تست های شناختی
تشخیص بیماری های روانشناسی و تشخیص اختلالات روانشناختی از اصلی ترین خدمات کلینیک فوق تخصصی ذهن آرا می باشد. قبل از اینكه فرد وارد جلسات مشاوره و روان درمانی شود، ابتدا مورد ارزیابی و تشخیص قرار گرفته و براساس مشكل شناسایی شده، برنامه مناسب درمان و به اصطلاح پروتکل درمانی در اختیار فرد قرار می گیرد و مشخص می شود كه براساس نیاز فرد وی به چه نوع درمان (روان درمانی، نوروفیدبك، آموزش و …) نیاز دارد. ارزیابی و تشخیص زود هنگام بخصوص در کودکی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جلوگیری از پیشرفت اختلال یکی از رسالت های روانشناسان است. این امر تنها با تشخیص به موقع امکان پذیر است.
مزایای انجام تست های شناختی
ارزیابی و تشخیص بیماری های روانی از طریق تست های شناختی مزایای زیادی دارد كه مهمترین آن صرفه جویی در وقت و هزینه مراجع است. زیرا وی قبل از اینكه وارد جلسه درمان شود مشخص است كه هدف از درمان وی چیست و چه درمانی مناسب وی می باشد. ارزیابی و تشخیص بالینی اختلال های روانی پایه و اساس علم روانشناسی بالینی را تشکیل میدهد. تشخیص بالینی برای درک اختلال روانی بسیار مهم است، بدون تشخیص روانی مطالعه، ارزیابی و درمان اختلال روانی بسیار آشفته خواهد شد. متخصصان بالینی و پژوهشگران به زبان مشترکی نیاز دارند که از طریق آن با هم ارتباط برقرار کنند.
طبقه بندی ابزاری است که میتواند این زبان مشترک را فراهم سازد. با این حال، تشخیص و طبقه بندی آسیب شناسی روانی همیشه دشوار و مناقشه انگیز بوده است. تشخیص به معنای قرار دادن افراد، بر اساس مجموعهای از علایم (شاخصهای قابل مشاهده مانند گریه کردن در بیماران افسرده)؛ نشانهها (شاخصهای ذهنی، مانند احساس گناه در بیمار افسرده) یا هر دو در یک طبقه در درون نظام طبقه بندی است. هر چه مصاحبهگر (درمانگر) درباره تواناییها، نقاط ضعف، ناراحتیها و رنجهای بیمار (مراجع) بیشتر بداند، بهتر میتواند یک تشخیص صحیح و دقیق را مطرح کند. برای این کار مصاحبهگر هر چه با تجربهتر باشد و هر چه موارد اختلال، عوامل استرسزا و مهارتهای مقابلهای بیشتر بداند، بهتر میتواند به یک ارزیابی خوب از وضعیت روانی دست بزند و در نهایت یک تشخیص دقیق ارائه دهد.
ارزیاب درباره ی پیوندهایی که ظاهرا بین توضیحات مراجع درباره ی مشکل و دیگر اطلاعات به دست آمده در طول جلسه وجود دارد نظر خود را می نویسد. او تشخیص می دهد که چه نوع درمانی بهترین درمان برای مراجعش خواهد بود.
هدف از انجام تست های شناختی شناختن افراد است و یک شکل از شناخت، طبقه بندی یا تشخیص است.
تشخیص چندبعدی اختلالات بالینی روانی از طریق تست های شناختی در کلینیک ذهن آرا
تشخیص کامل در روان شناسی بالینی بر عهده مشاهده، آزمون های روانشناختی (تست) و مصاحبه است که در بین آنها مصاحبه و تست شناختی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از مصاحبه تشخیصی یافتن دقیق علل و عوامل مؤثر در پیدایش اختلال و مشکل روانی در مراجع می باشد. دراین رابطه مصاحبه باید بتواند کلیه مسائل و عوامل مؤثر در پیدایش اختلال را از کم اهمیت ترین تا پراهمیت ترین آنها شناسانده تا بتواند تشخیصی مناسب درارتباط با مشکل درمانجو در اختیار مصاحبه گر قرار دهد. زیرا تا زمانی که تشخیصی دقیق و درست از نوع اختلال بیمار در دست نباشد نمی توان درمان مناسبی برای وی عرضه نمود.
