روانکاوی​

 روانکاوی چیست؟

روانکاوی یا روان‌ تحلیل‌ گری، نظریه‌ای دربارهٔ عملکرد ذهن، اختلال‌های روانی و نام شیوه‌ای روان‌درمانی است که بر این فرض اساسی استوار است که بیشتر فعالیت‌های ذهنی و پردازش آن‌ها در ناخودآگاه رخ می‌دهد. ولی ژاک لاکان می‌گوید روانکاوی کاری است که یک روانکاو می‌کند.

واژهٔ «روانکاوی» را اولین بار ابراهیم خواجه‌نوری برساخت و سپس این واژه به همراه بسیاری دیگر از برساخته‌های او به سرعت مقبولِ نویسندگان و مترجمان قرار گرفت.

ژاک لاکان می‌گوید تعریف داده شده از کتاب خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک تعریف درستی از روانکاوی نیست، «روانکاوی اصلاً یک روش درمانی نیست. در واقع روانکاوی یک روش ورای درمانی است و به همین دلیل قطعی‌ترین نوع درمان است». «روانکاوی یکی از انواع روان درمانی نیست و اساساً با تمام آن‌ها متفاوت است. درست است که در بسیاری از کتاب‌های معتبر دانشگاهی روانکاوی یکی از انواع روان درمانی قلمداد شده‌است ولی این کتاب‌ها را روانکاوان ننوشته‌اند بلکه روانشناسان یا روانپزشکان به رشته تحریر درآورده‌اند و برداشت خودشان را از روانکاوی ارائه داده‌اند.»

سوءتفاهم در مورد مفاهیم فروید به قدری جدی شد و این مفاهیم ارزشمند تا اندازه‌ای دستخوش تحریف شد که «لکان قسمت اعظم عمر خود را صرف سه کلمه کرد: بازگشت به فروید و با این تلاش تئوری فروید را به منتها درجه گسترش داد.»[۴] و فروید می‌گوید: «ما نمی‌توانیم بگوییم چه وقت یا کجا هر قطعه کوچک از دانش تبدیل به قدرت و به علاوه تبدیل به قدرت درمانی خواهد شد.» «همان‌طور که می‌دانید آنالیز به عنوان یک روش درمان پایه‌گذاری شده؛ ولی حالا خیلی از آن سرریزتر شده‌است اما اساس خود را ترک نکرده و هنوز به ارتباطش با بیماران، برای عمیق‌تر کردن آن و رشد بیشتر، ادامه می‌دهد.» «به شما گفته‌ام که روانکاوی به عنوان یک روش درمان آغاز شد؛ اما من نمی‌خواهم آن را به عنوان یک روش درمان به شما توصیه کنم؛ بلکه بر اساس حقایقی که در آن وجود دارد، بر اساس اطلاعاتی که در مورد بیشترین دغدغه‌های بشر به ما می‌دهد ـ یعنی ماهیت خودش ـ و بر اساس ارتباطاتی که بین فعالیت‌های بسیار متفاوت انسان آشکار می‌کند.

برای آشنایی با روانکاوی نیاز به منابع دقیق در مورد روانکاوی به زبان پارسی داریم. در سال‌های اخیر منابع متعددی در این زمینه در بازار کتاب منتشر شده‌است که کیفیت‌های متفاوتی دارند. با این وجود هنوز منابع علمی به زبان پارسی در مورد روانکاوی، محدود است، بنابراین، ترجمه فارسی مقالات فروید، زیگموند فروید، ۱۶–۱۹۱۵ و روش روانکاوی فروید، زیگموند فروید، ۱۹۰۳، و کتاب های منتشر شده دیگر از فروید می‌تواند اطلاعات اولیه ای در مورد آشنایی با روش روانکاوی ارائه دهد.

به عبارت دیگر روانکاوی علمی برای پرداختن عمیق‌تر و متمرکزتر به ذهن ناخودآگاه است. منظور از ناخودآگاه آن بخش از روان است که از دسترس آگاهی خارج شده‌است ولی به کنترل رفتار فرد ادامه می‌دهد.

این اصطلاح نخست در۱۹۰۳ سال ۱۸۹۶ رایج شد. در یکی از جنبه‌های روانکاوی یعنی درمان، درمانگر که روان‌کاو نامیده می‌شود می‌کوشد درمان جو را نسبت به تعارض‌های ناخودآگاهش آگاه کند. در روانکاوی، روان‌کاو داده‌های خود را از مصاحبه‌های بالینی کسب می‌کند.

روان‌کاوی کلاسیک بر پایهٔ این عقیدهٔ اصلی زیگموند فروید استوار است که تعارض‌های ناخودآگاه میان بخش‌های مختلفِ روان – نهاد، خود، فراخود – علت اصلی رفتار نابهنجار هستند.

