مشاوره زناشویی، روانشناسی روابط زوجین
با مراجعه به مشاوره زناشویی خوب که توانایی بالایی داشته باشد، می توان بیشتر مشکلاتی که به هر دلیل میان زن و شوهر به وجود می آید را حل کرد. قطعا مسائل و مشکلات میان زن و شوهر تنها به مشکلات روابط جنسی محدود نمی شود بلکه نوع روابط با خانواده ها، مسائل اجتماعی، اعتماد به نفس در رابطه و موارد دیگر، روی کیفیت رابطه عاطفی، جنسی زناشویی تاثیر گذار هستند. دانستن همین موضوع کافیست تا به اهمیت انتخاب یک مشاور خوب پی ببریم.
اهمیت مشاور زناشویی در چیست؟
نقش مشاوره زناشویی این است که با شما و همسرتان کار می کند تا رویکردهای جدیدی برای غلبه بر چالش های موجود در روابط جنسی یا روابط بین فردی پیدا کنید.اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که نمی توانید در مقابل روانشناس جنس مخالف مسائل رناشویی خود را بازگو نمایید این امکان وجود دارد که به صورت آنلاین با روانشناس خانم یا روانشناس مرد جلسه مشاوره رزرو کنید.
به عنوان مثال، اگر در برقراری رابطه جنسی مشکل دارید یا از رابطه خود لذت نمیبرید، تراپی می تواند، راهکارهای مفیدی پیش پای شما بگذارد و بستری برای گفتگوی شفاف درباره مسائل جنسی ایجاد میکند.
به طور کلی یک مشاوره زناشویی ممکن است در موارد زیر به شما کمک کند:
1. تسهیل ارتباط مجدد
برخی از زوجین به سختی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. گروه مشاوره زناشویی معمولا با تشویق شما به صحبت صریح و صادقانه با همسرتان سعی خواهد کرد تا این شکاف ارتباطی را برطرف کند. به عنوان مثال، مشاور شما ممکن است یک قانون اساسی تنظیم کند که به هر یک از شما اجازه می دهد بدون هیچ گونه وقفه ای با یکدیگر صحبت کنید. این به شما و همسرتان فرصت و مکان می دهد تا به طور فعالانه به یکدیگر گوش فرا دهید و با درک و فهم پاسخ دهید.
2. بازگشت اعتماد به رابطه
اگر همسرتان را فریب داده باشید، همسرتان ممکن است نسبت به شما احساس خشم و کینه داشته باشد. این به نوبه خود ممکن است به اعتمادی که همسرتان در ابتدا نسبت به شما داشته آسیب برساند. مشاوره اخلاقی زناشویی، تلاش خواهد کرد راه های چگونگی کسب دوباره اعتماد را به شما آموزش دهد.
3. مذاکره درباره مسئولیت های زندگی مشترک
مشاور شما همچنین می تواند به شما و همسرتان کمک کند تا در مورد مسئولیت های زندگی مشترک مذاکره کنید. به عنوان مثال، اگر یکی از شما تصمیم دارد در دانشگاه ادامه تحصیل بدهد، احتمالا درباره مسئولیت های پدر یا مادر یا رسیدگی به امورمنزل به مشکل برمیخورید. مشاور شما می تواند در تعیین اهداف واضح و واقع بینانه در رابطه با مصالحه و انجام این مسئولیت ها به شما کمک کند.
4. بهبود رابطه جنسی و زناشویی
رابطه جنسی می تواند چیزی باشد که باعث بهبودی روابط و صمیمیت یک زن و شوهر می شود، یا می تواند یک میدان جنگ مملو از اضطراب، خجالت، عصبانیت و آسیب باشد. مشاوران حوزه سکستراپی به طور مکرر با زوجین با اختلالات جنسی زوجین روبرو می شوند و تجربه کافی دارند که به شما کمک کنند.
