آموزش والدین و آموزش فرزندپروری

فرزندپروری

آموزش والدین و فرزندپروری یکی از مهم ترین آموزش هایی ست که باید هر پدر و مادر یا هر زوج جوانی درمورد آن اطلاعات لازم را کسب نمایند. كودكی دورانی است که نقشی تعیین کننده در زندگی فرد و آینده او بر جای می‌گذارد. برای اينكه کودک بتواند مراحل رشدی را با موفقيت و شادی سپری کند لازم است از برنامه و تربیت هدفمندی برخوردار باشد. در واقع شخصیت فرد مانند بنایی ست که پایه های آن در کودکی شکل میگیرد به همین دلیل روانشناسی کودک از اهمیت بالایی برخوردار است. روانشناسی کودک، این امکان را برای والدین فراهم میکند تا نیازهای کودک خود را بشناسند، متناسب با سطح توانایی های شناختی کودک با او تعامل داشته باشند و به طور کلی بهترین شیوه فرزند پروری را به کار گیرند. به منظور تربيت بهتر کودک و کمک به رشد و بالندگی او در آینده راهنمایی های مشاوره روانشناسی کودک بسيار راهگشا و حیاتی است.

آموزش والدین و فرزندپروری آموزش والدین و فرزندپروری

 روانشناسی کودک، زیر دسته رواشناسی رشد است که به بررسی دقیق و علمی کودک همچنین نیازهای او می پردازد؛ تا به موثرترین شیوه های رشد کودک همچنین بهترین سبک آموزش والدین و فرزندپروری دست یابد. عاملی که به والدین کمک می کند تا به دنیای کودکانه فرزند خود وارد شوند و بتوانند ارتباط موثرتری با او برقرار کنند. تعاملاتی که در شکل گیری سبک دلبستگی ایمن کودکان نیز تاثیر میگذارد. سبک دلبستگی نقش تعیین کننده در روابط اجتماعی آینده کودک، سازگاری او، توانایی اعتماد کردن به دیگران و داشتن نگرش مثبت به جهان بازی می کند.

روانشناسی کودک، فرآیند رشد مهارت های جسمانی و پیشرفت حرکتی، رشد عاطفی و پیشرفت پروسه اجتماعی شدن کودک را مورد بررسی قرار میدهد. به دلیل اهمیتی که دوران کودکی در شکل گیری شخصیت انسان دارد، روانشناسی کودک بسیار حائز اهمیت است. کودکی از مهم ترین و تاثیر گذارترین دوره های زندگی هر فردی است. در واقع شالوده و اساس شخصیت در بزرگسالی، بر اساس تجارب و یادگیری های ست که در کودکی کسب کردید. به همین دلیل آگاهی والدین در مورد اصول روانشناسی کودک بسیار حائز اهمیت است.

به دلیل اهمیتی که دوران کودکی در شکل گیری شخصیت انسان دارد، آموزش والدین و فرزندپروی بسیار حائز اهمیت است چرا که کودکی از مهم ترین و تاثیر گذارترین دوره های زندگی هر فردی است و مهم ترین محیط برای پرورش فرزندان، چیزی جز خانواده نیست

چه چیزی یک پدر و مادر خوب را می سازد؟

پدر و مادر خوب کسی است که برای تصمیم گیری به نفع کودک تلاش می کند. آنچه یک والدین خوب را می سازد نه تنها با اقدامات والدین بلکه با قصد آنها نیز مشخص می شود.

یک پدر و مادر خوب نباید کامل باشد. هیچ کس کامل نیست. هیچ کودکی نیز کامل نیست… در نظر گرفتن این موضوع زمانی که انتظارات خود را تعیین می کنیم مهم است. پس فرزندپروری موفق به معنای دستیابی به کمال نیست.

اما این بدان معنا نیست که ما نباید برای رسیدن به این هدف تلاش کنیم. ابتدا استانداردهای بالایی برای خود و سپس فرزندانمان تعیین کنیم. ما به عنوان الگوهای مهم برای آنها هستیم.

هر کودکی متفاوت است

حتی در بهترین سبک فرزندپروری، روش‌های فرزندپروری مؤثر بسیاری وجود دارد که می‌توانید با توجه به خلق و خوی فرزندتان انتخاب کنید.

یک مثال خوب استفاده از کتک زدن برای نظم و انضباط است. جایگزین های بهتری وجود دارد، به عنوان مثال، تغییر مسیر، استدلال، زمان ورود و غیره.

شما می توانید یک روش انضباطی غیر تنبیهی را انتخاب کنید که برای فرزندتان بهترین کارایی را دارد.

البته، شما همچنین می‌توانید از سبک‌های فرزندپروری «سنتی» یا «مدرسه‌ای قدیمی» (مثلاً تنبیه یا کتک زدن) استفاده کنید و ممکن است همچنان نتیجه‌ای «مشابه» داشته باشید.

حساسیت متفاوت به ما نشان داده است که کودکان با خلق و خوی متفاوت نسبت به کیفیت فرزندپروری واکنش متفاوتی نشان می دهند.

کسانی که به دنبال کیفیت فرزندپروری هستند، نتایج بهتری با فرزندپروری صحیح خواهند داشت، و نتایج بدتری با فرزندپروری بد خواهند داشت.

چرا زمانی که می‌توانید از روش‌های خوب تحقیق شده و بهتر استفاده کنید، از روش‌های فرزندپروری پایین‌تر استفاده کنید؟ اهمیت فرزندپروری را نمی توان دست کم گرفت.

ضرورت و اهمیت آموزش والدین و فرزندپروری

گرچه کودک بسیار کنجکاو و عاشق یادگیری است؛ ولی این فرآیندی طولانی است و هر مرحله رشدی، کودک با چالش هایی روبرو می شود که توانایی های مختلفی را می طلبد و این جاست که آموزش والدین و فرزندپروری به کمک زوج ها خواهد آمد. به همین دلیل نقش والدین در شکل گیری توانایی های شناختی و جسمانی کودک بسیار پررنگ است. با توجه به اینکه کودک در سال های اولیه زندگی بسیار ناتوان است، نیازمند مراقبت های والدین است. در واقع طولانی بودن زمان یادگیری مهارت های اولیه کودک پیش زمینه ای است برای الزام یادگیری مهارت های فرزندپروری والدین. چرا که شما نقش تعیین کننده ای در سرنوشت و آینده کودک خود ایفا می کنید. به همین دلیل رواشناسی کودک امروزه بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

روانشناسی کودک، یادآور این موضوع است که والدین بایستی به سلامتی روانی کودک خود اهمیت دهند و همان طور که جسم او را تغذیه می کنند، شرایطی را برای او فراهم کنند تا بتواند از لحاظ روحی و روانی نیز شکوفا شود و استعداد هایش تجلی یابند. مشاوره تربیت کودک، بابررسی عوامل موثر در رشد کودک، به شما کمک می کند تا با کاهش ریسک فاکتورهایی که باعث برور مشکلات روانی و عاطفی در فرزندتان میشود، او را در برابر اختلالات روانی واکسینه کنید.

نحوه اجرای اصول روانشناسی کودک توسط والدین

در ادامه به برخی از مهمترین اصول روانشناسی کودک اشاره می کنیم:

1- رعايت ثبات در رفتار با كودك؛ به اين معنا كه والدين به اصول تربيتی پايبند باشند چرا كه این ثبات، موجب ايجاد نوعی امنيت خاطر در کودک شود.

2- همسو بودن والدین در شیوه های تربیتی حائز اهمیت است، تا فرزند شما در يادگيری اصول دچار دوگانگی نشود.

3- نقش تقلید کودکان از والدین خود، در شیوه های تربیتی نکته دیگری ست که نباید نادیده گرفته شود.

4- براي ارتباط برقرار كردن با كودك از شيوه گوش دادن فعال استفاده كنيد.

5- برای فرزندتان الگوی مناسبی باشيد و آنچه را كه خود به آن عمل مي كنيد را از كودك خود بخواهيد.