یک روان شناس بالینی نه تنها به مطالبی که بیمار در جلسه مصاحبه تشخیصی بیان می کند علاقه مند است، بلکه در نحوه ادای مطالب و عکس العمل های عاطفی که از خود نشان می دهد و نیز روابط عاطفی و فکری مصاحبه شونده توجه می کند. بنابراین واضح است در مصاحبه از مشاهده نیز استفاده می شود و درصورت لزوم پس از مصاحبه می توان از آزمون خاص مورد نیاز نیز استفاده کرد.
وسیله ارزیابی به جهت شناخت افراد باید پایا و معتبر باشد. پایا یعنی مثلا وقتی یک آزمون روانی چند بار بکار برده شود یافته های یکسانی را تولید کند و معتبر یعنی برای مقاصد مورد نظر مفید باشد. شیوه های ارزیابی و تشخیص روانی به سه فرایند تقسیم می شوند: مصاحبه، آزمون و مشاهده.
مصاحبه بالینی، تشخیص اختلالات روانی
مصاحبه یا ساخت دار یا بی ساخت است در مصاحبه ساخت دار کلیه سوالهای مصاحبه گر در یک برنامه مصاحبه آماده می شوند. مصاحبه گرانی که گرایش های روانکاوی دارند اغلب بر تجربه های اوان کودکی و تجربه های جنسی و رویاها تمرکز می کنند و رفتارگرایان به رویدادهای جاری که در حال حاضر ناراحت کننده است گرایش دارند.
آزمون روانشناختی، تست های تشخیصی بیماری های روانشناسی
آزمون های روانشناختی خود به سه قسمت عمده تقسیم می شود:
پرسشنامه های روانی، تشخیص اختلالات روانی
تاکنون پر مصرف ترین پرسشنامه شخصیت در ارزیابی روانی پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا MMPI شامل ۵۵۰ ماده بوده است که مجموعه وسیعی از رفتارها و افکار و احساسات را وارسی می کند و برای ۱۰ طبقه نمراتی را در اختیار می گذارد. با توجه به اینکه آزمون شونده می تواند دروغ بگوید یا از دادن پاسخ شانه خالی کند یا غیره این تست ۴ مقیاس اعتبار دارد. مثلا اگر کسی به جمله من هرگز دروغ نمی گویم پاسخ درست بدهد نشان می دهد که مورد آزمایش می کوشد خودش را بطور مطلوبی نشان دهد زیرا می دانیم به ندرت کسی هرگز دروغ نگوید.
پرسشنامه ها یا رفتار یا افکار یا شرایط را بررسی می کنند و MMPI بیشتر کارکرد شناختی دارد و کمتر به اعمال رفتاری می پردازد. این آزمون بیش از ۵۰ سال سابقه دارد و MMPI-2 نسخه جدیدتر ان است که با توجه به شرایط جدید تنظیم شده است.
آزمون های فرافکن
پرسشنامه های ساخت دار تجربه و احساس های هشیار را بررسی می کند و تعارض های ناهشیار و ترس های نهفته و تکانه های جنسی را نشان نمی دهد، لذا آزمون های فرافکن مانند آزمون رورشاخ rurschach test و آزمون اندر دریافت موضوع (thematic apperception test (TAT فرصت نمایان شدن موضوعات تعارضی یا ناهشیار را به حداکثر می رساند.
آزمون های هوش، تست هوش
آلفرد بینه اولین آزمون هوش و بعدا دیوید وکسلر آزمون هوش را برای بزرگسالان WAIS و کودکان WISC و پیش دبستانی WPPSI تنظیم کرد که بعدا WAIS-R تجدید نظر شده WAIS ارائه داد. مقیاس های وکسلر هوشبهر Intelligence Quotient کامل را اندازه گیری می کند که از دو نمره فرعی کلامی و رفتاری تشکیل می شود و این آزمون ها نقش بسیار مهمی در ارزیابی عقب ماندگی ذهنی و آسیب مغزی ایفا می کنند.
