درمان حسادت؛ نشانه ها و انواع
شاید بارها تعاریف زیادی را از حسادت شنیده باشید یا کسی به شما حسودی کرده باشد و یا شما به دیگران حسادت کرده باشید. اما تا کنون فکر کرده اید که حسادت به چه معناست و چه طور به وجود می آید؟ حسادت از دیدگاه روانشناسی، احساسی است که در درون همه افراد وجود دارد ولی برخی به آن بها میدهند تا جایی که گاهی رفتار فرد را تحت کنترل خود میگیرد. هر چیزی چه مادی و چه غیر مادی میتواند این حس را در انسان برانگیزد؛ از سرنوشت فردی دیگر و علاقه و محبتی که دریافت میکند تا داشتن یک اتومبیل. اما هر فرد به آن چیزی حسادت میورزد که برایش ارزشمند باشد و از این رو افراد مختلف به مسایل متفاوتی حسادت میکنند. هر چه باشد این حسی است که خود فرد را بیش از همه آزار میدهد.
حسادت به چه معناست؟
حسادت یک احساس پیچیده است که شامل یک تهدید واقعی یا درک شده برای یک رابطه بین فردی است. یک فرد ممکن است از شخص سومی به خاطر از بین بردن یا از بین بردن محبت فرد مورد علاقه خود رنجیده شود. حسادت یک احساس ناخوشایند است و زمانی به وجود می آید که فرد متوجه شود برخی از جنبه های مهم رابطه خود با دیگری، یا خود رابطه، توسط شخص دیگری (رقیب) تهدید می شود. اصطلاح حسادت همچنین به احساساتی اطلاق میشود که در انواع روابط بین فردی ایجاد میشوند، مانند زمانی که کودکان به خاطر توجه والدین به خواهر یا برادر جدید ناراحت میشوند یا زمانی که فرد از طرد شدن توسط دوستانی که با هم معاشرت میکنند، ناراحت است. بنابراین، حسادت مستلزم دخالت سه فرد (خود، شریک زندگی و رقیب) است که گاهی از آن به عنوان مثلث عشق یاد می شود. حسادت ممکن در هر سنی اتفاق بیافتتذ اما واضح ترین نوع آن حسادت در کودکان است.
پس زمینه حسادت از دیدگاه روانشناسی چیست؟
اگرچه تعداد کمی شک دارند که حسادت شامل احساسات منفی است، اما هیچ اتفاق نظری در مورد ماهیت دقیق پریشانی وجود ندارد. احساساتی که ما آن را حسادت می نامیم ممکن است ترکیبی از سایر احساسات اساسی تر، به ویژه خشم، ترس و غم باشد. یک احتمال این است که یک فرد ممکن است همه این احساسات را به طور همزمان در طول یک قسمت حسادت تجربه کند. احتمال دیگر این است که فرد به جای تجربه چندین احساس مختلف در یک زمان، مجموعه ای از احساسات مختلف را در طول یک قسمت حسادت تجربه کند. اینکه کدام احساس تجربه می شود بستگی به این دارد که فرد روی چه چیزی تمرکز کرده یا نشخوار می کند. به عنوان مثال، فکر کردن در مورد از دست دادن رابطه ممکن است باعث غم و اندوه شود، در حالی که فکر کردن در مورد خیانت شریک ممکن است باعث خشم شود. احتمال نهایی این است که حسادت حالت عاطفی متمایز خود است که احساسات و رفتارهایی متفاوت از سایر احساسات مانند ترس و خشم را برمی انگیزد.