در این مشاوره ها شما یاد میگیرید ضمن پرداختن به رابطه جنسی سالم، نیازها و خیال پردازی های جنسی خود و همسرتان را برآورده کنید.
5. خیانت و بی وفایی
خیانت در یک رابطه می تواند آسیب زننده ترین چیزی باشد که یک زن و شوهر تجربه میکنند. اما همیشه به این معنی نیست که زندگی مشترک باید تمام شود. مشاوره زوجین ضمن یافتن علت خیانت، یک فضای شفابخش برای حل و فصل این مشکلات را فراهم می کند. مثلا گاهی اوقات علت عمده خیانت، مشکلات رابطه ج نسی در زوجین است.
6. کمک به مدیریت سایر روابط
همه زوجین با افرادی خارج از زندگی مشترکشان رابطه دارند. دوستان، خانواده، فرزندان، همکاران و اساتید و… تنها چند مورد هستند. این روابط می تواند سالم یا ناسالم باشد. برخی از مواردی که در اکثر ازدواج ها در مورد آنها بحث می شود، مدیریت همین روابط است. مشاوره تلفنی زناشویی یک راه حل سریع و مناسب برای حل این قبیل مشکلات است.
در نهایت، نقش مشاور زناشویی تلفنی این است که در بحث بین شما و همسرتان به گونه ای واسطه شود که ازدواج شما را بهبود بخشد. یعنی با پرداختن و تلاش در زمینه موضوعات اساسی برای یافتن راه حل برای مشکلات رابطه جنسی و عاطفی شما گام برمی دارد.
چه زمانی باید به مشاور زناشویی یا زوج درمانگر خوب مراجعه کرد؟
1. شما از هم جدا شدید
پس از سالها ازدواج، برخی از زوجها دیگر با یکدیگر ارتباط برقرار نمیکنند و صرفاً به عنوان هم اتاقی در کنار هم زندگی میکنند. دیوید وودسفلو، روانشناس بالینی، زوج درمانگر و موسس و مدیر مؤسسه وودسفلو برای زوج ها در آتلانتا، می گوید که وقوع طلاق در زمان های مختلف به اوج خود می رسد. او خاطرنشان می کند: «بالاترین موج اول در حدود هفت سال است. اوج موج دوم 21 سال است. آن طلاق دوم معمولاً یک طلاق رو به رشد است. این در مورد اجتناب است، نه مبارزه.»
من از زوجها شنیدهام که میگویند، ما با هم یک خانواده را اداره میکنیم، اما هیچ ارتباط یا صمیمیت وجود ندارد. راس میگوید، اما هر دو آنقدر سرمان شلوغ است که مهم نیست.» چنین فاصلهای میتواند برای مدت طولانی ادامه پیدا کند، زیرا مردم زندگی خود را با چیزهای دیگر پر میکنند و هر تنهایی یا نیازی را که دارند پایین میآورند. سپس اتفاقی میافتد – آنها بازنشسته میشوند یا به آشیانههای خالی تبدیل میشوند – و به هم نگاه میکنند و فکر میکنند، حالا ما به عنوان یک زوج کی هستیم؟
سالتز مشاهده می کند که زوج ها اغلب فراموش می کنند که در وهله اول چه چیزی آنها را دور هم جمع کرد، چرا عاشق شدند. «اگر برای مدت طولانی با کسی بودهاید، یک روایت زندگی، خاطرات و تاریخی ساختهاید که نمیتوانید با شخص دیگری آن را جبران کنید. زوج درمانی می تواند به احیای آن کمک کند.»
2. در مورد پول با هم درگیر می شوید
پول همیشه یک موضوع بحث برانگیز برای زوجها بوده است، اما نگرانیهای دیگری را که در اواخر عمر با آنها روبهرو میشوند – مشکلات سلامتی بالقوه، بهعلاوه سالهای کمتر (و کمتر) قدرت کسب درآمد، نه به ذکر نرخهای بهره بد- را افزایش دهید. فضایی برای اصطکاک مالی آماده شده است. در یک نظرسنجی هریس اینتراکتیو، 36 درصد از افراد 55 تا 64 ساله متاهل گفتند که مسائل مالی باعث مشاجره با همسران می شود.
