مشکلات دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری
دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری یا (LD) در معرض مشکلات عاطفی، روانی و اجتماعی زیادی هستند: آن ها مستعد اضطراب، افسردگی و اختلالات رفتاری و همچنین احساس عزت نفس پایین و انزوای اجتماعی هستند و این امر ممکن است منجر به بحران واقعی در طول تحصیل و انتقال دشوار از دوره ابتدایی به دبیرستان شود. همچنین تحقیقات مختلف از ناتوانی یادگیری، نشان می دهد که دانش آموزان ناتوان یادگیری (LD) در معرض مشکلات عاطفی و اجتماعی هستند. به عنوان مثال هنگام گذر از یک محیط آموزشی به محیط آموزشی دیگر، بیشتر دانش آموزان دچار احساس سردرگمی می شوند: آن ها در حال ترک افراد و محیطی هستند که به آن عادت کرده اند و در آن راحت هستند، حال باید تلاش کنند تا با موقعیت جدید سازگار شوند. چنین انتقالی ممکن است منجر به بحران شود، زیرا باعث ایجاد ترس، کنجکاوی و اضطراب می شود و فرد را ملزم به انطباق با هنجارها و رویه های جدید می کند. انتقال از دبستان (پایه های 1 تا 6) به دبیرستان (پایه های 7 تا 9) مستلزم مکانیسم های مقابله ای منحصر به فرد و پیچیده ای است زیرا در کنار تغییرات عمیق در چارچوب آموزشی، دانش آموز دچار تغییرات گسترده بلوغ نیز می شود. این انتقال به ویژه برای دانش آموزان ناتوان یادگیری(LD) مرحله دشواری است، مرحله ای که می تواند آن ها را به یک بحران واقعی سوق دهد. با در نظر گرفتن این موضوع، بررسی نگرشهای ذهنی دانشآموزان LD که وارد دوره متوسطه میشوند در رابطه با انطباق عاطفی و اجتماعی آنها در کلاس درس ناهمگون مهم است.
ناتوانی یادگیری چیست؟
تا کنون تعاریف مختلفی برای اصطلاح «ناتوانی یادگیری مطرح شده است، که ماهیت پیچیده این واژه و همچنین ماهیت ناهمگون ناتوانی یادگیری را نشان میدهد. به گفته مدلینگر، “ناتوانی یادگیری” یک اصطلاح عمومی است که به گروه ناهمگنی از اختلالات اشاره دارد که احتمالاً در نتیجه اختلال در عملکرد سیستم عصبی مرکزی ایجاد می شود. رفتار ناکارآمد ممکن است با اختلال در توانایی های مختلف مانند صحبت کردن، نوشتن، خواندن، استدلال، کسب و حفظ توجه، و توسعه مهارت های ریاضی بیان شود. میزان تظاهرات این اختلالات برای هر فردی منحصر به فرد است. در حال حاضر، تعریف پذیرفته شده ناتوانی یادگیری، توسط متخصصان کودک و نوجوان در جهان بر اساس «مدل شکاف» است. بر اساس این مدل، زمانی که، آزمونهای استاندارد خواندن، ریاضی یا نوشتن بهطور دقیق نتایج کمتری نسبت به سن دانش آموز نشان دهد، دانش آموز ناتوان یادگیری یا (LD) تعریف میشود. علاوه بر این، اگر ضریب هوشی (IQ) و یا مشکلات یادگیری آن ها به طور قابل توجهی بر پیشرفت تحصیلی یا فعالیت های روزمره که نیاز به خواندن، نوشتن یا مهارت های ریاضی دارند، تأثیر بگذارد، به عنوان ناتوان یادگیری تعریف می شود. بنابراین، دانش آموز زمانی به عنوان ناتوان یادگیری یا LD تعریف می شود که دو شرط برآورده شود: 1) فاصله قابل توجهی بین دستاوردهای تحصیلی دانش آموز و دستاوردهای مورد انتظار در سطح سنی او یا همسالان کلاس او وجود دارد. 2) بین پیشرفت تحصیلی و مهارت فکری فاصله وجود دارد.
دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری و مشکلات دوران نوجوانی
روانشناس و مربی آمریکایی جی استنلی هال، در زمینه رشد نوجوانان پیشگام بود. هال رشد انسان را به چهار مرحله تقسیم کرد: اوایل کودکی، کودکی، پیش از بلوغ و نوجوانی. به گفته او نوجوانی دارای پیامدهای متعددی در سطوح رفتاری، عاطفی، شناختی، روانی و اجتماعی است. در این دوره هورمونهای جنسی ترشح شده و بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار انسان تأثیر میگذارند. مطالعات نشان دادهاند که تستوسترون با بیان خشونتآمیز مرتبط است، که افزایش خشونت در میان پسران نوجوان را تا حدودی توضیح میدهد. همچنین نشان داده شده است که مشکلات عاطفی به دلیل تغییرات جسمی و جنسی در دوران بلوغ است. در دوران نوجوانی نیز تغییرات قابل توجهی از نظر اجتماعی رخ می دهد. نوجوانان تمایل دارند زمان بیشتری را با دوستان یا تنها بگذرانند، برخلاف کودکان که زمان بیشتری را با خانواده می گذرانند. علاوه بر این، دوستی های نوجوانان مبتنی بر صمیمیت، اعتماد و علایق مشترک با یک دوست صمیمی است، در حالی که دوستی کودکان اغلب نتیجه نزدیکی جغرافیایی و زمان بازی متقابل است.