آزمون های هوش فقط از رفتارها در تکالیف استاندارد شده خاص نمونه می گیرند و رفتارهای دیگر نظیر درک کردن موسیقی کلاسیک اندازه گیری نمی شود. بهره هوشی کمتر از ۷۰ را عقب افتاده و بین ۷۰ تا ۸۴ را به عنوان افراد مشکل دار و بیشتر از ۱۳۰ را افراد باهوش می نامیم و بیشتر مردم دنیا بهره هوشیشون بین ۹۵ تا ۱۰۵ می باشد. تست هوش در مقام مقایسه با دیگران است لذا برای مردم یک منطقه می بایست با توجه به توانایی های زبانی و امکانات تنظیم شود.
تست های شناختی و تشخیص بیماری های روانی
طبقه بندی رسمی توسط فیلیپ پینل آغاز شد و سپس در سال ۱۸۹۶ امیل کرائپلین اولین نظام جامع طبقه بندی اختلال های روانی را بوجود آورد و سپس در سال ۱۹۵۲ نظامی بنام راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM شکل گرفت و در ۱۹۶۸ طبقه بندی DSM 2 شکل گرفت و تشخیص هایی که از این نظام ناشی می شدند قویا تحت تاثیر صفات استنباطی بودند لذا افراد مختلف مشکل زیادی در تشخیص با یکدیگر داشتند و در سال ۱۹۸۰ طبقه بندی DSM 3 که در آن بجای صفات استنباطی مستقیما به توصیف رفتارها می پرداختند تنظیم شد و تعداد طبقات از کمتر از یکصد در ورژن قبلی به بیش از ۲۰۰ طبقه در DSM 3 رسید و در سال ۱۹۸۷ ۳۰ طبقه دیگر به ان اضافه شد و بنام DSM-3-R نام گرفت که در نهایت در سال ۱۹۹۴ جای خود را به DSM 4 داد که بیشتر برای تامین هماهنگی کاربرد اصطلاحات با طبقه بندی بین المللی بیماری ها و مسائل بهداشتی مربوطه ICD-10 به روی کار آمد. این روزها نسخه پنجم نظام جامع طبقه بندی اختلال های روانشناختی ارائه شده است که به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرد.
با توجه به اهمیت سنجش قابلیتهای شناختی فرد، آزمون های شناختی ابزاری قدرتمند در اختیار روانشناسان و محققان هستند. در این مطلب، به بررسی انواع تستها و آزمونهای شناختی میپردازیم.
تست های شناختی
تست های شناختی شامل نوعی آزمون هستند که با استفاده از سوالات و فعالیت های مختلف، به سنجش توانایی های شناختی فرد می پردازد. در این قسمت قصد داریم تا تست های معروف شناختی را توضیح دهیم.
– تست WAIS
تست (Wechsler Adult Intelligence Scale) یکی از معروفترین تست های سنجش هوش به حساب می آید و در آن شامل تعدادی سوال برای سنجش حافظه کوتاه مدت، حافظه بلند مدت، توجه، خلاقیت و دیگر توانایی های شناختی است. زیر تست های این آزمون شامل زیرتست : حل المسئله ( ریاضی منطقی یا ترکیبی ) ، حافظه ( به خاطر سپاری ) ، توجه و تمرکز (سنجش توانایی های تمرکزی ) ، خلاقیت ( حل مسئله و نوآوری )
تست WAIS برای سنجش هوش فرد در مواردی مانند بررسی توانایی های تحصیلی، انتخاب شغل، تشخیص اختلالات شناختی و حتی بررسی توانایی های هوشی در افراد با نارسایی ذهنی استفاده میشود.
– تست Raven
در تست ریون (Raven’s Progressive Matrices) ، هدف سنجش هوش غیرکلامی و تصویری فرد است و باید درک یک الگو را بر اساس تغییراتی که در آن صورت می گیرد، پیش بینی کند. این تست شامل یک سری شکلهای خطی پیچیده است که محیطی مارتیسی دارد و با توجه به الگو های دیگر باید روند شکل سازی را کامل کند. برای سنجش توانایی های فرد در حوزه پردازش اطلاعات و تفکر پویا و فضایی سریع و دقیق مناسب است.در مواردی از این تست برای بررسی توانایی های تحصیلی، انتخاب شغل و حتی در برخی مراکز انتخاب کارکنان در سطح بالا به کار گرفته میشود.