چرا افراد حسود میشوند؟
اهمیت و پیامدهای حسادت چیست؟
حسادت می تواند پیامدهای فردی و اجتماعی قدرتمندی داشته باشد. در حالی که گاهی اوقات می تواند با تغییر توجه یک عزیز به خود و برقراری مجدد پیوندها منجر به نتایج مثبت شود، همچنین می تواند هزینه های منفی جدی داشته باشد. به عنوان مثال، حسادت اغلب به عنوان عاملی در همسر آزاری مطرح می شود و اغلب به عنوان سومین یا چهارمین انگیزه رایج در قتل های غیر تصادفی در میان فرهنگ ها قرار می گیرد. تحقیقات روانشناسی در مورد حسادت بر دو عامل تأکید کرده است: (1) زمانی که حسادت جنبهای از خودپنداره دارد و احترام به خود یا دیگر بازنماییهای شخصی فرد را به چالش میکشد، و (2) هنگامی که کیفیت رابطه اولیه را کاهش می دهد.
حسادت می تواند در افراد با شکل های مختلفی ظاهر شود:
- وسواس بازی کردن
- انتقاد کردن
- عیب یابی
- سرزنش کردن
- احساس بی اعتمادی
- محافظت بیش از حد یا مشکوک بودن
- تجربه یک خلق و خوی سریع
- توهین کلامی
علل حسادت از دیدگاه روانشناسی چیست؟
عوامل مختلف روانی و اجتماعی-اقتصادی می توانند در ایجاد حسادت نقش داشته باشند. بسته به شخصیت و سبک دلبستگی خود ممکن است بیشتر مستعد تجربه این احساسات باشید. سطوح بالای وابستگی متقابل در یک رابطه ممکن است خطر حسادت را افزایش دهد.
بسیاری از موقعیت ها می توانند باعث حسادت افراد شوند. برخی از موارد رایج عبارتند از:
- شریکی که زمان قابل توجهی را صرف تعامل با کسی می کند که برای رابطه احساس خطر می کند.
- یک نوزاد جدید به خانواده می پیوندد یا یکی از والدین به جای شما به خواهر و برادری توجه می کند.
- وقتی که فرد احساس می کند یک رقیب جدی دارد (مانند یک خواهر یا برادر یا همکار)که از او جلوتر است.
زمانی که یکی از عزیزانتان زمان زیادی را صرف معاشرت با یک دوست خاص یا صحبت طولانی با یک همکار در مقابل شما میکند، ممکن است احساس حسادت کنید، یا زمانی که یک شریک به موفقیتهای شخص دیگری اذعان میکند اما نه شما یا همکارتان، حسادت میکنید. یک ترفیع و شما انجام نمی دهید.
انواع حسادت از دیدگاه روانشناسی
1. حسادت بیمارگونه
این نوع حسادت غیرمنطقی است. احساسات ناسالم ممکن است ناشی از یک اختلال روانی زمینه ای مانند اختلال اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری یا اسکیزوفرنی باشد. نشانههای حسادت بیمارگونه میتواند شامل ناامنی شدید و همچنین تمایل به کنترل و دستکاری باشد.
2. حسادت جنسی
وقتی ترس از خیانت همسر و خیانت فیزیکی وجود دارد، ممکن است به شما مشکوک شود.
3. حسادت عاشقانه
این می تواند ناشی از یک تهدید واقعی یا خیالی برای یک رابطه عاشقانه باشد که منجر به افکار یا واکنش های حسادت شود.
4. حسادت قدرت
این نوع حسادت از ناامنی شخصی ناشی می شود. ممکن است به کسی حسادت کنید که آنچه شما می خواهید را دارد. مثلاً وقتی یک همکار ارتقا یا پاداشی دریافت می کند که شما می خواهید دریافت کنید، ممکن است حسادت کنید.
درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی
حسادت یک احساس طبیعی انسانی است، اما حسادت غیرعادی می تواند شما یا دیگران را در معرض خطر قرار دهد. اگر حسادت بیمارگونه ای را تجربه می کنید که در آن افکار، احساسات، رفتارهای شما غیرمنطقی، افراطی یا وسواسی است، ممکن است نیاز به درمان داشته باشید. اگر وضعیت سلامت روان زمینهای دیگری مانند اختلال اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری یا اسکیزوفرنی را تجربه میکنید، باید با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید تا درباره گزینههای درمانی مناسب صحبت کنید. مراجعه نمودن به یک دکتر روانشناس یا یک مشاور که در زمینه مشاوره فردی در حال فعالیت است نیز می تواند کمک زیادی کند.