6- برای كودك محدودت هايی در آزادی قرار دهيد تا مطابق يك اصول درست و منطقی مهارت های زندگی را بياموزد.

7- همه خواسته های كودك لازم نيست برآورده شود؛ تحمل اندکی ناکامی متناسب با سطح رشدی کودک در فرآیند تربیت او لازم است.

8- در مورد شكست های كودك خود ميانه رو باشد؛ او را مورد تحقیر و سرزنش قرار ندهید و شكست هایش را بزرگ نكنيد.

چه موضوعاتی در آموزش والدین و فرزندپروری مورد توجه قرار می گیرد؟

رواشناسی کودک به مطالعه ابعاد مختلف رشدی در کودک، بررسی نیازهای کودک در هر مرحله رشدی، سبک های فرزند پروری و پیشگیری و درمان مشکلات روحی یا رفتاری در کودکان می پردازد. که در ادامه به طور خلاصه توضیح می دهیم:

1- مطالعه ابعاد مختلف رشدی در کودک

مبحث رشد، ابعاد مختلف جسمی، عاطفی، روانی، شخصیتی، توانایی های شناختی، اخلاقی و… را مورد بررسی قرار میدهد. روانشناسی کودک با بررسی و مطالعه همه جانبه رشد در حوزه های مختلف، شرایطی را فراهم می کند تا شما بتوانید متناسب با سطح رشدی کودک خود با او ارتباط برقرار کنید و آموزش های لازم را متناسب با سن او اعمال کنید.

2- بررسی نیازهای کودک در هر مرحله رشدی

کودک در هر مرحله رشدی نیارهایی دارد که متناسب با سن او برخی از نیازها در اولویت قرار می گیرند. توجه به این نیازها باعث می شود که کودکتان مطابق هنجار ها، رشد یابد و نیازهای روحی و جسمی اش به شیوه ای مناسب رفع شوند.

3- مطالعه در مورد سبک فرزندپروری

سبک فرزند پروری از موضوعات اساسی در روانشناسی کودک است. آگاهی و دانش والدین در مورد شیوه های فرزند پروری مناسب، فرصتی استثنایی برای کودک فراهم می آورد تا در آینده فردی سازگار و بدون اختلالات روانی باشد. در واقع در بهزیستی روانی فرد تاثیر چشمگیری دارد.

4- پیشگیری و درمان مشکلات روحی یا رفتاری

یکی دیگر از حوزه هایی که در روانشناسی کودک مورد توجه قرار می گیرد، مشکلات روحی و رفتاری در کودکان است. با توجه به اینکه کودکان درک صحیحی از هیجانات خود ندارند و از طرفی در ابراز هیجانات خود نیز مشکل دارند، بروز مشکلات رفتاری در آنها بسیار شایع است. در صورتی که برای درمان آن اقدام نشود ممکن است به اختلالات روانی تبدیل شوند که پیامدهای منفی آن زندگی کودک را به کلی تحت تاثیرات منفی خود قرار می دهد.

بهترین سبک فرزندپروری

10 نکته برتر والدگری

در اینجا 10 نکته در مورد اینکه چگونه والدین بهتری باشیم، آورده شده است.

بسیاری از نکات خوب سریع و آسان نیستند. و احتمالاً هیچ کس نمی تواند همه آنها را همیشه انجام دهد.

اما اگر بتوانید به کار بر روی توصیه های این راهنمای فرزندپروری ادامه دهید، همچنان در مسیر درست حرکت خواهید کرد، حتی اگر فقط بخشی از آنها را در برخی مواقع انجام دهید.

1. یک الگوی خوب باشید

وقتی مادر و دختر هر دو عینک آفتابی می زنند. درواقع مادر با بهبود مهارت‌های فرزندپروری، الگویی می شود که چگونه والدین خوبی باشیم!

پیاده روی کنید. فقط به فرزندتان نگویید که می خواهید چه کاری انجام دهد. بهترین راه برای آموزش این است که به فرزندان خود نشان دهید چگونه این کار را انجام می دهند. ما طوری برنامه ریزی شده ایم که اعمال دیگران را کپی کنیم، آنها را درک کنیم و آنها را در اعمال خود بگنجانیم. بچه ها همیشه با دقت والدین خود را زیر نظر دارند. بچه ها نیاز به الگو دارند.

همان کسی باشید که دوست دارید فرزندتان باشد – به فرزندتان احترام بگذارید، رفتار و نگرش مثبت به او نشان دهید، نسبت به احساسات فرزندتان همدلی داشته باشید – و فرزندتان هم از او پیروی خواهد کرد.

2. آنها را دوست داشته باشید

آنها را در آغوش بگیرید و از طریق عمل به آنها نشان دهید. در مقاله‌های مهارت‌های فرزندپروری خوب، مادر و پدر نوزاد را با محبت می‌بوسند. بگذارید بچه هایتان بدانند که دوستشان دارید.

عشق بی قید و شرط خود را از طریق عمل نشان دهید. چیزی به نام دوست داشتن بیش از حد فرزندتان وجود ندارد. ابراز محبت کودک را لوس نمی کند.

فقط مراقب باشید کارهایی بیهوده به نام عشق انجام ندهید که می توانند – چیزهایی مانند زیاده روی مادی، نرمش، کم توقع، و محافظت بیش از حد باشند. وقتی این چیزها به جای عشق واقعی داده می شود، آن وقت است که صاحب فرزندی لوس می شوید.

دوست داشتن فرزندتان می تواند به سادگی در آغوش گرفتن او، گذراندن زمان با کیفیت با او، صرف وعده های غذایی خانوادگی با هم و گوش دادن خوب به مشکلات فرزندتان باشد. نشان دادن این اعمال عشقی می تواند باعث ترشح هورمون های احساس خوب مانند اکسی توسین شود.

این مواد شیمیایی عصبی می توانند حس عمیقی از آرامش، گرمای عاطفی و رضایت را برای ما به ارمغان بیاورند.

اما نحوه نشان دادن یا نشان ندادن عشق تفاوت دارد. به عنوان مثال، تنبیه یک کودک به دلیل نمرات ضعیف باعث می شود که او احساس دوست نداشتن داشته باشد. این نشان می دهد که نمرات مهم تر از احساسات کودک هستند و عشق شما به آنها مشروط است.

در مقابل، شناسایی چرایی مشکلات کودک و کمک به بهبود آنها نشان دهنده توجه به رفاه و موفقیت تحصیلی اوست.

3. فرزندپروری مثبت و مهربانانه را تمرین کنید

مادر با استفاده از فرزندپروری مثبت برای تقویت عزت نفس کودک قدم برمی دارد. نوزادان با حدود 100 میلیارد سلول مغزی (نورون) با اتصالات نسبتا کمی به دنیا می آیند.

این ارتباطات افکار ما را ایجاد می کند، اعمال ما را هدایت می کند، شخصیت ما را شکل می دهد و تعیین می کند که ما چه کسی هستیم. آنها از طریق تجربه ایجاد می شوند، تقویت می شوند و “شخصیت” می شوند.

بچه ها از طریق تجربیات زندگی یاد می گیرند. به فرزندتان به خصوص در سال های اولیه تعامل مثبت خانوادگی بدهید. سپس آنها می توانند تجربیات مثبتی را خودشان تجربه کنند و به دیگران عرضه کنند.

اما اگر به کودک خود تجربیات منفی بدهید، رشد لازم برای تحول را نخواهند داشت. موارد زیر را انجام دهید:

  • یک آهنگ احمقانه را باهم بخوانید.
  • یک ماراتن غلغلک دادن داشته باشید.
  • برو به پارک. با فرزندتان بخندید.
  • به آنها توجه مثبت داشته باشید.
  • با آنها در یک حالت عاطفی هیجانی باشید.
  • با نگرش مثبت یک مشکل را حل کنید.