تضادها ممکن است ناشی از شیوههای متفاوت خرج کردن یا اختلاف نظر در مورد نحوه پسانداز و خرج کردن دوران بازنشستگی باشد. ممکن است استرس در مورد نداشتن پول کافی یا نابرابری در نحوه مدیریت تخم مرغ لانه شما وجود داشته باشد. اد کومبز، متخصص در مشاوره زوجین و درمان مالی در متیوز، کارولینای شمالی، میگوید: «پول میتواند احساسات شدید خشم، اضطراب و حسادت را برانگیزد. آنقدر ارزش تداعی بالایی با قدرت دارد که اگر شریکی که درآمد کمتری دارد تأثیر روانی دیگری نداشته باشد، میتواند عدم تعادل را در رابطه ایجاد کند.»
کومبز توضیح میدهد که درمان به افراد کمک میکند تا رابطهشان با پول و نحوه شکلدهی افکارشان را درباره خودشان و دیگران درک کنند. اغلب، نحوه نگاه و مدیریت ما به امور مالی با تجربیات گذشته مرتبط است. او از مشتریان میخواهد که یک شجره نامه ترسیم کنند و در مورد نحوه رسیدگی به مسائل مالی در خانواده هر یک از شریکها صحبت کنند – والدین آنها چگونه پول پسانداز کرده، خرج کردهاند و در مورد پول صحبت کردهاند. کومبز می گوید: این تمرین به آنها کمک می کند تا از رفتارهای خرج کردن خود آگاه تر شوند و “همدلی مالی بیشتری برای یکدیگر ایجاد کنند.”
3. شخصی خیانت کرده است
یکی از رایج ترین دلایل مراجعه به زوج درمانی: تلاش برای ترمیم نقض اعتماد – به عبارتی کمتر ظریف، تقلب. انجمن آمریکایی ازدواج و خانواده درمانی دریافته است که 15 درصد از زنان متاهل و 25 درصد از مردان متاهل گزارش کرده اند که رابطه خارج از ازدواج داشته اند.
اما، مطمئناً، خیانت تنها به معنای خیانت فیزیکی نیست. راس خاطرنشان می کند: “پنهان کردن چیزی و پنهان کاری یک خیانت عاطفی است.” «شاید از طریق فیس بوک دوباره با یک شعله قدیمی ارتباط برقرار کنید و فکر کنید، ما تازه داریم دنبال می کنیم. بی ضرر است سپس، ناگهان، بیش از این است.»
چگونه بفهمیم چه زمانی از خط عبور کردهاید؟ این مشکل است. امی مک مانوس، یک درمانگر ازدواج و خانواده در لس آنجلس، می گوید: «خیانت برای افراد مختلف معنای زیادی دارد. آنچه مهم است این است که شرکا تعریفی مشترک و مورد توافق از وفاداری در رابطه خود ایجاد کنند.
اگر وسوسه می شوید که منحرف شوید، بهتر است به جای اینکه بعداً با پیامدها روبرو شوید، همین حالا مشاوره را امتحان کنید. و اگر یکی از زوجین قبلاً رابطه داشته باشد، قطعاً راه بازگشتی وجود دارد. سالتز میگوید حدود یک سوم زوجهای متاهل از یک رابطه نامشروع جان سالم به در میبرند، اما به طور کلی، آنها کسانی هستند که برای درمان میروند و تمام تلاش خود را برای نجات این اتحادیه انجام میدهند. راس خاطرنشان می کند: در واقع، “یک رابطه عاشقانه اغلب انگیزه ای برای برخورد با چیزهایی است که سال ها از آنها اجتناب شده است.”
