مشاوره فردی یک فرصت شخصی برای دریافت حمایت و تجربه رشد در دوران چالش برانگیز زندگی است. مشاوره فردی می تواند به فرد در برخورد با بسیاری از موضوعات شخصی در زندگی مانند خشم، افسردگی، اضطراب، سوء مصرف مواد، مشکلات ازدواج و روابط، مشکلات فرزندپروری، مشکلات مدرسه، تغییرات شغلی و غیره کمک کند.

مشاوره فردی فرایندی است که از طریق آن مراجعین در یک محیط بی خطر،با ملاحظه و محرمانه به صورت فردی با یک روانشناس بالینی آموزش دیده و مجرب مشورت می کند. مشاوره فردی به افراد کمک می کند تا احساسات، باورها و رفتارهای خود را کشف کنند، بر روی خاطرات چالش برانگیز یا تأثیرگذار کار کنند، جنبه هایی از زندگی خود را که می خواهند تغییر دهند شناسایی کنند، خود و دیگران را بهتر بشناسند، اهداف شخصی خود را تعیین کرده و در جهت تغییر دلخواه تلاش کنند.

مشاوره فردی بر نگرانی های فعلی فرد متمرکز است. روان درمانی فردی شامل مشاوره و برنامه ریزی شغلی، غم و اندوه پس از مرگ یکی از عزیزان یا برخورد با مشکلات شغلی قبل از آن که جدی تر شوند، قبل از بزرگ شدن آن ها می باشد. مشاوره فردی یک بحث فردی بین روانشناس و درمانجو است. اتحاد بین درمانجو و درمانگر، رابطه یا پیوندی ایجاد می کنند که اعتماد و رشد شخصی را امکان پذیر می کند.

درمان فردی یک فرایند مشترک بین درمانگر و درمانجو است. هدف از روان درمانی فردی، تلاش برای تغییر یا بهبود کیفیت زندگی است. افراد ممکن است برای حل مسائلی که خود به تنهایی قادر به انجام آن نیستند، از روان درمانی استفاده کنند.

مشاوره فردی منجر به شناسایی موانع راه پیشرفت و رفاه درمانجو می شود و فرد تحت درمان راه های غلبه بر آن موانع را می آموزد و احساسات مثبت مانند همدلی و عزت نفس را افزایش می دهد. در طی جسلات مشاوره فردی، فرد مهارت مدیریت بحران، تصمیم گیری درست و رسیدن به آن را می آموزد. افراد زیادی لذت سفر برای رسیدن به خودآگاخی را اظهار کرده و حتی برخی برای رشد و بهبود ویژگی های خود درمان مدوام را خواستارند.

 تاریخچه مشاوره فردی

اصطلاح روان درمانی از کلمات یونانی به معنای روح و شفا گرفته شده است. یونانیان باستان ممکن است اولین کسانی باشند که مسائل مربوط به سلامت روان را مرتبط با جسم و روان دانسته اند. در آن زمان، برخی از فرهنگ ها، بیماری های روانی را به عنوان تسخیر اهریمنی می شناختند. با این حال، درک یونانیان از مسائل مربوط به سلامت روان محدود بود. آن ها از کلمات دلگرم کننده هنگام صحبت با افرادی که دارای مشکلات روانی هستند، استفاده می کردند و مزایای این کار را درک کرده بودند. اما، یونانیان همچنین باورهای غلط زیادی در مورد سلامت روان داشتند. به عنوان مثال، آنها فکر می کردند فقط زنان دچار هیستری می شوند و معتقد بودند حمام کردن یک درمان موثر برای افراد مبتلا به افسردگی است.

قبل از تلاش اصطلاح طلبان برای بهتر شدن شرایط درمان در طول قرن هجدهم، درمان بیماریهای روانی شدید، اغلب خشن و غیر انسانی بود. در سال 1773، اولین موسسه پناهندگی بیماران روانی در آمریکای شمالی تأسیس شد. در پایان قرن نوزدهم، اکثر شهرهای آمریکا دارای این نوع موسسات بودند. مراقبت در آسایشگاه های روانی شامل درمان های خشونت آمیز و رفتارهای نادرست توسط درمانگران بود.

به احتمال زیاد، درمان های غیررسمی بسیاری در طول تاریخ بشر انجام شده است. با این حال، روان درمانی مدرن در اواخر قرن نوزدهم در غرب اروپا توسعه یافت. در این مدت، اولین آزمایشگاه برای تحقیقات روانشناسی توسط ویلهلم وونت تأسیس شد و زیگموند فروید پایه و اساس روانکاوی را پایه گذاری کرد.

بسیاری از تکنیک های درمانی در قرن بیستم رونق گرفت. این تکنیک ها تا حد زیادی از مکاتب فکری آن زمان الهام گرفته بودند. برخی از این مکتب های فکری شامل روانکاوی، رفتارگرایی و شناخت گرایی هستند. در قرن 21، درمان های زیادی وجود دارد که شامل زمینه های مختلف، مانند ذهن آگاهی و نوروبیولوژی است. رویکرد های روان درمانی بر شناسایی عوامل مشکلات، توسعه رشد شخصی و توسیعه مهارت های مقابله ای سالم متمرکز است.

بهترین زمان مراجعه به مشاوره فردی

هنگامی که مشکلات زندگی باعث آشفتگی یا تداخل در امور روزمره می شوند، زمان درمان و مراجعه فرا رسیده است. آشفتگی می تواند در افکار، احساسات، رفتار فرد ظاهر شود و یا به بیماری و درد جسمانی مبدل شود. افرادی که علائمی را تجربه می کنند، می بایست قبل از شدید تر شدن این نشانه ها به دنبال درمان بروند و منتظر کاهش خود به خودی علائم نباشند. همچنین افرادی که مشکل تمرکز در کار یا مدرسه دارند، در حال تجربه اعتیاد هستند و به خود یا دیگران آسیب می رسانند، می توانند از مشاوره فردی بهره مند شوند..

برخی از افراد ممکن است از درمان اجتناب کنند و دلایل زیادی برای این امر وجود دارد. برخی از این دلایل عبارتند از:

• نگرانی از برچسب های منفی همراه با مسائل مرتبط با سلامت روان
• احساس شرمندگی هنگام صحبت از دردهای گذشته
• نپذیرفتن مشکلات
• ترس از محرمانه نبودن جلسات
• مسائل مالی

با این حال، آمارهای موسسه ملی سلامت روان (NIMH) نشان می دهد که مسائل مربوط به سلامت روان در ایالات متحده رایج است. در حقیقت ، از هر 5 بزرگسال 1 نفر ممکن است تحت تأثیر این مسائل قرار گیرد. بنابراین بهتر است این موضوع را بدانید که مشاوران، متخصصان آموزش دیده ای هستند که از مراجعین خود حمایت و رازداری را حفظ می کنند. درمانگران راه های کمک به افراد برای حل مسائل دردناک را می دانند و تخصص لازم را کسب کرده اند. اگرچه هنوز برچسب های روانی مطرح می شوند، اما مسائل مرتبط با سلامت روان به نسبت گذشته قابل قبول تر شده اند.

در طول مشاوره فردی، مراجعین می آموزند که در سبک زندگی خود تغییر ایجاد کنند و با کمک درمانگر، علل زمینه ای علائم را شناسایی کنند و افکار و رفتارهای منفی را تغییر دهند. اگر می خواهید علائم و نشانه مشکلات را مدیریت کنید، استرس خود را کاهش داده و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشید، به مشاوره فردی مراجعه کنید.