مشاوره طلاق و خیانت
اگر آنها نتوانند رابطه را درست کنند، یا یکی از طرفین یا هر دو چیزی برای دادن ندارند، ممکن است تصمیم بگیرند راه خود را بروند.
طلاق ممکن است آخرین راه حل و آخرین اقدام مشترک برای زوج هایی باشد که دیگر نمی خواهند با یکدیگر بمانند.
مشاوره میتواند به زوجها در عبور از این فرآیند دردناک کمک کند، حتی زمانی که درمان قبلی ناموفق بوده است (براون، 2022).
این مقاله به بررسی انتظارات مشتریان از مشاوره طلاق می پردازد و تکنیک ها، سوالات و برگه هایی را معرفی می کند که می تواند به مدیریت جنبه های روانی و عملی جدایی آنها کمک کند.
مشاوره و درمان طلاق چیست؟
حتی زمانی که طلاق بهترین یا تنها گزینه برای یک زوج باشد، احتمالاً روندی دردناک خواهد بود. هر دو شریک به ناچار ترکیبی از احساسات، از جمله ناراحتی، از دست دادن عاطفی، پشیمانی، خشم و حتی تسکین را تجربه خواهند کرد که ممکن است منجر به یک رابطه پر از تنش شود، به طور بالقوه از جمله (براون، 2022):
استدلال های تکراری و فرار
عدم توافق در مورد مسائل مهم، از جمله امور مالی، محل زندگی، حضانت و مسئولیت های والدین
عدم ارتباط یا سوء تفاهم های مکرر
نگرانی های مشترک در مورد تأثیر طلاق بر فرزندان
نگرانی در مورد چگونگی هدایت موقعیت های اجتماعی و انتقال آنچه که برای دیگران اتفاق می افتد
پشتیبانی در دسترس است، و به زوج هایی که سعی در کنار آمدن با دوران سخت زندگی خود دارند، امید می دهد.
روشهای مشاوره طلاق
مشاوره و درمان طلاق می تواند به چندین روش کمک کند، از جمله (اشنایدر، 2020):
- ارائه راهنمایی برای به اشتراک گذاشتن اخبار مربوط به تصمیم با فرزندان و خانواده
- کمک به تقسیم دارایی ها و دارایی ها
- کمک به دستیابی به توافق در مورد حضانت فرزند و بهترین روش تقسیم مسئولیت های والدین
- فراهم کردن فرصتی برای آوردن کودکان به بحث در مورد آنچه اتفاق می افتد و صحبت در مورد ترس ها و نگرانی های خود
- صحبت از طریق پشیمانی و پشیمانی در مورد پایان یافتن رابطه و آرزوها و رویاهای برآورده نشده
- ایجاد پایهای که بر اساس آن تعاملات پس از طلاق میتواند با احترام و همکاری وجود داشته باشد، بهویژه زمانی که کودکان نگران هستند.
- مقرونبهصرفهتر کردن روند طلاق با دستیابی به توافقات قابل قبول دوجانبه، اجتناب از کشمکشهای حقوقی طولانی
- ارائه یک الگوی خوب برای کودکان در مورد نحوه برخورد با جدایی
- ارائه حمایت عاطفی پیرامون غم و اندوه مرتبط با پایان رابطه، عشق، حمایت و امیدهای مرتبط
کمک به مراجعین برای مقابله با طلاق
کمک به طلاق و مقابله با طلاق برای هیچکس آسان نیست.
رویکردها و تکنیکهای مشاورهای وجود دارد که میتواند به مدیریت بیشتر فرآیند کمک کند، بهویژه زمانی که همه چیز بین شرکا پیچیده میشود.
سعی کنید نکات و تکنیک های زیر را با مشتریان خود کار کنید (اسمیت، 2021؛ Marriage.com، n.d.):
رفتار خود را مدیریت کنید نه آنها را
احساسات و خلق و خوی ممکن است در طول طلاق بالا برود و افراد را وادار به رفتارهایی کند که ممکن است نشان دهنده احساس واقعی آنها نباشد. خواه طرف مقابل عمداً مشکل آفرین باشد یا به عنوان محصول جانبی احساس آسیب، سعی کنید با او همانطور که با شما رفتار می کند رفتار نکنید. در غیر این صورت، شما در معرض خطر تشدید وضعیت هستید که به بن بست ختم می شود.
به یاد داشته باشید که شما کنترل احساسات یا رفتار طرف مقابل را ندارید، اما می توانید نحوه رفتار و واکنش را انتخاب کنید. گاهی اوقات وقت گذاشتن می تواند شما را از پاسخ عجولانه ای که ممکن است پشیمان شوید نجات دهد.
انتظار اتفاقات غیر منتظره را داشته باشید
ممکن است احساس کنید که شریک زندگی خود را به طور کامل می شناسید و می توانید پیش بینی کنید که او چگونه به این موقعیت چالش برانگیز واکنش نشان می دهد. با این حال، شما در قلمرو ناشناخته هستید. صدمه و احساس خیانت می تواند باعث شود افراد به روش های غیرقابل پیش بینی و شگفت انگیزی رفتار کنند.