نوجوان احساسات و افکار خود را با بهترین دوست خود در میان می گذارد و با این دوست در مورد مسائل شخصی مشورت می کند. تعدادی زیادی از دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری، عزت نفس پایین، احساس انزوا، و تمایل به نوسانات خلقی نشان می دهند. بنابراین بیشتر از دیگران احتمال دارد که کنترل شکست یا موفقیت خود را به شخص ثالث واگذار کنند. نوجوانان LD تمایل دارند نسبت به سایر نوجوانان تصویر پایین تری از خود داشته باشند زیرا احساس می کنند انتظارات دیگران از خود را برآورده نمی کنند و متوجه می شوند که نمی توانند به اهداف خود برسند. تصور پایین آن ها از خود نیز ممکن است تحت تأثیر نگرش اطرافیانشان قرار گیرد که ممکن است آن ها را به گونه ای درک کرده و با آن ها برخورد کنند که بخشنده تر باشد و در عین حال کمتر چالش برانگیز و حمایت کننده باشد. به عنوان مثال، مطالعه ای توسط کلارک (1997) نشان داد که معلمان تمایل به نشان دادن خشم کمتر و همدردی بیشتر با کودکان کم توان دارند، زیرا آنها انتظار نداشتند این کودکان در مدرسه به خوبی دانش آموزان غیر LD عمل کنند. چنین نگرش ها و عدم اعتماد به نفس از سوی معلم می تواند به عزت نفس نوجوانان کم توان و انگیزه او برای یادگیری آسیب برساند. همچنین ممکن است بر نگرش سایر دانش آموزان به دانش آموز LD تأثیر بگذارد.
مشکلات اجتماعی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری
مهارتهای اجتماعی نشاندهنده توانایی نوجوانان برای استفاده از رفتارهای اجتماعی مانند اشتراکگذاری، همکاری، رفتار متقابل و درک دیدگاه دیگران به شیوهای است که متناسب با یک موقعیت اجتماعی خاص باشد. مهارتهای اجتماعی برای رشد اجتماعی مهم هستند و سهم مهمی در سازگاری فرد نه تنها در دوره راهنمایی، بلکه بعداً در دبیرستان، در مؤسسات آموزش عالی و در محیط کار دارند. بسیاری از مطالعات مشکلاتی را که دانش آموزان LD در توسعه مهارت های اجتماعی دارند بررسی کرده اند. در حالی که ناتوانی یادگیری اساساً با کاهش پیشرفت تحصیلی مرتبط است، تا 75 درصد از کودکان کم توان در مقایسه با همتایان خود مهارت های اجتماعی توسعه نیافته ای از خود نشان می دهند. در نتیجه، کودکان و نوجوانان LD تمایل دارند از تعامل اجتماعی اجتناب کنند، که منجر به فرصت های کمتری برای تماس اجتماعی می شود. این یک چرخه معیوب ایجاد می کند که آن ها را از کسب مهارت ها و الگوهای رفتاری مناسب باز می دارد.
مشکلاتی که دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری در توسعه مهارت های اجتماعی دارند را می توان به سه حوزه اصلی تقسیم کرد:
1) ارتباطات بین فردی ضعیف و مشکلات رفتاری
ارتباطات بین فردی یک جزء اساسی و حیاتی در رشد شناختی و دوستی است. تعامل با گروه همسالان مستلزم توجه گزینشی، سطوح بالای سازماندهی و شناخت حافظه، ابتکار اجتماعی و مشارکت فعال در موقعیت های مختلف بین فردی است. دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری، بر خلاف سایر دانش آموزان، کیفیت پایین تری از تعامل را نشان می دهند. آن ها الگوهای ارتباطی منفعلانه، ابتکار کم در هنگام پیشنهاد تعامل و همکاری با همسالان خود، و تمایل به اجتناب از تعامل اجتماعی به دلیل ترس از شکست را نشان می دهند.
۲) شناخت اجتماعی ناکارآمد
شناخت اجتماعی به دانش و فرآیندهای شناختی اطلاق می شود که فرد برای تعامل و ارتباط با دیگران استفاده می کند. به نظر میرسد که فرآیندهای شناختی که بر مهارتهای تحصیلی تأثیر میگذارند، بر توانایی اجتماعی دانشآموزان LD نیز تأثیر میگذارند. دانش آموزان LD اطلاعات را به درستی پردازش و تفسیر نمی کنند. آن ها در تفسیر صحیح علائم اجتماعی مانند لحن صدا، حالت چهره و زبان بدن و درک مشکل دارند.