4. شما (خیلی) در مورد سیاست دعوا می کنید
سیاست ممکن است باعث ایجاد دوستان عجیب و غریب شود، اما زمانی که شما و شریک زندگیتان در دو طرف طیف سیاسی قرار دارید، میتواند منجر به نبردهای بسیار جنجالی شود. در واقع، در این زمانههای تفرقهانگیز، گفتن آن «موافق به مخالفت» آسانتر از انجام آن است. یک نظرسنجی منتشر شده در سال 2016 توسط Wakefield Research، یک شرکت نظرسنجی مستقر در آرلینگتون، ویرجینیا، نشان داد که از هر 10 زوج (متاهل یا مجرد) یک زوج به دلیل اختلاف نظر بر سر سیاست به روابط خود پایان داده اند.
تریسی راس، زوجها و درمانگر خانواده ساکن نیویورک، میگوید زوجدرمانی میتواند به شما بیاموزد که در مورد مسائل صحبت کنید – بدون اینکه سمی شود – با “مکالمهای متفاوت از مکالمهای که شما و همسرتان در خانه دارید”. . “این به شما کمک می کند که یکدیگر را بشنوید، بنابراین امیدواریم که شما فقط همان فیلمنامه قدیمی را دنبال نکنید.”
یکی از تکنیک هایی که راس استفاده می کند، گوش دادن فعال است. نحوه کار: یک گوینده و یک شنونده وجود دارد. یک تایمر تنظیم شده است – مثلاً برای دو دقیقه – و گوینده در مورد اعتقادات و احساسات خود صحبت می کند. شریک زندگی آنها باید گوش کند، توجه بینظیری را ارائه دهد، آنچه را که میشنوند بدون قضاوت تکرار کند. سپس این دو نقش تغییر می کنند. راس میگوید: «چیز قدرتمندی در شنیدن وجود دارد. “شما متفاوت گوش می دهید و شریک زندگی شما می تواند این صراحت را احساس کند.”
همچنین مهم: تلاش برای یافتن زمینه مشترک. در حالی که ممکن است شما و شریک زندگی تان دیدگاه های سیاسی متفاوتی داشته باشید، احتمالاً اهداف و ارزش هایی وجود دارد که در آنها مشترک هستید. کاترین هرتلین، استاد برنامه زوج و خانواده درمانی در دانشکده پزشکی دانشگاه نوادا میگوید: «گاهی اوقات، وقتی زوجها برای درمان مراجعه میکنند، اصرار میکنند که «ما هیچ ارزش مشترکی نداریم.» ، لاس وگاس. من به آنها میگویم، این بالونی است. اگر ارزشهای مشترک نداشتید، دور هم جمع نمیشدید.»
او میگوید که درمان به لایهبرداری از لایهها کمک میکند تا زمانی که هر دوی آن وجه اشتراک را پیدا کنید.
5. شما مشاجرات غیرمولد و آزاردهنده زیادی دارید
همه ما راه های مختلفی برای مدیریت تعارض داریم. برخی از ما در رویارویی پیشرفت می کنیم. دیگران وقتی همه چیز گرم می شود پاشنه می چرخند. و سپس انواع منفعل-تهاجمی وجود دارد. انفجارهای بزرگ می تواند اشک و احساسات را به جا بگذارد، اما مشاجره های مکرر می تواند به همان اندازه مخرب باشد. راس می گوید: «زوج ها وارد یک حلقه تکراری می شوند. “این بحث بارها و بارها یکسان است.”
استدلال به خودی خود چیز بدی نیست. وودسفلو توضیح میدهد که در عوض، نحوه برخورد مردم با تعارض است که میتواند آن را ناسالم کند. به عبارت دیگر: لزوماً این نیست که شما چه می گویید، بلکه نحوه بیان آن مهم است. او میگوید: «این میتواند انتقاد یا شکایت، ضرب و شتم یا کلمات ناخوشایند، یا توهین کلامی مانند صدا زدن یا فریاد زدن باشد».