چگونه حسادت خود را درمان کنیم؟
1. خودتان و مواردی که حس حسادت شما را بر میانگیزند بیشتر بشناسید
موقعیتهایی هستند که مانند جرقهای این حس را در شما شعله ور میکنند و تصاویری را در ذهن شما خلق میکنند که شما از آنها واهمه دارید را بشناسید مثلا موقعیتی که در آن دوست شما با افراد دیگری وقت میگذراند ممکن است در شما تصویر اینکه او دیگران را به شما ترجیح بدهد و دیگر نخواهد که با شما وقتش را سپری کند را ایجاد کند.
2. یاد بگیرید خود را کنترل کنید و واکنش منفی از خود نشان ندهید
هنگامی که احساس میکنید این حس دارد بر شما غلبه میکند، واکنش منفی و مخرب و هیچگونه نشانه رنجیدگی از خود نشان ندهید حتی اگر شما را تا سرحد مرگ آزار میدهد چرا که رفتار حسدآلود هرگونه رابطهای را به تباهی میکشاند و زمانی در موردش صحبت کنید که شعلههای حسادت شما فروکش کردهاند و شما آرام شدهاید.
3. باورهای غلط ذهنی خود را اصلاح کنید
شخص حسود در واقع به رفتار شخص مقابل واکنش نشان نمیدهد، بلکه به باورهای غلط خود واکنش نشان میدهد. به بیان دیگر شما نسبت به یک سناریو ذهنی واکنش نشان میدهید که از آن واهمه دارید اما هنوز اتفاق نیفتاده است و ممکن است هرگز نیز اتفاق نیفتد
4. اعتماد بنفس خود را افزایش دهید
حسادت از دیدگاه روانشناسی، معمولا حاصل از حس عدم امنیت و کمبود اعتماد به نفس است. ترس از اینکه کسی شما را ترک خواهد کرد و عشق و توجهش را از شما دریغ میکند چون شما به اندازه کافی خوب و لایق نیستید. گاهی این حس به دلیل احساس کمبودی است که در وجود خود احساس میکنیم. باید یاد بگیرید که زندگی دیگران، رفتارشان و داشتههایشان هیچ ارتباطی به شما ندارد و شما زندگی خودتان را دارید همراه با علایق و اهداف متفاوت. افراد با اعتماد به نفس بالا حتی اگر مورد تمسخر قرار بگیرند و یا اینکه توسط دیگران ترد شوند، مشکل را لزوما در خودشان نمیبینند.
رایج ترین گزینه های درمان حسادت از دیدگاه روانشناسی
1. روان درمانی حسادت
روان درمانی می تواند برای تغییر افکاری که به احساس حسادت کمک می کند مفید باشد. دو نوع درمان که می تواند به ویژه موثر باشد عبارتند از:
درمان شناختی رفتاری (CBT): بر شناسایی افکار منفی که منجر به حسادت می شود تمرکز می کند.
درمان شناختی تحلیلی (CAT): بر الگوهای رابطه و نحوه ارتباط افراد با دیگران تمرکز می کند.
تکنیکهای خاصی که میتوانند مفید باشند عبارتند از بازسازی شناختی و چارچوببندی مجدد شناختی. هر دو شامل تغییر نحوه نگرش شما به موقعیت ها و روابط است.
2. دارو درمانی حسادت
ممکن است داروهایی برای کمک به مدیریت برخی از علائمی که ممکن است با حسادت مرتبط باشد، تجویز شود، بهویژه اگر شرایطی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال دوقطبی یا اختلال شخصیت مرزی نیز دارید. برخی از داروهایی که معمولاً تجویز می شوند عبارتند از:
- داروهای ضدروان پریشی
- داروهای ضداضطراب
- مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین
درمان بسته به نوع حسادتی که تجربه می کنید و نحوه بروز آن متفاوت خواهد بود. حسادت غیرعادی بدون توجه می تواند منجر به بی اعتمادی، پارانویا یا سوء استفاده شود.