فروید بر این باور بود که آگاهی یافتن از یک تعارضِ دردناک موجب کاهش اضطراب می‌شود. وی مشاهده کرد که هرگاه بیمارانش تجربه تلخ و تکان دهنده‌ای را همراه با هیجان‌های اضطراب‌آور آن به یاد می‌آورند، ظاهراً از تأثیر آن تعارض بر رفتار فرد کاسته می‌شود.

البته دست‌یابی به تعارض‌های ناخودآگاه کار ساده‌ای نیست. خود، به کمک سازوکارهای دفاعی مانع از هشیاری نسبت به افکار ناخودآگاه می‌شود. کسب بینش نسبت به ناهشیاری مستلزم فریب دادن خود و تضعیف حالت دفاعی آن است. تداعی آزاد، تفسیر، تحلیل رؤیا، مقاومت و انتقال پنج فن اصلی روانکاوی کلاسیک فروید برای آگاهی یافتن به تعارض‌های ناخودآگاه هستند.

درمان فردی در تهران

تفسیر در روانکاوی

در روانکاوی، روان کاو صرفاً تفسیری از آنچه بیمار اظهار داشته یا انجام داده‌است، ارائه می‌کند. برای مثال، اگر بیمار با عصبانیت و از روی خشم از پدرش صحبت می‌کند، روان کاو ممکن است نشانه‌های کنونی بیماری را نشانی از احساس‌های سرکوب شدهٔ شخص نسبت به پدرش بداند.

تحلیل رؤیا در روانکاوی

فروید رؤیا را شاهراهی که به ناخودآگاه ختم می‌شود می‌دانست، چراکه درمیان خواب، خود قادر به دفاع کردن از خویش دربرابر تعارض‌های ناخودآگاه که به صورت‌های گوناگونی در خواب نمود می‌یابند، نیست.

مقاومت در روانکاوی

روان‌کاو در روند روانکاوی با مشاهدهٔ گفته‌های بیمار به کاوش پیرامون نمونه‌های مقاومت، یعنی تمایل به بازداری از ابراز آزادانهٔ مطلب ناخودآگاه آن‌ها می‌پردازد؛ مثلاً اگر بیمار در مورد گفتگو دربارهٔ یک موضوع مقاومت می‌کند، در این صورت روان کاو سعی می‌کند با دنبال کردن موضوع دلیل مقاومت را دریابد.

انتقال در روانکاوی

در میان روانکاوی، بیمار ممکن است احساس‌هایی را که در سال‌های گذشتهٔ زندگی خود به خصوص در مورد پدر، مادر یا سایر افراد بااهمیت تجربه کرده‌است، در روابط خود با درمانگر، انعکاس دهد. این پدیده انتقال نام گرفته‌است. روان کاو این واکنش‌های هیجانی را واقعی نمی‌پندارد و آن‌ها را از زاویهٔ تعارض‌های حل نشدهٔ دوران کودکی یا روابط قبلی بیمار می‌نگرد و مورد تفسیر قرار می‌دهد.

انجام خدمات روانکاوی در کلینیک ذهن آرا

تشخیص کامل در روانکاوی بر عهده روانکاو، آزمون های روانشناختی (تست) و مصاحبه است که در بین آنها مصاحبه از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از مصاحبه تشخیصی یافتن دقیق علل و عوامل مؤثر در پیدایش اختلال و مشکل روانی در مراجع می باشد. در این رابطه مصاحبه باید بتواند کلیه مسائل و عوامل مؤثر در پیدایش اختلال را از کم اهمیت ترین تا پراهمیت ترین آنها شناسانده تا بتواند تشخیصی مناسب درارتباط با مشکل درمانجو در اختیار مصاحبه گر قرار دهد. زیرا تا زمانی که تشخیصی دقیق و درست از نوع اختلال بیمار در دست نباشد نمی توان درمان مناسبی برای وی عرضه نمود.

یک روان شناس بالینی نه تنها به مطالبی که بیمار در جلسه مصاحبه تشخیصی بیان می کند علاقه مند است، بلکه در نحوه ادای مطالب و عکس العمل های عاطفی که از خود نشان می دهد و نیز روابط عاطفی و فکری مصاحبه شونده توجه می کند. بنابراین واضح است در مصاحبه از مشاهده نیز استفاده می شود و درصورت لزوم پس از مصاحبه می توان از آزمون خاص مورد نیاز نیز استفاده کرد.

وسیله ارزیابی به جهت شناخت افراد باید پایا و معتبر باشد. پایا یعنی مثلا وقتی یک آزمون روانی چند بار بکار برده شود یافته های یکسانی را تولید کند و معتبر یعنی برای مقاصد مورد نظر مفید باشد. شیوه های ارزیابی و تشخیص روانی به سه فرایند تقسیم می شوند: مصاحبه، آزمون و مشاهده.