3) مشکلات عاطفی و انگیزشی
خلق و خو عنصر مهمی از قلمرو عاطفی فرد است. بر رفتار و کسب مهارت های اجتماعی تأثیر می گذارد. نوجوانان LD تمایل دارند مسائل عاطفی را از خود نشان دهند که شامل نوسانات شدید خلقی، مشکل در بیان احساسات، اضطراب و خشم است. آنها همچنین در همدلی با دیگران مشکل دارند و اغلب در مورد خلق و خو و احساسات دیگران قضاوت نادرست دارند.
مشکلات عاطفی و انگیزشی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری
مشکلات عاطفی و انگیزشی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ازنظر بروک به دو دسته تقسیم می شود: مشکلات عاطفی را می توان یکی از مسائل اولیه ناتوانان یادگیری در نظر گرفت و در نتیجه افت تحصیلی به وجود می آید. از سوی دیگر، مشکلات عاطفی نتیجه مسائل ثانویه – ناامیدی، عدم اعتماد به نفس، پرخاشگری و افسردگی است که از شکست اجتماعی و تحصیلی ناشی می شود. ترس از شکست منجر به اجتناب از ارتباط می شود، که باعث ایجاد احساس درماندگی می شود که ناشی از ناتوانی (یا عدم اعتماد به نفس) در تأثیرگذاری بر شرایط اجتماعی است. پریشانی عاطفی کسب مهارتهای اجتماعی را منع میکند، بیشتر منجر به کنارهگیری اجتماعی و کاهش انگیزه برای برقراری ارتباط میشود، همچنین الگوی مقابله منفعلانه را تقویت میکند و احساس تنهایی و افسردگی را تشدید میکند. کودکان دارای ناتوانی های یادگیری اغلب کلمات و عباراتی مانند تنبل، لوس، لجباز، حواس پرت، خیلی راحت تسلیم می شود، بیش از حد وابسته، غیرمسئولانه، علاقه ای به هیچ چیز و مواردی از این دست را می شنوند. اغلب اطرافیان آندها را تنبیه و عصبانی می کنند که چرخه ناامیدی، خشم و درماندگی را افزایش می دهد. در نتیجه، نوجوان LD برای یافتن مدلهای مفید برای حل مشکلات یا هدایت احساسات منفی خود تلاش میکند و ناامیدی او ممکن است با اجتناب یا مقاومت در برابر تعاملات یا رویدادها و از طریق غم و اندوه و طغیان عصبانیت بیان شود. تصویر او از خود آسیب می بیند و برای غلبه بر سردرگمی، اضطراب، خشم و درماندگی که احساس می کند، الگوهای رفتاری دفاعی ایجاد می کند.
مشکلات هیجانی در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری
زمینه و هدف: دانشآموزان مبتلا به اختلالهای یادگیری خاص علاوه بر مشکلات تحصیلی دارای مشکلات هیجانی- اجتماعی نیز هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه مشکلات هیجانی، ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در دانشآموزان مبتلا به اختلالهای یادگیری خاص (اختلال خواندن و اختلال ریاضی) و دانشآموزان بهنجار صورت گرفت.
روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع ابتدایی شهرستان تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود که برای انتخاب نمونه با مراجعه به مرکز اختلالهای یادگیری شهرستان تبریز، 50 دانشآموز مبتلا به اختلال خواندن، 50 دانشآموز مبتلا به اختلال در ریاضی، و 50 نفر از میان دانشآموزان بهنجار نیز به روش در دسترس بهعنوان گروه گواه انتخاب شدهاند. برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه توانمندی و مشکلات (گودمن، 1997) بر روی گروهها اجرا شد. برای تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل کمترین تفاوت معنادار استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مشکلات هیجانی، مشکل در برقراری ارتباط با همسالان، و رفتار مطلوب اجتماعی در ترکیب گروههای موردمطالعه تفاوت معناداری دارند (0/001p<) بهطوریکه دانشآموزان مبتلا به اختلالهای یادگیری خواندن و ریاضی در مقایسه با دانشآموزان بهنجار از مشکلات هیجانی- اجتماعی بیشتری برخوردارند (0/001p< ).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش به نظر میرسد مشکلات یادگیری مانند اختلالهای خواندن و ریاضی باعث ایجاد مشکلات دیگری نظیر مشکلات هیجانی و مشکل در تعاملات اجتماعی نیز میشود.
درمان ناتوانی یادگیری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری
درمان ناتوانی یادگیری در دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ممکن است در ابتدا بسیار سخت به نظر برسد؛ چرا که اختلال یادگیری اختلالی دائمی است، اما با تشخیص و مداخله به موقع میتوان مهارتهای کودک را گسترش داد و به او کمک کرد تا زندگی طبیعی داشتهباشد. خوشبختانه مشکلات یادگیری در کودکان، پیش از دوران دبستان قابل تشخیص است و میتوان با انواع روشهای حرفهای در این زمینه آنها را از بین برد. اغلب والدین در مواجهه با مشکلات کودکشان در یادگیری و کندی او در تحصیل صبر خود را از دست داده و عصبانی میشوند، ممکن است دست به تخریب کودک بزنند. این رفتارها کودک را ناامید میکند و اعتماد به نفس او را میگیرد.