با وسواس چه کنم؟

با وسواس چه کنم؟

وسواس مانند داشتن دید تونلی است: شما توانایی دیدن یا اهمیت دادن به هر چیزی خارج از موضوع وسواس خود را از دست می دهید. وسواس بخشی از زندگی روزمره شما می شود و می تواند با ترس مرتبط باشد. وسواس با اعتیاد فرق می‌کند که باعث می‌شود کسی هرگز احساس رضایت نکند. غلبه بر وسواس کار ساده ای نیست، اما زمانی که یاد بگیرید چگونه از تغذیه کردن وسواس خودداری کنید و انرژی خود را به سمت افراد و علایق جدید هدایت کنید، آزادی در دسترس شما خواهد بود. سوال خیلی از افراد این است که با وسواس چه کنم؟ با ما باشید …

مرحله اول – آزاد کردن ذهن

کمی از منبع وسواس خود فاصله بگیرید. وقتی نسبت به کسی یا چیزی وسواس دارید، قرار گرفتن در نزدیکی آن می تواند فکر کردن به چیز دیگر را غیرممکن کند. هر چه به وسواس خود نزدیکتر باشید، دست از فکر کردن به آن دشوارتر خواهد بود. فاصله گذاری فیزیکی بین خود و وسواس به شما کمک می کند تا فاصله ذهنی نیز خاصل شود. در ابتدا سخت خواهد بود، اما به زودی احساس خواهید کرد که طلسم وسواس کم کم ضعیف شده.

وسواس نسبت به یک فرد نشانه یک رابطه ناسالم است. شما باید ارتباط خود را با فردی که در مورد او وسواس ناسالم ایجاد کرده اید محدود کنید. زمانی را صرف پرت کردن حواس خود با چیزهای دیگر، یافتن راهی برای حرکت به سمت چیز دیگری یا چیز بزرگتر کنید.

شاید شما به یک سرگرمی خاص مانند بازی ویدیویی مورد علاقه خود وسواس دارید. اگر اینطور است، بازی را با حذف آن از روی رایانه یا دادن کنسول خود به یکی از دوستانتان فراموش کنید.

مرحله دوم – وسواس را تغذیه نکنید

تغذیه وسواس را متوقف کنید. تغذیه وسواس می تواند کمی لذتبخش باشد، بنابراین ترک این عادت واقعاً سخت است. فقط فکر کردن به منبع وسواس، کنترل آن را بر شما تقویت می کند. برای شکستن وسواس، باید آن را گرسنه نگه دارید. به عنوان مثال، اگر به یک سلبریتی وسواس دارید، از صحبت کردن در مورد آنها با دوستان خود دست بردارید. دیگر به توییتر آنها نگاه نکنید و تصور نکنید که قرار گذاشتن با آنها چگونه خواهد بود. هرچه فضای مغز بیشتری را به وسواس خود بدهید، شروع به مصرف بیشتر خواهد کرد.

قطع تغذیه وسواس کار آسانی نیست. ممکن است متوجه شوید که در حال انجام یک بازی‌ ذهنی هستید، مثلا اینکه به خودتان بگویید قبل از اینکه این وسواس را متوقف کنید، برای آخرین بار به صفحه فیس بوک یک نفر نگاه کنید. اما اگر می‌خواهید وسواس‌تان را کنار بگذارید، باید درست زمانی که می‌خواهید بیشترین افراط را داشته باشید، از خودتان جدا شوید.

گاهی اوقات یک وسواس آنقدر قوی است که هر چقدر هم که بخواهید آن را گرسنه نگه دارید ادامه می یابد. مهم نیست که چقدر تلاش می‌کنید که خودتان را از آن جدا کنید، ممکن است افکارتان همچنان به وسواس شما بازگردد. اگر اینطور است، به خودتان سخت نگیرید – هنوز هم می توانید وسواس خود را شکست دهید، فقط کمی زمان بیشتری می برد.

مرحله سوم – با وسواس چه کنم؟ حواس خود را منحرف کنید

حواس خود را از افکار وسواسی خود منحرف کنید. قطع کردن افکار وسواسی شما بسیار ساده تر از انجام دادن است. وقتی فکر کردن و صحبت کردن در مورد موضوع مورد علاقه تان احساس خوبی دارد، چرا هرگز نمی خواهید آن را متوقف کنید؟ به خاطر داشته باشید که چرا می خواهید بر این وسواس غلبه کنید: بنابراین می توانید از گذشته آن را ببینید و از چیزهای دیگری که زندگی ارائه می دهد لذت ببرید.