زوج درمانی به شما می آموزد که چگونه اختلافات را به روشی سالم پراکنده کنید – معقولانه و محترمانه. وودسفلو می گوید که نحوه شروع گفتگو بسیار مهم است. بنابراین به جای پرتاب کردن چیزهای تحریک آمیزی مانند “چرا این کار را کردی؟” لحن تشویقکنندهتری را امتحان کنید، مانند: «به من کمک کن تا بفهمم چرا چنین احساسی داری». ضمایر را عوض کنید، «شما» را عوض کنید (مثلاً، شما همیشه این کار را انجام میدهید)، که طرف مقابل را در حالت دفاعی قرار میدهد، به جای شخص اول (احساس میکنم شما نمیشنوید که چه میگویم).
از «همیشه» و «هرگز» دوری کنید. سالتز توصیه می کند و گذشته را بیرون نکشید. “رویدادهای اخیر چیزی است که شما می خواهید درباره آن صحبت کنید.”
6. شما سبک های فرزندپروری متفاوتی دارید.
فقط به این دلیل که شما و شریک زندگیتان در عشق خود به فرزندانتان متحد هستید، لزوماً به این معنی نیست که در مورد فرزندپروری هر دو همسو هستید. به عنوان مثال، شریک زندگی شما ممکن است وقتی صحبت از یک پسر یا دختر 20 ساله است که در خانه زندگی می کند یا درخواست کمک مالی می کند، سهل انگارانه باشد، در حالی که شما ممکن است بیشتر از نوع «پا خود را پایین بیاورید». راس میگوید: «امیدوارم هر دوی شما بهترین نیتها را برای فرزندتان داشته باشید، اگرچه این اهداف ممکن است برای هر یک از شما متفاوت باشد.» ممکن است هرگز با آنچه در نهایت اتفاق میافتد موافق نباشید، اما باید راهی برای کنار آمدن با تصمیمی بیابید که برای هر دو طرف قابل اجرا باشد.
هرتلین میگوید: «زوجدرمانی در مورد کمک به هر یک از شریکها برای به دست آوردن بینش در مورد سهم شخصی خود در مشکل است. «در مورد فرزندپروری، اغلب اوقات یک گرایش خانواده منشأ وجود دارد که بر تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، یکی از شرکای زندگی ممکن است بگوید، “این روشی است که ما در خانه من وقتی بزرگ میشدم” رفتار میکردیم. هرتلین میگوید رفتارها، «بنابراین شما دو نفر میتوانید برای ایجاد یک الگوی جدید کار سازندهای داشته باشید».
همچنین مهم است که به احساسات خود نگاهی دقیق بیندازید. تصمیمات والدین ممکن است ناشی از احساس گناه عمیق باشد، به ویژه برای والدینی که تمایلی به وضع قانون ندارند. شاید احساس میکنید زمانی که فرزندتان در حال بزرگ شدن بود، زمان کافی را برای او صرف نکردید، یا در حال جبران بیش از حد کارهایی هستید که احساس میکنید شریک زندگیتان انجام نداده است. “درمان به ما امکان می دهد لنز را گسترش دهیم و به زمینه بزرگتر نگاه کنیم.”
7. شما در حال عبور از یک انتقال بزرگ هستید
مکمانوس میگوید: «حتی اگر شما و شریک زندگیتان خوب با هم کنار بیایید، یک تغییر بزرگ میتواند پویایی رابطهتان را متزلزل کند». “و سبک های مختلف مقابله ای باعث ایجاد اصطکاک می شود.”
این می تواند یک بیماری، بازنشستگی یا بیرون رفتن آخرین فرزندان شما باشد. سالتز می گوید: «در گذشته، فرزندان شما ممکن است زمان و انرژی زیادی را اشغال کرده باشند. «سپس آنها میروند، و اگر شما ازدواج خود را در همان سطح حفظ نکردهاید، ممکن است به شریک زندگیتان نگاه کنید و فکر کنید، نمیدانم شما کی هستید. حتی مطمئن نیستم که تو را دوست داشته باشم.”