قبل از ملاقات برای بحث در مورد یک نکته مهم، زمانی را برای فکر کردن در مورد آنچه واقعاً از گفتگو انتظار دارید، اختصاص دهید. برخی از نکات را روی کاغذ یادداشت کنید یا از قبل نامه ای برای آنها بنویسید و توضیح دهید که چه چیزی دوست دارید و چگونه رفاه و شادی طرف مقابل به همان اندازه مهم است.
بخشش را در اولویت قرار دهید
طلاق می تواند به این دلیل باشد که یکی از طرفین یا هر دو با انجام کاری (یا انجام ندادن) به دیگری صدمه بزنند. در نتیجه بخشش سخت است. و با این حال بخشش برای حرکت رو به جلو بسیار مهم است. در برخی موارد، احتمالاً می خواهید یک رابطه جدید را شروع کنید. آوردن خشم موجود فشار و بی اعتمادی بیشتری به چیزی که می تواند برای شما بسیار خوب باشد اضافه می کند.
نشان دادن بخشش آسان نیست. این فرآیندی است که زمان و تلاش را می طلبد و در عین حال f مثبت تری ایجاد می کند
ادرار کردن به همین ترتیب، درخواست بخشش برای اعمال اشتباه خود (واقعی یا درک شده) و نشان دادن آسیب پذیری می تواند اعتماد ایجاد کند (براون، 2015).
تمرکز بر آینده ای روشن تر
روند طلاق می تواند مکانی تاریک و آسیب زا به نظر برسد. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که یک یا هر دو طرف امیدوارند ازدواجی را پشت سر بگذارند که برای آینده ای درخشان شکست خورده است، چه به تنهایی یا با شخص دیگری.
تصور آینده ای شادتر می تواند به شما کمک کند این دوران ناراحت کننده را ببینید. زمانی را برای تجسم اینکه چگونه زندگی آینده خود را در سه ماه، شش ماه یا یک سال آینده می بینید، اختصاص دهید. به دنبال چه نکات مثبتی هستید؟ زندگی در یک محیط فیزیکی یا احساسی جدید چگونه می تواند باشد؟
این افکار را در حین بحث در مورد موضوعات دشوار با خود همراه داشته باشید تا به شما یادآوری شود که دستیابی به توافق در حال حاضر شانس شما را برای آینده ای آرام تر افزایش می دهد.
10 سوالی که باید از مراجعین پرسید
سؤالات زیر برای اینکه شما در مورد آنچه که شما را به طلاق سوق داده است، فکر کنید، اینکه واقعاً چه چیزی می خواهید و چه چیزی می توانید از تجربیات خود بیاموزید که می تواند به شما کمک کند آینده بهتری برای خود و دیگران ایجاد کنید، (تغییر یافته از Bowen ، 2017).
از مراجعین تقاضا میشود در جلسه یا به عنوان تکلیف در مورد موارد زیر فکر کنند:
- آیا واقعاً تمام تلاش خود را برای اصلاح این ازدواج انجام داده اید؟
- آیا تغییراتی در رفتار خود ایجاد کرده اید؟
- آیا واقعاً دلیل ناراضی بودنتان را بیان کرده اید و از شریک زندگی خود خواسته اید که چیزی را تغییر دهد؟
- آیا فکر کرده اید و به این فکر کرده اید که پس از طلاق زندگی شما چگونه خواهد بود؟
- آیا برای تغییرات مالی آماده هستید؟
- طلاق چگونه بر فرزندان شما تأثیر می گذارد (و چگونه طلاق بر فرزندان شما تأثیر نمی گذارد)؟
- آیا کار دیگری می توان انجام داد تا در این ازدواج احساس بهتری داشته باشید؟
- آیا انتظارات شما از ازدواج منطقی است؟
- آیا معتقدید که ازدواج شما تنها چیزی است که می تواند باشد یا فقط از تلاش خسته شده اید؟
- آیا شما هم در ایجاد مشکل و هم در راه حل مشارکت داشته اید؟
- هدف از پاسخ دادن به این سوالات این نیست که مشتری را به تغییر عقیده سوق دهد. ممکن است دلایل بسیار خوبی برای طلاق وجود داشته باشد. در عوض، آنها درک نقش خود در رابطه و احساسی که نسبت به پایان آن دارند را ترویج می کنند.
ترک ازدواج با وجود فرزندان
هر طلاقی سخت است، اما ازدواج با فرزندان پیچیدگی بیشتری به همراه دارد. توانایی شما و فرزندانتان برای کنار آمدن با آنچه اتفاق میافتد را میتوان از طریق (پیس، 2021) کمک کرد:
- به طور واضح به فرزندان خود توضیح دهید که در حال طلاق هستید، اما این احساس شما یا شریک زندگیتان را نسبت به آنها تغییر نمی دهد.
- روشن کنید که آنها هیچ اشتباهی نکرده اند و مقصر نیستند.
- سعی کنید یک جبهه متحد نشان دهید، حتی اگر در پس زمینه هنوز توافقی وجود داشته باشد.