این تجربیات مثبت، ارتباطات عصبی خوبی را در مغز فرزندتان ایجاد می‌کند و خاطراتی را از شما شکل می‌دهد که فرزندتان برای زندگی با خود دارد.

وقتی فرزندتان بدرفتاری می کند، مثبت اندیشی آسان نیست. اما می توان با استفاده از تربیت مثبت و انضباط مثبت از تنبیه خشن اجتناب کرد.

به جای اینکه صرفاً به او در مورد کارهایی که مجاز یا ممنوع است آموزش دهید، اخلاق درست و نادرست را به فرزندتان بیاموزید. تعیین محدودیت ها و اجرای مداوم آنها بهترین راه برای جلوگیری از مشکلات رفتاری است.

وقتی قوانین و انضباط را تعیین می کنید مهربان و محکم باشید. روی دلیل بد رفتاری کودک تمرکز کنید. نظم و انضباط را فرصتی برای یادگیری برای آینده به جای مجازات شدن برای گذشته قرار دهید.

4. پناهگاه امنی باشید

به فرزندتان اجازه دهید بداند که شما همیشه با پاسخگویی به سیگنال های فرزندتان و حساس به نیازهای او در کنار او خواهید بود. از فرزند خود به عنوان یک فرد حمایت کنید و بپذیرید.

مکانی گرم و امن برای کودک خود باشید تا بتواند از آنجا شروع کاوش کند و به آنجا بازگردد. کودکانی که توسط والدین پاسخگو بزرگ می شوند، تمایل به تنظیم عاطفی بهتر، رشد مهارت های اجتماعی و نتایج سلامت روان دارند.

5. با کودک خود صحبت کنید و به مغز او کمک کنید تا یکپارچه شود

بسیاری از ما از قبل اهمیت ارتباطات را می دانیم. با فرزندتان صحبت کنید و همچنین با دقت به او گوش دهید. با باز نگه داشتن یک خط ارتباطی، رابطه بهتری با فرزندتان خواهید داشت و در صورت بروز مشکل به سراغ شما می آیند.

اما دلیل دیگری برای ارتباط وجود دارد. شما به فرزندتان کمک می‌کنید تا بخش‌های مختلف مغز خود را ادغام کند، که این فرآیندی حیاتی در رشد کودک است.

یکپارچگی شبیه بدن ما است که در آن اندام های مختلف باید برای حفظ بدن سالم با هم هماهنگ کار کنند. وقتی بخش‌های مختلف مغز با هم ادغام می‌شوند، می‌توانند به طور کلی به طور هماهنگ عمل کنند، که به معنای عصبانیت‌های کمتر، رفتار خوب بیشتر، همدلی بیشتر و رفاه ذهنی بهتر است.

شما مجبور نیستید راه حل ارائه دهید. برای اینکه پدر و مادر خوبی باشید نیازی به پاسخ همه سوالات آنها ندارید. فقط گوش دادن به صحبت آنها مهم است. با استفاده از کلمات ساده سوالات روشن کننده بپرسید تا به آنها کمک کنید تجربیات خود را درک کنند و خاطرات خود را یکپارچه کنند.

6. به دوران کودکی خود فکر کنید

بسیاری از ما می خواهیم متفاوت از والدین خود پدر و مادری کنیم. حتی کسانی که تربیت خوبی دارند و دوران کودکی شادی دارند، ممکن است بخواهند برخی از جنبه های نحوه تربیت خود را تغییر دهند.

اما اغلب، وقتی دهانمان را باز می کنیم، درست مثل پدر و مادرمان صحبت می کنیم. تأمل در دوران کودکی خود گامی به سوی درک این موضوع است که چرا ما به شیوه خود پدر و مادر می شویم.

چیزهایی را که دوست دارید تغییر دهید، یادداشت کنید و به این فکر کنید که چگونه در یک سناریوی واقعی آن را متفاوت انجام می دهید. سعی کنید حواس تان باشد و دفعه بعد که آن مسائل پیش آمد رفتار خود را تغییر دهید. اگر در ابتدا موفق نشدید تسلیم نشوید. برای تغییر آگاهانه روش های تربیت فرزند نیاز به تمرین زیادی است.

7. به رفاه خود توجه کنید

مراقبت خوب از خود یک مهارت فرزندپروری خوب است. والدین نیز نیاز به تسکین دارند. برای جلوگیری از فرسودگی به رفاه خود توجه کنید.

اغلب مواردی مانند نیازهای خود یا سلامت رابطه شما و همسرتان در هنگام تولد فرزند، در الویت بعدی قرار می گیرند. اگر آنها را نادیده بگیرید، مشکلات مهم تری در این راه خواهند بود.

والدینی که استرس دارند بیشتر مستعد دعوا هستند. برای تقویت رابطه خود با همسرتان وقت بگذارید.

اینکه چگونه والدین از نظر جسمی و روحی از خود مراقبت می کنند، تفاوت بزرگی در زندگی والدین و خانواده آنها ایجاد می کند. اگر این دو زمینه شکست بخورند، فرزند شما نیز آسیب خواهد دید.

از درخواست کمک از والدین خود نترسید. داشتن “زمان من” برای مراقبت از خود و مدیریت استرس می تواند ذهن را جوان کند.

8. کتک نزنید، مهم نیست چه باشد

بدون شک، برای برخی از والدین، کتک زدن می‌تواند باعث انطباق کوتاه‌مدت شود که گاهی اوقات تسکین فوری برای والدین است.

با این حال، این روش، درست و غلط را به کودک آموزش نمی دهد. این فقط به کودک یاد می دهد که از عواقب بیرونی بترسد. کتک زدن فرزندتان یک الگو برای فرزندتان است که می تواند مسائل را با خشونت حل کند. کودکی که کتک می خورد، بیشتر مستعد دعوا با کودکان دیگر است.

آنها بیشتر به قلدر تبدیل می شوند و برای حل اختلافات از پرخاشگری کلامی/فیزیکی استفاده می کنند.

بعدها در زندگی، احتمال بیشتری برای ابتلا به مشکلاتی مانند بزهکاری، رفتار مخالف، بدتر شدن روابط والدین و فرزند، پیامدهای سلامت روان، و قربانیان خشونت خانگی یا سوء استفاده کنندگان وجود دارد.

جایگزین های بهتری برای نظم و انضباط وجود دارد که موثرتر بودن آنها ثابت شده است، مانند انضباط مثبت و تقویت مثبت.

9. هدف فرزندپروری خود را به خاطر بسپارید

هدف شما از تربیت فرزند چیست؟ اگر مانند اکثر والدین هستید، می خواهید فرزندتان در مدرسه خوب باشد، سازنده و موفق باشد، مسئولیت پذیر و مستقل باشد، احترام بگذارد، از روابط مثبت با شما و دیگران لذت ببرد، مراقب و دلسوز باشد، و شاد و سالم باشد و زندگی کامل …

اما چقدر زمان صرف این اهداف می کنید؟ بسیاری از والدین بیشتر وقت خود را صرف تلاش برای گذراندن روز می کنند.

همانطور که نویسندگان سیگل و برایسون در کتاب خود، اشاره می کنند، به جای کمک به رشد فرزندتان، بیشتر زمان را صرف تلاش برای زنده ماندن می کنید!

برای اینکه اجازه ندهید حالت بقا بر زندگی شما مسلط شود، دفعه بعد که احساس عصبانیت یا ناامیدی کردید، عقب نشینی کنید. به این فکر کنید که عصبانیت و ناامیدی برای شما یا فرزندتان چه می کند. راه هایی بیابید تا هر تجربه منفی را به فرصتی برای یادگیری تبدیل کنید.

حتی عصبانیت‌ها را می‌توان به لحظات ارزشمندی برای ساخت مغز تبدیل کرد، اگر بر آموزش کودک خود تمرکز کنید، نه تلاش برای کنترل آنها.

انجام این کارها نه تنها به شما کمک می کند دیدگاهی سالم داشته باشید، بلکه روی یکی از اهداف اصلی خود در تربیت فرزندتان نیز کار می کنید – ایجاد رابطه خوب با فرزندتان.