مصاحبه بالینی، تشخیص اختلالات روانی

مصاحبه یا ساخت دار یا بی ساخت است در مصاحبه ساخت دار کلیه سوالهای مصاحبه گر در یک برنامه مصاحبه آماده می شوند. مصاحبه گرانی که گرایش های روانکاوی دارند اغلب بر تجربه های اوان کودکی و تجربه های جنسی و رویاها تمرکز می کنند و رفتارگرایان به رویدادهای جاری که در حال حاضر ناراحت کننده است گرایش دارند.

تشخیص و ارزیابی تشخیص بیماری های روانی

طبقه بندی رسمی توسط فیلیپ پینل آغاز شد و سپس در سال ۱۸۹۶ امیل کرائپلین اولین نظام جامع طبقه بندی اختلال های روانی را بوجود آورد و سپس در سال ۱۹۵۲ نظامی بنام راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM شکل گرفت و در ۱۹۶۸ طبقه بندی DSM 2 شکل گرفت و تشخیص هایی که از این نظام ناشی می شدند قویا تحت تاثیر صفات استنباطی بودند لذا افراد مختلف مشکل زیادی در تشخیص با یکدیگر داشتند و در سال ۱۹۸۰ طبقه بندی DSM 3 که در آن بجای صفات استنباطی مستقیما به توصیف رفتارها می پرداختند تنظیم شد و تعداد طبقات از کمتر از یکصد در ورژن قبلی به بیش از ۲۰۰ طبقه در DSM 3 رسید و در سال ۱۹۸۷ ۳۰ طبقه دیگر به ان اضافه شد و بنام DSM-3-R نام گرفت که در نهایت در سال ۱۹۹۴ جای خود را به DSM 4 داد که بیشتر برای تامین هماهنگی کاربرد اصطلاحات با طبقه بندی بین المللی بیماری ها و مسائل بهداشتی مربوطه ICD-10 به روی کار آمد. این روزها نسخه پنجم نظام جامع طبقه بندی اختلال های روانشناختی ارائه شده است که به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد.

اعتبار ابزارهای ارزیابی تشخیص های روان شناختی

ابزارهای ارزیابی و تشخیص برای روانشناسان باید هم پایا و هم معتبر باشند پایا یعنی یافته های یکسانی را در اثر استفاده مکرر تولید می کنند و معتبر یعنی می توانند برای هدف هایی که به جهت آنها منظور شده اند بکار روند. ولی اعتبار و روایی ابزارهای روانشناختی باید به تایید برسد و با احتیاط استفاده شود.

اهمیت طبقه بندی و تشخیص اختلالات روانی

با وجود همه مشکلات در زمینه های پایایی و اعتبار و آسیب پذیر بودن تشخیص نسبت به شرایط مطلقا بدون تشخیص و طبقه بندی کاری نمی توانیم انجام دهیم، زیرا اولا دیدن به تنهایی طبقه بندی را شامل می شود مثلا زمانیکه این کلمه ها را می خوانیم بجای آگاهی از مساله تایپ یا سفید بودن صفحه مشغول خواندن کلماتیم یعنی یک طبقه بندی را قبول کرده ایم و ثانیا و از آن مهمتر اینکه بدون مجزا کردن نابهنجاری ها از یکدیگر هیچ علم و پیشرفتی در جهت شناخت نابهنجاری نمی تواند وجود داشته باشد. ما بدون تشخیص نمی توانیم دوام بیاوریم ولی بدان معنی نیست که هر تشخیصی دقیق است یا هر اصطلاح تشخیصی در DSM4 واقعا بیماری یا اختلال روانی را منعکس می کند ولی در نهایت با پیشرفت شناخت علمی به این موضوع پی خواهیم برد که کدام تشخیص ها سودمند و کدام یک نیستند و در حالیکه می دانیم سودمندی و دقت تعدادی از تشخیص ها ثابت شده است و در حال حاضر پایا و معتبر هستند

روانشناسان و متخصصین روانکاوی

دکتر مجتبی ریاحی

دکتر مجتبی ریاحی

متخصص روانشناس فردی ، حل مشکلات شخصی ، حل مشکلات روحی روانی ، حل مشکلات رفتاری ، مشاوره توسعه فردی ، مشاوره فردی
دکتر محبوبه امیدی نژاد

دکتر احسانی

متخصص روانشناس فردی ، حل مشکلات شخصی ، حل مشکلات روحی روانی ، حل مشکلات رفتاری ، مشاوره توسعه فردی ، مشاوره فردی
دکتر علی رضا محمدی کمسرخ، روانشناس بالینی

دکتر علیرضا کمسرخ

متخصص روانشناس فردی ، حل مشکلات شخصی ، حل مشکلات روحی روانی ، حل مشکلات رفتاری ، مشاوره توسعه فردی ، مشاوره فردی