وقتی افکار وسواسی به وجود می‌آیند، چند محرک حواس‌پرتی خوب را در کنار هم قرار دهید تا دیگر در سوراخ خرگوش نیفتید. در اینجا چند راه خوب برای پرت کردن حواس وجود دارد:

نوعی ورزش بدنی انجام دهید که مغز شما را نیز اشغال کند. دویدن و پیاده روی ممکن است بهترین گزینه برای شما نباشد، زیرا زمان زیادی برای فکر کردن به وسواس فکری خود خواهید داشت. صخره نوردی، غارنوردی یا ورزش گروهی را امتحان کنید که هم ذهن و هم بدن شما را درگیر می کند.

آثار داستانی برای حواس پرتی عالی هستند. یک کتاب جدید بردارید یا فیلمی با مضامینی تماشا کنید که هیچ ربطی به وسواس فعلی شما ندارد.

در لحظه‌ای که افکارتان در حال منحرف شدن هستند و به یک حواس‌پرتی اضطراری نیاز دارید، سعی کنید کمی موسیقی پخش کنید، با یک دوست تماس بگیرید (برای صحبت در مورد هر چیزی غیر از وسواس فکری خود)، خواندن یک مقاله خبری جذاب یا بازگشت به کار.

مرحله چهارم – روی چیزهایی که نادیده گرفته اید تمرکز کنید

وقتی وسواس دارید، برای هیچ چیز دیگری وقت ندارید – مانند ادامه کار، تقویت روابط خود و دنبال کردن علایق خارج از وسواس. وقتی شروع به صرف وقت خود برای چیزهای دیگر در زندگی خود کنید، زمان زیادی برای فکر کردن به وسواس فکری خود نخواهید داشت.

ترمیم روابطی که از آنها غفلت کرده اید، راهی عالی برای غلبه بر وسواس است. دوستان و خانواده شما از بازگشت شما خوشحال خواهند شد و ایده ها، مشکلات و نمایش های جالب و جدیدی را برای تعامل با آنها ارائه می دهند. فکر کردن به چیز جدیدی برای تغییر احساس خوبی خواهد داشت!

بسیاری از مردم متوجه می شوند که دفن کردن خود در محل کار می تواند مانع از تسلط بر افکار وسواسی شود. کار شما هر چه که باشد، تمرکز خود را بر ارائه بهترین های خود بگذارید.

مرحله پنجم – بودن در حال را یاد بگیر

در حال حاضر. آیا شما یک شخص رویاپرداز هستید؟ شما می توانید ساعت ها را با فکر کردن به کسی یا چیزی که به آن وسواس دارید تلف کنید. اما وقتی در یک مکان نشسته اید و افکارتان همیشه در جای دیگری است، چیزی را که درست در مقابل شماست از دست می دهید.

اگر آماده‌اید از وسواس دست بردارید، تمرین حواس‌پرتی را بیاموزید. به این معناست که به جای فکر کردن به گذشته یا آینده، کاملاً در حال حاضر بودن.

حواس خود را درگیر کنید و واقعاً آنچه را که در اطرافتان می گذرد احساس کنید. در این لحظه چه بویی، می بینید، می شنوید و چشیده اید؟ به جای اینکه مدام به چیز دیگری فکر کنید، دقیقاً جلوی چشمانتان چه اتفاقی می افتد، توجه کنید.

وقتی مردم با شما صحبت می کنند، واقعاً به صحبت های آنها گوش دهید. اجازه دهید به جای اینکه در حالی که سرتان در ابرها است، غافلگیرانه سرتان را تکان دهید، جذب گفتگو شوید.

وقتی متوجه شدید افکارتان به وسواس تبدیل می‌شوند، ممکن است یک مانترا داشته باشید که بتوانید آن را بخوانید. تکرار چیزی ساده مانند «نفس بکش»، «اینجا باش» یا «من اینجا هستم» ممکن است افکار شما را به زمان حال برگرداند.

مرحله ششم – درمان شناختی رفتاری (CBT) را دریافت کنید

این نوع درمان وسواس فکری ممکن است راهی برای متوقف کردن فکر کردن به یک محرک وسواسی نداشته باشد، اما برای تضعیف پیوند بین افکار وسواسی و محرک های روزمره کار می کند. رویکرد شناختی رفتاری باعث می‌شود که با زندگی، فکر کردن و انجام کارها راحت‌تر شوید. مدیریت وسواس کمی ساده تر می شود.

CBT همچنین می تواند برای توسعه یک کلمه یا عمل استفاده شود که می تواند افکار وسواسی را “شکست” دهد و به شما امکان می دهد روی چیز دیگری تمرکز کنید.