10. توصیه های میانبر تحقیقات روانشناسی را انجام دهید

میانبر از A به B – این بدان معنی است که شما باید از آنچه قبلاً توسط دانشمندان شناخته شده است استفاده کنید. فرزندپروری یکی از زمینه های مورد تحقیق در روانشناسی است.

بسیاری از تکنیک‌ها، شیوه‌ها یا سنت‌های فرزندپروری به صورت علمی مورد مطالعه، تأیید، اصلاح یا رد شده‌اند.

سعی کنید اطلاعات خود را در زمینه فرزندپروری ارتقاء دهید.

تشویق و تنبیه کودک

تعریف تنبیه و تشویق کودکان

 در اینجا تفاوت های بین تنبیه و تشویق کودکان را برای ایجاد یک رفتار درست بررسی می کنیم.

تشویق به معنای ارائه دادن یک شی یا خدمت جذاب، به شکل مشروط است. به عنوان مثال، اسباب بازی خریداری شده برای کودکی که در امتحان ریاضی نمره 20 می گیرد، یک تشویق است. اما جالب است بدانید که تشویق همیشه موثر و سازنده نیست! بسیاری از والدین از روش اشتباهی برای تشویق کودک استفاده می‌کنند.

تنبیه به مجازات کردن فرد در نتیجه‌ی رفتار غلطش، می‌گویند. این مجازات می‌تواند شامل محروم کردن فرد از یک جسم یا خدمت، مجازات‌های بدنی، روحی و… باشد.

انواع روش‌های تشویق کودکان

به طور کلی روش های تشویق کودکان به چهار دسته تقسیم می شود هر کدام از این روش‌ها، یکی از ابعاد وجودی کودک را در بر می‌گیرد و بخشی از نیاز‌های او را تأمین می‌کند. برای تقویت رفتارهای کودک بهتر است از هر چهار نوع پاداش در موقعیت‌های مختلف و همراه با یک سبک فرزند پروری مناسب استفاده شود.

1. پاداش و تشویق احساسی

کودکان نیز مثل همه انسان‌ها نیاز به محبت دارند. توجه به کارهای خوب کودک و دیده شدن از نیازهای او است. در آغوش گرفتن کودک، تماس چشمی، لبخند زدن، نوازش کردن و بوسیدن از بارزترین روش‌هایی است که والدین به کودک محبت تزریق می‌کنند و از بروز مشکلاتی مانند کمبود محبت در زندگی جلوگیری می کنند.. گاهی در جمع برای اینکه مستقیم کودک را مرکز توجه قرار ندهید، می‌توانید با چشمک زدن‌ها یا لبخندهای رمزی بین خودتان، تایید و توجه را به او بدهید. ایجاد و افزایش اعتماد به نفس کودکان، کاملا به عهده خانواده است و اگر لطمه ای به اعتماد به نفس او وارد شود به سختی قابل جبران است. همچنین در زمان تشویق باید کاملا دقت شود که کودک بخاطر کارهای درست و پیشرفت‌ها مورد تشویق قرار می‌گیرد. اگر برای آرام کردن قیل و قال‌های کودک یا ممانعت از رفتار اشتباه به او پاداش توجه و نوازش بدهید، او در موقعیتی متعارض قرار گرفته و اعتبار و اقتدار والدین ممکن است خدشه دار می‌شود و کودک لوس می‌شود.

2. پاداش و تشویق کلامی

پاداش کلامی یکی از مهم‌ترین و موثرترین نوع تشویق و پاداش است. کودک یا به طور کلی انسان‌ها در هر سنی نیاز به شنیدن تعریف و تایید دیگران دارند. این مورد، مخصوصا در مقابل دیگران، به اعتماد به نفس و عزت نفس کودک بسیار کمک می‌کند و باعث ایجاد حس مفید بودن وارزشمند بودن در او می‌شود. در این نوع پاداش سعی کنید رفتاری که باعث پاداش کلامی می‌شود را برای کودک توضیح داده و کاملا رفتار را توصیف کنید بر خی مواقع لازم است تا از روش نه گفتن به کودکان استفاده کنید .حتما به این نکته توجه داشته باشید که حرف زدن با کودک، اصول و قواعد خاص خود را دارد که باید متناسب با سن کودک بوده و برای او قابل درک باشد. به کوچک‌ترین تلاش‌ها و پیشرفت‌های کودک توجه کنید و به آن‌ها پاداش دهید تا رفتار برای کودک به عادت تبدیل شود. سپس به مرور زمان می‌توانید پاداش آن رفتار را کم و قطع کنید. چرا که آن رفتار در کودک نهادینه شده و دیگر نیازی به تقویت ندارد. اما خوب است هر از گاهی همان رفتار تشویق شود.

3. پاداش و تشویق مادی 

این نوع پاداش شامل وسایلی است که کودک به آن علاقه دارد و همیشه از آن لذت می‌برد. اسباب بازی ها، لوازم تحریر، لباس، خوراکی و حتی پول. ترجیحا در این روش پاداش دهی لوازم و چیزهایی که کودک نیاز دارد به عنوان پاداش داده شود. کودک باید برای رسیدن به این پاداش تلاش کند و بهترین شیوه جدول ستاره‌ها یا پاداش‌های ژتونی است.

4. پاداش و تشویق تفریحی

تفریحات مورد علاقه کودک نیز می‌تواند به عنوان پاداش استفاده شود. در این مورد باید تفریحاتی که برای کودک لذت محسوب می‌شود مد نظر قرار بگیرد نه چیزهایی که والدین فکر می‌کنند لذت بخش است. برای مثال؛ پارک بردن، بازی مورد علاقه و یا خوردن یک بستنی می‌توانند به عنوان تشویق کودک استفاده شوند. همچنین باید در نظر داشت که افراط در تنبیه و تشویق کودکان می تواند اثرات مخربی در تربیت آن ها داشته باشد. بنابراین ضروری است حد اعتدال رعایت شود و تشویق و پاداش ها دارای قانون و قاعده ای باشند.

نکات مهم در تشویق کودکان

متاسفانه با تمام آثار مثبتی که تنبیه و تشویق کودکان به دنبال دارد، غالباً افراد کمتر آن را به کار می‎گیرند.تصور کنیدکه شما می‎خواهید پیچی را باز کنید.علیرغم آنکه پیچ گوشتی مناسبی در جعبه ابزار خود دارید اما بدون توجه به آن تلاش و تقلا می‎کنید که با چنگ و دندان و چاقو آن را باز کنید. طبیعی است که یا موفق نمی‎شوید و یا با صرف انرژی فراوان و خستگی زیاد این کار را انجام می‎دهید. تشویق کردن، ابزار بسیار عالی در جعبه ابزار تربیتی شماست که باید از آن بهره فراوان ببرید. اما گاهی به نظر می‎رسد تشویق‎های ما مؤثر واقع نمی‎شود و یا اینکه نتیجه معکوس می‎دهد.این گله و شکایتی است که برخی والدین در مشاوره‎ها دارند که ما هرچه فرزندمان را تشویق می‎کنیم اثر چندانی ندارد.پاسخ اینجاست که چه بسا این ابزار به شیوه درست و صحیحی به کار گرفته نمی‎شود.ما در این بحث، به بایدها و نبایدهای تشویق می‎پردازیم که در تشویق کودک، چگونه باید عمل کنیم تا بیشترین ایده را از آن ببریم و در نهایت به رشد و بهبود صفات مثبت او منجر شود.