پیدا کردن ناگهانی مراقبت از والدین بیمار، که میتواند بخش بزرگی از وقت و توجه شما را به خود اختصاص دهد، مجموعهای از چالشها را به همراه دارد. اگر همسرتان استرس را درک نمی کند یا حمایت نمی کند، می تواند باعث ایجاد احساس ناامیدی و رنجش شود. زوجدرمانی میتواند به شما کمک کند تا با بازگرداندن ارتباطی که شما و همسرتان زمانی به اشتراک گذاشتهاید، با شرایط عادی جدید کنار بیایید
8. زندگی عاشقانه شما کم است
در مطالعه ای که در مجله Sex & Martal Therapy منتشر شد، از 2371 نفری که اخیراً طلاق گرفته اند خواسته شد تا دلایل جدایی خود را انتخاب کنند. پاسخ شماره 1 (از 47 درصد از شرکت کنندگان): فقدان عشق یا صمیمیت.
برای برخی، این یک زندگی جنسی ضعیف است. مکمانوس میگوید سالها انجام همین کار در گونی میتواند لذت جنسی را کاهش دهد. “گاهی اوقات یکی از شریک زندگی خیلی خسته است، و داشتن رابطه جنسی فقط یک چیز دیگر برای بررسی لیست کارهایی است که باید انجام دهید.” مسائل پزشکی، عوارض جانبی داروها و تغییرات در بدن شما مانند یائسگی نیز می تواند رابطه جنسی را برای برخی از زوج ها دشوار کند.
اما صمیمیت های کوچک – مانند نوک زدن گاه به گاه به گونه، گوش دادن به داستان های شریک زندگی خود و حرکات کوچک مهربانی – می تواند به همان اندازه برای کمک به شما و شریک زندگی تان مهم باشد. مک مانوس خاطرنشان می کند که زوج های زیادی هستند که از نظر عاطفی صمیمی و صمیمی هستند اما از نظر جنسی صمیمی نیستند. «تا زمانی که هر دوی شما از هر شرایطی که هستید راضی هستید، واقعاً مشکلی وجود ندارد. مشاوره زوجین زمانی مفید است که یکی یا هر دوی شما از سطح صمیمیت خود راضی نباشید.»
ممکن است برای مردم صحبت کردن در مورد چیزی به این شخصی دشوار باشد، اما یک درمانگر خوب می تواند به هدایت گفتگو کمک کند و باید بداند که چگونه هر دو شما را در بحث در مورد موضوعات صمیمی راحت تر کند.
9. می خواهید از طلاق اجتناب کنید یا طلاق دوستانه داشته باشید
سالتز میگوید: «معمولاً، اگر [یک زوج متاهل] برای درمان مراجعه کنند، به طلاق فکر کردهاند اما میخواهند ببینند که آیا ازدواج قابل نجات است یا خیر.
گاهی اوقات زوج ها برنامه های متفاوتی دارند. یکی می خواهد از هم جدا شود یا طلاق بگیرد و دیگری می خواهد رابطه را نجات دهد. مک مانوس میگوید در مواردی مانند این، «مشاوره تشخیص» میتواند به همسران کمک کند تا تصمیم بگیرند که آیا میخواهند طلاق بگیرند یا اگر میخواهند با هم بمانند چه چیزی باید تغییر کند.
اگر آشکار شود که این ازدواجی نیست که می تواند کارساز باشد، درمان می تواند راهی برای ایجاد شکاف کمتر سمی باشد. راس میگوید: «طلاقهای طولانی و کثیف با ناتوانی در رها شدن ارتباط زیادی دارد. «اگر زوجی بتوانند «چگونه به اینجا رسیدیم؟» را پردازش کنند و از سرزنش یکدیگر بگذرند، میتوانند به روش بزرگسالانهتری ادامه دهند که آسیب کمتری به همه افراد درگیر وارد کند.»