تفاوت حسادت در مردان و زنان
حسادت از دیدگاه روانشناسی هم برای مردان بسیار قابل توجه قرار گرفته و هم برای زنان. خیلی ها فکر کرده اند که آیا مردان حسودتر هستند یا زنان؟ در حالی که مطالعات نشان می دهد که مردان حسودتر هستند، برخی دیگر زنان را حسادت بیشتری نشان می دهند. به طور کلی، به نظر میرسد که تفاوت عمدهای در حسادت مردان و زنان وجود ندارد. زمانی اعتقاد بر این بود که در مردان حسادت انگیزه قویتری برای قتل نسبت به زنان است. با این حال، تحلیلهای دقیق انگیزههای قتل، با در نظر گرفتن تمایل کلی مردان به خشونت، نشان میدهد که زنی که مرتکب قتل میشود به اندازه مردی که مرتکب قتل میشود، انگیزه حسادت دارد. یک نظریه که اخیراً توجه زیادی را به خود جلب کرده است، پیشبینی میکند که تفاوتهای جنسیتی باید در حسادت نسبت به خیانت شریک عاشقانه وجود داشته باشد: مردان باید نسبت به خیانت جنسی و زنان نسبت به خیانت عاطفی احساس حسادت کنند. این دیدگاه ادعا میکند که در گذشته تکاملی ما، تهدیدهای مختلفی بر تعداد فرزندانی که هر مرد یا زن میتواند داشته باشد، تأثیر گذاشته است. (اصل اساسی نظریه تکاملی مدرن این است که ما ویژگیهای روانی و/یا فیزیکی خود را از افراد اجدادی که بیشتر تولید مثل کردهاند به ارث بردهایم.) از آنجایی که لقاح در درون زنان اتفاق میافتد، مردان هرگز نمیتوانند با اطمینان 100% بدانند که فرزندان واقعاً آنها هستند.
بنابراین، انسان اجدادی با این تهدید مواجه بود که منابع (غذا، زمان) را برای کودکانی که ممکن بود متعلق به او نباشد، خرج کند. این باعث کاهش تعداد فرزندان بیولوژیکی او و افزایش تعداد فرزندان دیگری میشود که به انتقال ژنهای مرد دیگر به جای ژنهای خودش کمک میکند. از این رو، این نظریه نشان می دهد، مردانی که به ویژه مراقب خیانت جنسی بودند، می توانند از این اتفاق جلوگیری کنند. بنابراین، مردان مدرن باید به ویژه نسبت به خیانت جنسی حسادت کنند. با این حال، زنان را نمی توان فریب داد تا فرزندان دیگری را تربیت کنند، بنابراین آنها نباید به خودی خود نسبت به خیانت جنسی حسادت کنند. در عوض، زن اجدادی باید نگران این بود که همسرش ممکن است منابع خود را به زنان دیگر و فرزندانشان بدهد، که این امر شانس بقا و تولید مثل فرزندان خود زن را کاهش میدهد. بنابراین، زنان امروزی باید به ویژه نسبت به خیانت عاطفی حسادت کنند. ذاتی این فرض این است که درگیری عاطفی یک مرد، نماینده ای برای منابع خرج کردن او برای دیگری است. این فرضیه از تحقیقات اولیه حمایت آشکاری گرفت که وقتی افراد مجبور شدند پیشبینی کنند که آیا خیانت جنسی یا عاطفی شریک زندگی ناراحتکنندهتر است، مردان بیشتر از زنان خیانت جنسی را انتخاب کردند. با این حال، تحقیقات اخیر با معیارهای دیگر و با افرادی که واقعاً خیانت یکی از عزیزانشان را تجربه کردهاند، تفاوتهای جنسیتی ثابتی در حسادت نسبت به خیانت جنسی و عاطفی پیدا نکرده است.