1. کودک خود را فراوان تشویق کنید

متاسفانه برخی والدین در اصول تنبیه و تشویق کودکان، درست عمل نمی کنند و به سختی و به ندرت ، چنین رفتاری را بروز می‎دهند.البته علت آن هم عمدتاً در دو نکته نهفته است:
اول اینکه تشویق کردن، یک رفتار اکتسابی است که فرد باید از خانواده و والدین خود آموخته باشد. فردی که در خانواده و خصوصاً از ناحیه والدین خود تشویق نشده باشد و چه بسا در محیطی که پر از تنبیه و تحقیر و سرزنش بوده بزرگ شده است هرگز تشویق کردن را نیاموخته و نمی‎تواند مشوق خوبی برای فرزند خود باشد و دوم اینکه گاهی ما با یک الگوها و باورهای غلط رشد کرده‎ایم و به غلط تصور می‎کنیم اگر فرزندمان را تشویق کنیم پررو و پرتوقع می‎شود. باید بگوییم که هرگز چنین نیست و اگر بایدها و نبایدهای تشویق را رعایت کنیم جای هیچ نگرانی نیست. با آرامش خاطر و خیال راحت، خود را به تنبیه و تشویق کودکان وادار کنید. حتی اگر خانواده شما، مشوق خوبی برای شما نبوده‎اند، شما با توجه به اهمیت این موضوع، خود را به استفاده فراوان از این ابزار تربیتی ملزم کنید.

2. گاهی کودک را غافلگیر کنید

یکی از نکات مهم در تشویق، این است که باید تلاش کنید وقتی کودک به کار خوب و مثبتی مشغول است، او را غافلگیر کنید و بگویید او و رفتار خوبش را دیدید.متأسفانه برخی از والدین ، کاری به کار کودک ندارند اما به محض آنکه رفتار خطایی از او دیدند مچ او را می‎گیرند.تصور کنید کودکی که آرام با همبازی‎اش مشغول بازی است.پدر و مادر به او اعتنا و توجهی ندارند اما به محض اینکه در حین بازی متوجه می‎شوند کودک‎شان، حرف زشتی زد و یا کار خطایی کرد، او را مواخذه می‎کنند که این چه حرف و رفتاری بود که انجام دادی. در صورتیکه دقیقاً باید وارونه عمل شود. در خطاها تا آنجا می‎شوند باید تغافل کرد و نشنیده و نادیده گرفت و در عوض رفتار مثبت را باید جستجو کنید و تشویق کنید.مثلاً وقتی کودک مشغول مرتب کردن اسباب بازی‎هایش است یکباره مچ او را بگیرید که آفرین دیدمت داشتی اتاقتو مرتب می‎کردی.یا هنگامی که متوجه می‎شوید یک ساعتی در اتاق خود با خواهرش آرام بازی می‎کند، در را باز کنید و بگوئید که متوجه این شدید که سر و صدایی بلند نشده و با آرامش بازی می‎کند و او را تشویق کنید.

3. تشویق باید به اندازه و متناسب با عمل انجام شده باشد

اگر تشویق کردن های شما به اندازه و متناسب نباشد حتماً آثار مخربی بدنبال خواهد داشت. فرزند شما کار خوبی انجام داده است و شما می‎خواهید او را تشویق کنید باید ببینید چه اندازه و میزانی از تشویق با این کار تناسب دارد. اگر اندازه تشویق از اندازه کار بیشتر باشد، باعث پرتوقعی فرزند می‎شود. به عنوان نمونه والدینی که بسیار علاقه‎مند به درس خواندن و قبولی در کنکور فرزند خود هستند گاهی به او وعده‎های عجیب و غریب می‎دهند: مثلاً اگر دانشگاه قبول بشی، برایت فلان ماشین را می‎خرم!!! قطعاً این اندازه از پاداش و تشویق با کار او تناسبی ندارد. تصور کنید او درس می‎خواند و دانشگاه قبول می‎شود و شما هم برای او ماشین می‎خرید. اما برای تقویت رفتار خوب بعدی، باید نرخ و میزان پاداش را باید ببرید. حتی در تشویق‎های کلامی هم باید اندازه را رعایت کرد.
کودک، تکلیف‎های مدرسه‎اش را به موقع انجام داده است او را تحسین و تشویق کنید. اما گفتن اینکه فوق‎العاده و بی‎نظیر هستی، هم غیرواقعی و هم بیش از اندازه است.

4. تشویق باید متنوع باشد

در تشویق همیشه تنوع به خرج دهید. اگر همیشه به یک شکل کودک را تشویق کنید، دچار دردسر می‎شوید. گاهی او را در آغوش بگیرید و ببوسید. گاهی او را با کلام خود تشویق کنید، گاهی برای او جایزه بخرید، گاهی برای تشویق او را به پارک و یا میهمانی ببرید، گاهی برای او خوراکی بخرید، گاهی یک امکانی را در اختیار او بگذارید و گاهی با او بازی کنید. اگر در تشویق تنوع  داشته باشید، کودک‎تان وابسته نمی‎شود. دقت کنید که اگر همیشه برای تشویق، برایش خوراکی بخرید شکمو می‎شود، اگر همیشه اسباب‎بازی برایش بخرید پرتوقع می‎شود، اگر همیشه او را به گردش ببرید او به اصطلاح دَدَری می‎‎شود و مدام از شما می‎خواهد که بیرون برود. متأسفانه بسیاری از والدین صرفاً روی یک نوع تشویق تمرکز می‎کنند و این اثر تشویق را خنثی می‎کند خصوصاً مراقب باشید این تمرکز تشویق روی “پول” استوار نباشد. از آنجا که والدین دقت کافی و یا حوصله لازم را ندارند معمولاً سعی می‎کنند پاداش‎ها و تشویق مالی باشد و این فرزند را متوقع می‎سازد.

5. به فرزندتان وعده ندهید

در تشویق کردن مراقب باشید که کمتر وعده بدهید که اگر چنین نکنی و چنان کنی، فلان کار را برایت انجام می دهم. مثلاً اگر غذایت را بخوری، پارک می‎برمت، اگر در میهمانی مؤدب و آرام باشی، برایت بستنی می‎خرم و اسباب‎بازی‎ات را به دختر خاله‎ات بدهی فردا برایت عروسک می‎خرم. تشویق و پاداش اگر با وعده و وعید توأم باشد کودک کاسب می‎شود. می‎گویند پدری به کودکش گفت اگر دستهایت را بشویی ۲۰۰تومان بهت می‎دم. اگر دست و پاهایت را با هم بشویی ۴۰۰ تومان بهت می‎دهم. کودک گفت: بابا اگر حمام برم چقدر می‎دهی؟تا آنجا که امکان دارد مراقب باشید به کودک وعده پاداش ندهید. بلکه گاهی اگر کار مثبتی کرد او را تشویق کنید و پاداش بدهید و باز یادتان باشد که این پاداش‎ها، صرفاً نباید مالی باشد.

6. تشویق باید با فاصله باشد

توجه داشته باشید که هدف ما از تشویق کردن این است که یک رفتار خوب در کودک ما تداوم  و توسعه یابد. در واقع تشویق، حکم تقویت کننده رفتار را دارد. هرچه فاصله بین عمل خوب و تشویق و پاداش کمتر باشد، این رفتار بیشتر تقویت می‎شود و تشویق مؤثرتر است و هرچه فاصله بیشتر شود، دیگر آن پاداش، چندان تقویت کننده نیست.کودک شما امروز در میهمانی بسیار رفتار خوب و مؤدبانه‎ای داشت، وقتی از خانه برگشتید بلافاصله اظهار رضایت کنید و به پاداش این کار خوب، نیم ساعت با او به‎طور جدی بازی کنید، هرچه زودتر، بهتر.اما اگر کودکتان امروز در کارهای خانه به شما کمک کرد و شما یک ماه بعد برای او یک وسیله مورد علاقه‎اش را بخرید این چندان مؤثر نیست. هرچند تأکید کنید که این پاداش آن کار شماست، باز هم اثر چندانی ندارد.