شکل گیری عادات جدید

روابط خود را با افراد دیگر تقویت کنید

اگر نسبت به فردی وسواس دارید، گذراندن وقت با شخص دیگر یکی از بهترین راه ها برای ایجاد تغییر است. تمام انرژی که روی موضوع وسواس خود ریخته اید اکنون صرف شناخت شخص دیگری می شود. برای یک کلاس ثبت نام کنید، در پارک ها معاشرت کنید، یا دوستان فعلی خود را بهتر بشناسید. نزدیک شدن به افراد دیگر به شما کمک می کند تا متوجه شوید که دنیا چقدر مسائل بیشتری از وسواس منحصر به فرد شما برای شما دارد.

از مقایسه افراد جدید در زندگی خود با فردی که به او وسواس دارید خودداری کنید. سعی کنید به جای اینکه آنها را به شکل دیگری درآورید از ویژگی های منحصر به فرد آنها لذت ببرید. حتی اگر وسواس شما یک شخص نیست، ملاقات با افراد جدید می تواند کمک بزرگی باشد. آن‌ها شما را با دیدگاه‌ها و ایده‌هایی آشنا می‌کنند که قبلاً با آن‌ها مواجه نشده‌اید.

علایق جدید را دنبال کنید

شاید «آزمایش چیزهای جدید» به نظر راه حلی برای هر مشکلی باشد، چرا که واقعاً می تواند کارساز باشد. یادگیری یک مهارت جدید یا بهتر شدن در یک فعالیت قدیمی می‌تواند مغز شما را بیدار کند و تغییری در دیدگاه شما ایجاد کند که به شما کمک می‌کند از بلاتکلیفی که در آن هستید خلاص شوید.

برای مثال، اگر از رفتن به موزه‌های هنری و تماشای فیلم‌های خارجی متنفر هستید و وسواس دارید، اکنون فرصتی برای شماست که به خاطر یک شخص خاص در فعالیت‌هایی که از آنها اجتناب کرده‌اید، غوطه‌ور شوید.

در برنامه روزانه خود تغییراتی ایجاد کنید

اگر وسواس شما تا حدی توسط عادات شما تقویت شده است، مانند اینکه هر روز مسیر خاصی را برای رفتن به محل کار خود انتخاب می کنید تا بتوانید از محله همسر سابق خود عبور کنید، وقت آن است که اوضاع را تغییر دهید. برای لحظه‌ای فکر کنید: کدام عادت‌ها را باید ترک کرد زیرا به شما کمک می‌کنند تا ناامیدانه وسواس داشته باشید؟ احتمالاً می توانید فوراً به پاسخ برسید.

تلاش زیادی برای تغییر روال خود انجام دهید – در ابتدا سخت خواهد بود، اما باید قبل از مدت طولانی متوجه تفاوت در قدرت افکار وسواسی خود شوید. در اینجا چند تغییر وجود دارد که ممکن است به شما در ایجاد یک تغییر ذهنی کمک کند:

  • مسیر متفاوتی را برای رسیدن به محل کار یا مدرسه انتخاب کنید
  • در یک باشگاه ورزشی متفاوت ورزش کنید، یا در زمان دیگری از روز به باشگاه بروید تا از دیدن فردی که به او وسواس دارید خودداری کنید.
  • هر روز به مدت 15 تا 20 دقیقه مراقبه ذهن آگاهی را تمرین کنید
  • به جای اینکه اول صبح آنلاین شوید و ایمیل خود را چک کنید و وب کنید، روز خود را با مدیتیشن، دویدن یا پیاده روی سگ خود شروع کنید.
  • آخر هفته ها به مکان های تفریحی مختلف بروید
  • هنگام کار به موسیقی های مختلف گوش دهید

زندگی خود را تغییر دهید

اگر از وسواس و عدم کنترل افکار و عادات خود خسته شده اید، با ایجاد برخی تغییرات شخصی، کنترل را پس بگیرید. ممکن است شدید به نظر برسد، اما گاهی اوقات لازم است همه چیز را تغییر دهید تا به خودتان نشان دهید که هنوز قادر به انجام آن هستید. چیزی را در زندگی خود انتخاب کنید که نماد وسواس شما باشد و کاری انجام دهید تا دوباره احساس تازگی داشته باشد.