– تست MMPI
تست MMPI (Minnesota Multiphasic Personality Inventory) برای سنجش اختلالات شخصیتی استفاده می شود. این تست شامل 360 سوال است که به صورت پاسخنامه ای چهار گزینه ای پاسخ داده می شود و این سوالات به موضوعاتی مانند رفتارهای اجتماعی، مشکلات خانوادگی، روابط شخصی، اضطراب، افسردگی، اختلالات وسواسی، و نگرشهای مختلف به زندگی پرداخته و توانایی شخص در ارزیابی احساسات، رفتارها و تفکرات خود را بررسی میکند.پس از پاسخ گویی به اطلاعات ، بر اساس چارت نمره رفتار و شخصیت فرد مشخص می گردد. مزیت مهم این تست، دقت و پایایی بالای آن در تشخیص اختلالات شخصیتی و روانی است.
آزمون های شناختی
آزمون های شناختی شامل سوالاتی هستند که به طور معمول با استفاده از کامپیوتر انجام می شوند و برای سنجش توانایی های شناختی فرد مورد استفاده قرار می گیرند. برخی از آزمون های شناختی معروف عبارتند از:
– آزمون Stroop
آزمون استروپ (Stroop Test) ، جهت سنجش توجه و توانایی کنترل عملکرد همزمان استفاده می شود. در این آزمون، سه نوع کلمه به صورت نوشتاری با رنگ های (مانند قرمز، آبی، سبز و…) به شخص داده میشود و فرد باید کلمات را که به رنگ های مختلف نوشته شده اند خوانده و رنگ آن ها را نام ببرد.
با توجه به این که رنگ و معنی کلمات در نوع سوم با یکدیگر تعارض دارند، شخص برای پاسخدهی به این نوع سوم کلمات باید توجه خاصی به کنترل تعارض بین رنگ و معنی کلمات داشته باشد. پاسخهای فرد به آزمون استروپ برای سنجش تواناییهای شناختی مانند توجه انتخابی، کنترل تعارض، توانایی پردازش اطلاعات در حافظه کوتاه مدت و توجه مانعی بررسی میشود. با این حال، باید توجه داشت که آزمون استروپ تنها بخشی از بررسی تواناییهای شناختی فرد است و برای تشخیص اختلالات شناختی، نیاز به انجام تستهای دیگری نیز هست. همچنین، پاسخهای فرد به آزمون استروپ ممکن است تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند خستگی، استرس، داروها و… قرار گیرد که میتواند نتایج تست را تحت تأثیر قرار دهد.
– آزمون Wisconsin Card Sorting
آزمون ویسکانسین کارد سورتینگ (Wisconsin Card Sorting Test) ، فرد باید سه کارتی صورت عمودی روی میز قرار دهد که در هر کدام از آنها، شکل، رنگ و شماره خطوط متفاوتی دارد کارت ها را بر اساس رنگ های مختلف مرتب کند. در ابتدا، فرد به عنوان مثال کارت ها را بر اساس شکل آن ها مرتب می کند، سپس بر اساس رنگ و سپس بر اساس تعداد نقاطی که روی کارت ها وجود دارند. قاعده دستهبندی به طور تصادفی تغییر میکند و شخص باید این تغییر را تشخیص دهد و دستهبندی خود را به مطابقت با آن تغییر دهد.
در مواردی مانند بررسی تواناییهای شناختی در افراد با اختلالات شناختی، بررسی تواناییهای شناختی در افراد در گروههای سنی مختلف به کار گرفته میشود. به عنوان یکی از مزایای آزمون ویسکانسین کارد سورتینگ، این است که این تست برای بررسی تواناییهای شناختی در شرایط واقعی و مواجه با موقعیتهای جدید مناسب است.
– آزمون Bender-Gestalt
در آزمون بندر-گستالت (Bender-Gestalt Test) ، که برای سنجش تواناییهای شناختی و حرکتی در افراد به کار میرود ، فرد الگوهایی و شکلهایی که شامل خطوط، دایرهها، مثلثها و مستطیلها هستند باید آنها را به چندین روش مختلف تکمیل کند و آن ها را بازسازی کند. این آزمون برای سنجش توانایی های فرد در حوزه تفکر فضایی و تصویرسازی مناسب است.با توجه به این که آزمون بندر-گستالت برای سنجش تواناییهای شناختی و حرکتی به کار میرود، نتایج آن میتواند به عنوان یک نشانگر برای تشخیص اختلالات شناختی و حرکتی در افراد مورد استفاده قرار گیرد.