7. در تشویق کودکان آنها را مقایسه نکنید

مراقب باشید هیچوقت کودک را در مقام مقایسه با کودکان دیگر تشویق نکنید. مثلاً هرگز نگویید آفرین از همه بچه‎های فامیل مؤدب‎تر هستی، از همه همکلاسی‎هایت نمره بهتری گرفتی، آفرین از خواهرت مسئولیت‎پذیرتر هستی. چنین صحبت‎هایی، کودک را مدام در مقام مقایسه ذهنی قرار می‎دهد و روحیه برتری‎طلبی بیمارگونه‎ای به او می دهد که در نهایت باعث غرور او می‎شود. اگر هم می‎خواهید کودک را در مقایسه قرار دهید او را با گذشته خود مقایسه کنید و تشویق کنید. مثلاً بگوئید آفرین، نسبت به ماه قبل، در درس خواندن جدی‎تر شده‎ای، نبست به گذشته، رفتارهای بسیار عاقلانه‎تری داری و معلومه دیگه بزرگ شدی.

8. تشویق باید مشخص و دقیق باشد

حتماً باید برای کودک روشن کنید چه رفتارهایی برای شما مطلوب و ارزشمند است و باعث خوشحالی و رضایت شما می‎شود و چه رفتاری را تشویق می‎کنید.گفتن این جمله که آفرین امروز خیلی دختر خوبی بودی، به هیچ عنوان فایده‎ای ندارد و باعث تقویت رفتار خوب او نمی‎شود. باید خیلی دقیق و مشخص بگویید که من امروز خیلی از شما راضی هستم، چون دیدم در میهمانی با اینکه خیلی دوست داشتی چند تا شیرینی برداری و بخوری ولی به یک شیرینی قناعت کردی. یا بگویید آفرین امروز با اینکه تا دیروقت مدرسه بودی و خسته بودی، تا آمدی بلافاصله لباس‎هایت را عوض کردی و به جالباسی آویزان کردی. هرچه دقیق‎تر و مشخص‎تر بگوئید چه رفتاری را تشویق می‎کنید، کار بهتر پیش می‎رود.

9. تشویق باید در حضور کودکان دیگر یکسان باشد

ممکن است شما دو فرزند داشته باشید که این لحظه، یکی از آنها رفتار بسیار خوب و در خور تحسینی انجام داده است که می‎خواهید او را تشویق کنید. مراقب باشید حالا که نگاه دقیق فرزند دیگرتان هم به شماست، در تشویق اعتدال را رعایت کنید. برخی والدین برای آنکه فرزند دیگرشان را به کار خوب ترغیب کنند، از فرزند اول خود به طور ویژه و فوق‎العاده‎ای، تجلیل می‎کنند و او را  به شدت مورد تشویق قرار می‎دهند. چنین رفتاری نه تنها فرزند دوم شما را به کار خوب تحریک نمی کند بلکه زمینه ‎ساز حسادت می‎شود و باید با کمک یک روانشناس، درمان حسادت صورت گیرد.. بنابراین یادتان باشد که همیشه در جمع معتدل تشویق کنید و در خلوت به طور ویژه تحسین کنید. البته مراقب باشید به خاطر اینکه کودک دوم شما حسود نشود تشویق در جمع را کلاً رها نکنید. برای اینکه بهر حال بین رفتار خوب و بد، تفاوتی معلوم شده باشد حتماً رفتار خوب کودک‎تان را در حضور همه فرزندان تشویق کنید اما این تشویق معتدل باشد. اما به محض اینکه با کودک‎تان خلوتی داشتید و تنها بودید از او به طور ویژه تشکر کنید.

10. دقت کنید که تشویق شما، باعث ایجاد خطا نشود

اما نکته بسیار مهم و آخر اینکه مراقب باشید، تشویق خودش زمینه‎ ساز یک خطا وانحراف جدی نشود. متأسفانه برخی از والدین برای آنکه فرزندشان، فلان کار خوب را انجام دهد، پاداش‎های خطرناکی می‎دهند که بسیار ویرانگر است. این نوع تشویق متأسفانه درباره‎ی فرزندان بزرگتر شیوع بیشتری دارد. پدر و مادر برای تشویق فرزند خود برای او وسیله‎ای خوب می‎خرند و یا به او یک آزادی عمل عجیب می‎دهند و این‎ها معمولاً هم با وعده‎های محکم توأم می‎شود. اگر دانشگاه قبول بشی می‎توانی شب‎ها تا دیروقت بیرون باشی، با دوستانت مسافرت بروی، با جنس مخالف ارتباط داشته باشی  همیشه با خود بگویید آیا پاداشی که می‎دهم، این وسیله‎ای که می‎خرم، این آزادی عملی که می‎‎دهم، خودش تباهی و ویرانی بدنبال ندارد.

آیا تنبیه کودکان یک روش درست در تربیت کودک است؟

برخی از والدین، بر این باورند که بدون تنبیه، هیچ‌ گونه تـربیتی امکان پذیر نیست. درحالی‌که امروزه برای کم‌تر کسی این امر پوشیده‌ مانده اسـت که‌ اعمال‌ قدرت‌ از طـریق تـنبیه، به خصوص اگر تکرار شود، کودک را دچار عارضه‌های روحی – روانی می‌کند.

آسیب های ناشی از تنبیه کودکان

1. رفتار نامطلوب موقتا پس‌زده شود. این رفتار پس از تضعیف عامل‌ تنبیهی‌، مجددا ظاهر می‌شود.

2. نسبت به شـخص تنبیه‌کننده (حتی اگر تنبیه شونده بداند که تنبیه‌ به خیر و صلاح اوست). احساس انزجار ایجاد شود. تنبیه بدنی بچه را کینه‌توز می‌کند. اگر با کودک‌ برخلاف‌ میل و خواسته‌ی او رفتار شود، کودک هـم از کـسی که به او ضربه وارد کرده است کینه به دل می‌گیرد و هرگز آن را فراموش نمی‌کند.

3. تنبیه یک عمل مسری است‌. کسانی که‌ شاهد تنبیه شدن افراد به وسیله‌ی دیگران هستند، در زمـان‌ها و مـکان‌های‌ دیگر، به تنبیه دیگران اقدام می‌کند. این تأثیر گذاری نه تنها از طریق‌‌ مشاهده‌ی‌ رفتار فرد، بلکه از طریق مشاهده‌ی برنامه‌های خشونت‌ آمیز تلویزیونی هم رخ می‌دهد.

4. تنبیه بدنی بچه‌ها را پرخاشگر می‌کند. یـکی از سـاز و کارهای دفاعی‌ کودکان و حتی افراد بالغ در برابر حوادث‌، پرخاشگری‌ است‌. هرچه‌ والدین پرخاشگرتر باشند، کودکان‌ نیز‌ به‌ همان اندازه به پرخاشگری‌ تمایل پیدا می‌کنند. پرخاشگری در کودکانی که خانواده یا مـربی سـختگیری‌ دارنـد، بیش از دیگران است.

5. فرد‌ تـنبیه‌ شـده‌ مـمکن است برای احتراز از تنبیه، به رفتاری‌ که‌ به‌ دنبال آن می‌آید، نپردازد. اما رفتارهای دیگری مانند تصعید یا پالایش، جا به جـایی، هـمانند سـازی، فرافکنی و دلیل‌ تراشی‌ را‌ جای‌گزین آن کند.

6. ممکن است شـخص تـنبیه شده به تنبیه‌کننده‌ حمله‌ور شود، مثلا در زمان نوجوانی به پدر و مادری که در زمان کودکی او را تنبیه کرده‌اند، حمله‌ کند‌ و در‌ برابر آنـان بـایستد. اغـلب دانش‌آموزانی که تنبیه شده‌اند، به تخریب اموال‌ آموزشگاه‌ یا مـزاحمت برای معلمان و اولیای مدرسه را می‌پردازند.

7.  تبیه سبب تفر و بیزاری از مدرسه و تعمیم آن‌ به‌ سایر‌ مراکز آموزشی می‌شود.