شاید برای شما، تغییر ظاهر به معنای تغییر چیزی در ظاهر شما باشد. اگر موهایتان را بلند کرده اید چون فکر می کنید فردی که به او وسواس دارید اینطوری دوستش دارد، چرا همه چیز را تغییر ندهید و آن را کوتاه نکنید؟

با یک درمانگر صحبت کنید

گاهی اوقات یک وسواس آنقدر عمیق است و آنقدر قوی است که خلاص شدن از شر آن به تنهایی غیرممکن است. اگر به نظر می رسد که نمی توانید وسواس خود را تحت کنترل داشته باشید و این بر توانایی شما برای شاد بودن تأثیر می گذارد، یک قرار ملاقات با یک درمانگر تنظیم کنید. یک مشاور حرفه‌ای می‌تواند ابزارهایی را در اختیار شما بگذارد که بتوانید با استفاده از آنها کنترل افکار خود را دوباره به دست آورید و دوباره مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید.

اگر افکار تکرار شونده خاصی دارید که از بین نمی‌روند، یا اگر مجبور هستید مناسک خاصی را بارها و بارها تکرار کنید، ممکن است یک اختلال اضطراب به نام اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD) داشته باشید. اگر چنین است، مهم است که برای دریافت کمک اقدام کنید تا به درمان ها و داروهای مورد استفاده برای درمان OCD دسترسی داشته باشید.

با وسواس چه کنم؟ تبدیل وسواس به چیزی مثبت

وسواس را به چیزی سازنده تبدیل کنید

همه وسواس ها بد نیستند. در واقع، بسیاری از مردم زندگی خود را صرف تلاش برای یافتن “اشتیاق” خود می کنند – همان موضوعی که میل به یادگیری بیشتر و سخت تر کار کردن را در آنها القا می کند. اگر وسواسی پیدا کرده اید که شما را پر از هدف می کند، بسیاری شما را بسیار خوش شانس می دانند. به عنوان مثال، اگر در صنعت نجوم کار می کنید و نفس می کشید، و تنها کاری که می خواهید انجام دهید این است که وقت خود را صرف مطالعه و یادگیری در مورد آن کنید، ممکن است بتوانید وسواس خود را به یک شغل موفق تبدیل کنید.

حتی اگر وسواس شما ممکن است به چیزی مانند دکترا در رشته نجوم منجر نشود، هنوز هم می توانید آن را به چیزی سازنده هدایت کنید. شاید شما در مورد شایعات افراد مشهور وسواس دارید و نمی توانید از خواندن روزنامه ها دست بردارید. چرا یک وبلاگ شایعه پراکنی یا حساب توییتر راه اندازی نمی کنید تا آنچه را که یاد گرفته اید به اشتراک بگذارید؟

اجازه دهید وسواس شما، الهام بخش خلاقیت شما باشد

اگر وسواس شما یک شخص است، می توانید از آن انرژی برای خلق چیزی زیبا استفاده کنید. برخی از بهترین نویسندگی، هنر و موسیقی تاریخ ریشه در وسواس دارند. اگر کسی هست که نمی توانید به او فکر نکنید، احساسات نافرجام خود را در یک شعر، آهنگ یا نقاشی بریزید.

با افرادی وسواس مشابه دارند وقت بگذارید

یک وسواس ممکن است مشکل به نظر برسد تا زمانی که گروهی از افراد را کشف کنید که دقیقاً همان چیز را دوست دارند. هر چیزی که به آن وسواس دارید، احتمالاً تنها شما نیستید. افراد دیگری را پیدا کنید که عاشق چیزی هستند که شما دوست دارید تا بتوانید اطلاعات را به اشتراک بگذارید و از صحبت بی پایان در مورد آن لذت ببرید. خواه بزرگ‌ترین طرفدار یک تیم فوتبال خاص باشید، نمی‌توانید از تماشای همه چیزهایی که یک بازیگر زن خاص در آن ظاهر می‌شود دست بردارید، یا تمام شب را بیدار می‌مانید تا بازی مورد علاقه‌تان را انجام دهید، این احتمال وجود دارد که دیگران نیز آن را دریافت کنند.

اجازه ندهید وسواس دنیای شما را محدود کند

وسواس زمانی مشکل ساز می شود که تمام وقت و انرژی شما را جذب کند و برای بقیه چیزها باقی نماند. شما تنها کسی هستید که واقعاً می توانید بفهمید که چقدر مشکل شما شدید است. اگر موضوع وسواس تان برایتان شادی می آورد، و هنوز هم برای رفع نیازهای اولیه و حفظ روابط دوستانه خود وقت دارید، شاید اشکالی ندارد که اجازه دهید همینطور بماند.

4/5 - (1 امتیاز)
منبع wikihow
نوشتن نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

404 Not Found

404 Not Found


nginx/1.18.0