عبور کنند، و یا آن ها بشکنند را کاهش می دهید. بیان واضح نیازهایتان همچنین، به این معنی است که اطرافیانتان مجبور نیستند ذهن شما را بخوانند تا به آن چه نیاز دارید بپردازند. اگر متوجه شده اید؛ که از شریک زندگی خود (یا اعضای خانواده، دوستان یا همکاران) انتظار دارید بدون این که به آن ها بگویید فقط بدانند به چه چیزی نیاز دارید این شما هستید، که باید این زمان و وقت را بگذارید تا مرزهای خود را از نو بررسی کنید. و در بیان ان ها واضح تر عمل کنید.
مسئولیت انتخاب ها، کلمات، احساسات و نظرات خود را بپذیرید
برای داشتن مرزهای خود باید صاحب تصمیمات و بیان افکار و احساسات مخصوص به خود باشید. سرزنش دیگران یا انحراف مسئولیت در انتخاب ها و اقدامات خود فقط باعث می شود تا حد و مرزهای شما را به خطر می اندازد. بنابراین، اگر به عنوان مثال: تمایل دارید شریک زندگی خود را به خاطر احساس خود سرزنش کنید، این احتمال را در نظر بگیرید که مرز بین خود و او را از بین برده اید. تعیین مرزهای سالم مهارتی است که باید توسعه یابد و می توان آن را هر بار که با یک انسان دیگر تعامل می کنیم تمرین کرد