8. تنبیه بدنی کودک را بی‌اراده و نسبت به اطرافیان بی‌تفاوت‌ می‌کند‌. انسان‌ بی‌اراده هم هرگز نـمی‌تواند نـقش مؤثری ایفا کند. تنبیه بدنی کودک‌ را وادار به‌ سر‌ فرود‌ آوردن در مقابل زور می‌کند. چنین کودکی بعدها به کـارهای سـاده و بـدون مسؤولیت تن‌ در‌ می‌دهد.

9. گاهی تنبیه به جای از بین بردن عادات ناپسند، بـاعث تـشدید آن ها‌ می‌شود‌. مثلا‌ وقتی کودک به دلیل عادت‌های عصبی تنبیه می‌شود، اضطراب‌ بیش‌تری پیدا مـی‌کند.

10. بـعضی‌ از‌ دانـش‌آموزان برای جلب توجه سایر دوستان، از تنبیه لذت‌ می‌برند. بنابراین تنبیه در‌ مورد‌ آن‌ها‌ اثر عـکس دارد.

11. مـمکن است تنبیه رفتار را ضعیف کند؛ ولی عواطف منفی مانند‌ نگرانی‌ و نفرت و ترس را افزایش دهـد. تـنبیه مـوجب افسردگی بعضی‌ بچه‌ها می‌شود و سبب‌ می‌شود‌ آن‌ ها‌ در تنهایی یا با اضطراب و نگرانی زندگی کـنند. کـودکی که فکر می‌کند دیگران او را‌ دوست‌ ندارند‌، احساس‌ بی‌ارزش بودن می‌کند. اگر این احـساس کـمبود ادامـه پیدا کند، به‌ افسردگی‌‌ مزمن منجر می‌شود. کودکان زود رنج‌تر و حساس‌تر از بزرگسالان هستند و اگرچه به دلیـل وجـود کوچک‌ترین مسأله‌ای‌ با هم‌ گلاویز می‌شوند، خیلی زود باهم آشتی می‌کنند. ولی انتظار ندارند کـه بـزرگ‌ترها‌ بـه‌ آن‌ها صدمه‌ای وارد کنند. پس استفاده از روش های درست تنبیه و تشویق کودکان را جدی بگیرید.

12. ایجاد استرس شدید در انجام فعالیت های روزانه که معایب بسیاری برای کودکان دارد از جمله : شب ادراری کودکان ، افسردگی و اضطراب.

بهترین روش های تنبیه کودکان

شاید این مهم ترین چیزی باشد که باید هنگام تنبیه کودک به خاطر بسپارید. اگر قوانین همیشه در حال تغییر باشند، فرزند شما نمی تواند قوانین را بیاموزد. ثبات تربیتی هم برای واداشتن فرزند شما به رفتار درست کمک می کند و هم برای اینکه کودک شما یاد بگیرد که کدام نوع رفتار قابل قبول و کدام رفتار غیر قابل قبول است. تنبیه ناهماهنگ و بی ثبات کودک، به او می آموزد که گاهی اوقات (یا همیشه) بد رفتار کردن اشکالی ندارد.

2. قوانین یکسانی تعیین کنید

از قوانین یکسانی برای تنبیه فرزندتان برای هر بار بدرفتاری استفاده کنید. کودک شما باید قوانین تربیتی را بفهمد و همچنین مجازاتی که برای زیر پا گذاشتن قوانین با آن روبرو می شود را باید دقیقا بداند.  قوانین یا تنبیه هایی که برای بد رفتاری کودک خود تعیین می کنید بدون دلیل تغییر ندهید. اگر فرزند شما مکرراً یک قانون را زیر پا گذاشت، با او در مورد اینکه چرا پیروی از آن قانون مهم است صحبت کنید. می توانید بگویید: “خانه جای دویدن نیست زیرا باعث می شود که به وسایل خانه آسیب وارد شود.”

3. رفتار بد کودک را گوشزد کنید

رفتار بد فرزندتان را هر زمان که کار بدی را انجام می دهند به آنها یادآوری کنید. در صورت لزوم، برای آن کار اشتباه تنبیه تعیین کنید. رفتار بد را در زمانی که ناخوشایند است نادیده نگیرید. رفتاری را که از فرزندتان انتظار دارید، یادآوری کنید. زمانی که فرزندتان کار درستی انجام می دهد، از او تمجید کنید. مثلا  بگویید، کار خوبی کردی که بدون اینکه من گوشزد کنم، وسایلت را جمع کردی!

4. مجازات منصافه تعیین کنید

از همان ابتدا یک تنبیه معقولانه تعیین کنید، سپس به آن پایبند باشید. تنبیه سختی را وضع نکنید که برای اجرای آن مشکل داشته  باشید و مجبور شوید تنبیه ساده تری را انتخاب کنید. اجازه ندهید کودک شما با اشک یا مظلوم نمایی از تنبیه خود فرار کند.برخی موارد لازم است در مقابل خواسته های نا به جای کودکان ایستادگی کنید و نه گفتن به کودکان را یاد بگیرید.

5. تنبیه را با رفتار بد کودک تطبیق دهید

انواع مختلف رفتار بد، تنبیه های متفاوتی را می طلبد. رفتار بد کوچک مانند بی احترامی یا تخلفات که برای اولین بار رخ می دهند مستحق یک هشدار واضح هستند. اما باید با رفتارهایی مانند بی احترامی یا رفتار خشونت آمیز قاطعانه برخورد کرد. سعی کنید تنبیه‌هایی منطقی برای کودکانتان در نظر بگیرید. به خاطر داشته باشید که اشتباه کردن جزئی از فرآیند یادگیری فرزندان شماست.

6. امتیازات کودک را حذف کنید

وقتی صحبت از تنبیه مناسب می شود، نظرات والدین متفاوت است. برخی از والدین رویکرد سختگیرانه ای را انتخاب می کنند، در حالی که برخی دیگر ملایم تر هستند. یکی از نمونه‌های تنبیه کودکان که برای همه خانواده‌ها مناسب است، حذف امتیازات کودک بدرفتار است. به عنوان مثال، اگر نمرات کودک به دلیل انجام ندادن تکالیف افت کرده باشد، زمان بازی های ویدیویی را محدود کنید تا هنگامی که بتواند نمرات بهتری بگیرد. شما فقط باید امتیازات کودک را به عنوان نوعی تنبیه از او بگیرید، نه اینکه نیازهای اولیه کودک را حذف کنید. به طور موقت کودک را از دیدن دوستانش یا تماشای تلویزیون محروم کنید، اما محروم کردن کودک از خوابیدن، احساس دوست داشتن یا تغذیه کافی، نوعی کودک آزاری است.

7. هرگز کودک را کتک نزنید

حتی والدینی که تنبیه بدنی می کنند معمولاً بین کتک زدن گاه به گاه و کتک زدن عمدی و خشونت آمیز تمایز قائل می شوند. کتک زدن یک کودک تقریباً در سراسر جهان به عنوان نوعی سوء رفتاری شناخته می شود. ارتباط واضحی بین ضرب و شتم در دوران کودکی و افزایش میزان بیماری روانی در بزرگسالی وجود دارد. اشکال خاصی از خشونت می تواند باعث آسیب دائمی به کودک در حال رشد شود.

8.در تنبیه کودک زیاده روی نکنید

تربیت فرزندتان با استانداردهای غیر واقعی و تعیین تنبیه های بیش از حد سخت می تواند بر توانایی او برای داشتن زندگی شاد و سالم تأثیر بگذارد. همیشه به یاد داشته باشید که هدف شما به عنوان والدین این است که به فرزندتان کمک کنید تا به نقطه ای برسد که بتواند اساساً خودش پدر و مادر شود. نه اینکه او را مجبور کنید تا دقیقاً همانطور که می خواهید زندگی کند. تکنیک‌های تنبیه و تشویق کودکان، بسیار حساس هستند. زیرا شانس خود انضباطی را از کودک سلب می‌کنند. اگر کودکی دائماً به تنبیه‌های بیش از حد سخت‌گیر واکنش نشان دهد، هرگز یاد نمی‌گیرد که چگونه خود را کنترل کند.

همانطور که در مقاله بیان‌ شد، تنبیه و تشویق کودکان، هر دو از نیازهای تربیتی کودک هستند. اما بهتر است تا با رویکرد مثبت‌اندیشانه، به جنبه‌های مثبت شخصیت کودک توجه بیشتری داشته باشید. همچنین می توانید برای آشنایی بیشتر با بهترین سبک فرزندپروری جدا از تنبیه و تشویق کودکان، از یک روانشناس خوب کمک بگیرید.

Punishing and encouraging children

خصوصیات و نشانه های والدین سمی

  • بیش از حد کنترل گر
  • خود محور
  • از دستاوردهای کودک قدردانی نکنید و واکنشی نسبت به آن ها ندارند.
  • تمایل به تسلط بر انتخاب ها، تصمیمات اتخاذ شده توسط فرزند
  • در درک تفاوت بین موضوعات مناسب و نامناسبی که باید با بچه ها مطرح شود، ناکام و ناموفق عمل می کنند.
  • فقدان هوش هیجانی

چگونه تشخیص دهیم که یک والدین سمی هستید؟

والدین سمی بی جهت از کودک و فرزند خود انتقاد می کنند. علاوه بر این، آن ها تمایل دارند که از نظر احساسی به بیشتر تصمیمات و صحبت های فرزند خود واکنش نشان دهند، و آن ها نپذیرند. این والدین بیشتر از روی نفس خود با کودک و فرزندشان رفتار می کنند تا بر اساس درک احساس فرزند و موقعیت او . آن ها معمولا از لحاظ فیزیکی و کلامی ممکن است با فرزند درگیر شوند. و به او آسیب بزنند. این والدین مدام به دنبال ثابت کردن جایگاه خود به عنوان پدر و مادر برای فرزند هستند. و از این حس برتری لذت می برند. این افراد در برقراری ارتباط دوستانه و صلح آمیز و درک عواطف و احساسات فرزند خود شکست مواجه می شوند. در واقع این والدین ترس های نهادینه شده کودکی خود را به فرزند خود انتقال می دهند. تقریباً ۸۰ درصد این رفتار های والدین با فرزندانشان مربوط به گذشته خودشان و دوران کودکی خودشان باز می گردد. والدین سمی خود در محیط سمی پرورش یافته اند و به دلیل عدم درک و آگاهی واقعی از احساسات و عواطف سرکوب شده خود آن را به شکل یک چرخه ناخودآگاهانه به فرزندشان منتقل می کنند.

پیامدهای فرزندپروری سمی چیست؟

اگر هر یک از نشانه‌ها و خصوصیاتی را که نام برده و توضیح داده شده را دارید، همه این ها باعث می شود تا اعمال شما هم از نظر فضای شخصی و هم عملکرد تحصیلی و حتی شغلی بر زندگی فرزندتان تأثیر منفی می‌گذارد. تحقیقات ثابت کرده است؛ که والدین سمی تاثیر نامطلوبی بر عملکرد شخصی و اجتماعی فرزند خود از همان سنین کودکی دارند. این فرزندان اکثر پرخاشگر و یا بسیار افسرده و گوشه گیر می شوند. و در برقراری ارتباط اجتماعی در هر سطحی برای مدت طولانی دچار مشکل می شوند، و حتی ممکن است؛ بسیاری از آن ها در سنین نوجوانی و جوانی روی به مواد مخدر و مخاطره آمیز بیاورند و حتی دست به اعمال و رفتار های مخرب اجتماعی بزنند. که گاهی اوقات عواقب جبران ناپذیری را به همراه می آورد. این پیامد ها در زمینه شغلی و تشکیل خانواده و ازدواج هم تاثیر و پیامدهای بسیار منفی خواهد داشت. کودکان و فرزندانی که در چنین فضایی پرتنشی بزرگ می شوند، تمایل دارند با روابط در زندگی دست و پنجه نرم کنند. این اتفاق می افتد زیرا آنها فاقد حس عزت نفس هستند و به توانایی های خود برای کنترل هر موقعیتی شک دارند. این الگوی تربیتی می تواند اختلالات خاصی (مانند اضطراب، افسردگی و…) را نیز در کودک ایجاد کند. و این بعداً به اختلالات سلامت جسمانی به دلیل ضعف سیستم ایمنی و تجربیات آسیب زای زندگی منجر می شود.

چگونه می توانید خود را به عنوان والدین تغییر دهید؟

شما اول از همه به عنوانی فردی بالغ و مسئول در خود و فرزندانتان هستید شما می توانید؛ که با فکر کردن به تجربیات دوران کودکی خود و این که چگونه آنها به شما شکل داده اند، وقت بگذارید. به این فکر کنید که آنها چه احساسی در شما ایجاد می کنند. به این فکر کنید که آنها چگونه شما را وادار به چنین اعمال و رفتاری با فرزندانتان می کنند. ممکن است برای شما مفید باشد که احساسات خود را یادداشت کنید . از آن ها آگاه شوید شاید اول پذیرش آن ها سخت باشد اما این به ایجاد آرامش و برقراری و ترمیم روابط بهتر با فرزندتان کمک می کند . همچنین برای گرفتن یک کمک حرفه ای می توانید به یک مشاوره و روانشناس متخصص مراجعه کنید. اما در رابطه با فرزند و یا فرزندان خود در مرحله اولیه به چه آگاهی باید برسید. و یا چه اقدامات مفید اولیه ای را انجام دهید.

دادن و ایجاد فضای کافی به فرزند

به عنوان والدین، تلاش آگاهانه ای داشته باشید تا به فرزندتان فضای شخصی را که نیاز دارد، بدهید. اجازه دهید فرزند شما مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرد. و سعی کنید؛ در انتخاب ها و تصمیماتی که او می گیرد به او انگیزه دهید. این امکان وجود دارد که این عنصر مثبت را به روابط خود اضافه کنید. و به او اعتماد کنید و این احساس را در او پرورش دهید. این به فرزند شما کمک می کند تا با گذشت زمان قوی تر و شادتر شود.

تشویق استقلال

والدین بیش از حد محافظت کننده، به فرزندان خود کمکی نمی کنند تا به عنوان بزرگسالانی مسئولیت پذیر رشد کنند. خیلی اوقات، بچه های ما بیش از آن چیزی که فکر می کنیم توانایی دارند. پس یاد بگیرید که با دادن و انجام مسئولیت های کوچک به فرزندان خود اعتماد کنید. و به آن ها اجازه دهید از اشتباهات یا تجربیات خود درس بگیرند. هیچ اشکالی ندارد؛ که یک مربی یا راهنمای فرزند خود باشید. اما از راهنمایی بیش از حد در مسائل شخصی و مدرسه و تحصیل او خودداری کنید، زیرا این امر مسیر یادگیری تجربی را برای فرزند شما را مسدود می کند. از راهبردهای مؤثری مانند: تقویت مثبت برای تقویت عادات و رفتار مطلوب فرزند استفاده کنید. و هرگز فراموش نکنید، که حتی کوچکترین دستاوردها را جشن بگیرید تا اشتیاق او و انگیزه اش را برای دستیابی به موفقیت های بیشتر را حفظ کنید.

انتخاب درست کلمات

استفاده از کلمات نامناسب یکی دیگر از نشانه های فرزندپروری سمی است. زیرا اگر از کلمات تند و یا از بازخورد سختگیرانه استفاده کنید، احتمالاً فرزندتان به راحتی بی انگیزه می شود. برای اتخاذ الگوی صحیح فرزندپروری، یاد بگیرید که از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید. زیرا به او در درک پیام صحیح کمک می کند. و او از ریسک کردن یا آزمایش چیزها و ایده های جدید نمی ترسد. کلماتی را انتخاب کنید، که به پیشرفت کودک و فرزند شما کمک کند. و مطمئن شوید که همیشه از تلاش های او قدردانی می کنید، حتی اگر به موفقیت ختم نشود.