- ترس های آن ها را با اجازه دادن به آن ها آرام کنید که همیشه خانه ای دوست داشتنی خواهند داشت.
- مثبت اندیش باشید و به فرزندان خود اطمینان دهید.
مقابله با خشم
- طلاق می تواند احساسات موجود یا جدید خشم را آشکار کند که مدیریت آن دشوار است. برای کمک به مدیریت این احساسات و اجتناب از واکنش به شریک زندگی خود از روی عصبانیت، موارد زیر را امتحان کنید (سالیوان، 2020):
- تشخیص دهید که چه زمانی شروع به احساس عصبانیت می کنید. نحوه فکر کردن، عواطف و احساسات فیزیکی خود (مانند تنفس سریع، گرم شدن و احساس تنش) را بررسی کنید.
- قبل از اینکه احساس کنید از کنترل خارج شده اید، کاری متفاوت انجام دهید. این می تواند به سادگی گفتن «یک دقیقه به من بدهید» یا بیرون آمدن و چندین نفس آهسته و عمیق باشد. این می تواند قدرتمند باشد که به خود بگویید، “خوب خواهد شد” یا “من کنترل دارم.”
- گذاشتن بقیه مکالمه برای زمان دیگری بهتر از یک بحث داغ است.
- نحوه صحبت خود را تغییر دهید به جای گفتن “بله، اما…” جملاتی مانند “من می فهمم…” یا “من احساسات مشابهی داشته ام…” بگویید.
- دور از موقعیت، نوشتن آنچه باعث عصبانیت شما میشود و توصیف دقیق آن احساسات کمک میکند.
- سپس روی زمان هایی تمرکز کنید که در اجتناب از عصبانیت موفق بوده اید.
یک پیام به خانه
اینکه آیا طلاق چیزی است که هر دوی یک زوج میخواهند یا نه، این تصمیم سختی است که گاهی برای اطمینان از خوشبختی بلندمدت فرزندان گرفته میشود.
بنابراین، روند طلاق نه از نظر عملی و نه از نظر عاطفی ساده است و احتمالاً بر بسیاری از بخشهای زندگی مشتریان و فرزندان و خانواده آنها تأثیر میگذارد.
مشاوره و درمان طلاق می تواند با صحبت کردن در مورد موقعیت های دشوار و ارائه ابزارهایی برای کمک به مقابله، کمک کند. حرفه ای ها می توانند در مورد بهترین چیز برای هر دو شریک و فرزندانشان (در صورت لزوم) کار کنند و در مورد مراحل خروج از ازدواج بحث کنند. از نظر عاطفی، یک متخصص سلامت روان، گوش بی طرفانه ای را ارائه می دهد. مراجعین می توانند آشکارا درباره ترس ها، خشم و نگرانی های خود بدون انتقام صحبت کنند.
ایجاد یک پایه محکم که فرآیند طلاق بر آن استوار باشد و مکانی امن برای گفتگوی آزاد می تواند به موقعیت های حال و آینده کمک کند، به ویژه در جایی که مسئولیت های والدین باید متعادل و مشترک باشد.
خیانت
اکثر مردم موافقند که رابطه جنسی به عنوان خیانت به حساب می آید، اما در مورد ارسال یک پیام عاشقانه چطور؟ اگر شریک شما چندین وام بگیرد و بدون اطلاع شما بدهی بزرگی به دست آورد چه؟ آیا درگیر شدن در رابطه جنسی مجازی با شخص دیگری غیر از شریک زندگی خود، ارتباط با یک سابق در رسانه های اجتماعی یا حفظ پروفایل دوستیابی آنلاین حتی اگر قبلاً در یک رابطه قرار دارید، خیانت محسوب می شود؟ پاسخ به این بستگی دارد که افراد در رابطه خیانت را چگونه تعریف می کنند.
مطالعهای که اخیراً به سفارش Deseret News انجام شد، هنگامی که از 1000 نفر در مورد آنچه که «تقلب» است نظرسنجی شدند، پاسخهای متناقضی پیدا کرد. اکثر پاسخ دهندگان (71٪ -76٪) گفتند که تماس جنسی فیزیکی با فردی خارج از رابطه همیشه آستانه خیانت را برآورده می کند. با این حال، اکثریت لاغرتر فکر می کردند که حفظ پروفایل دوستیابی آنلاین (63٪) یا ارسال پیام های عاشقانه به شخص دیگری (51٪) همیشه باید تقلب در نظر گرفته شود. خطوط در مورد اینکه آیا دنبال کردن یک فرد سابق در شبکه های اجتماعی خیانت است یا نه حتی مبهم تر بود: 16٪ گفتند که همیشه خیانت است، 45٪ فکر می کردند که گاهی اوقات خیانت است، و 39٪ پاسخ دادند که هرگز اینطور نبوده است.
همانطور که این نظرسنجی نشان می دهد، چگونگی تعریف خیانت ذهنی است. بنابراین، طلال السلیم، متخصص برجسته در زمینه مشاوره خیانت و نویسنده کتاب خیانت: بهترین بدترین اتفاقی که می تواند برای ازدواج شما بیفتد: راهنمای کامل در مورد چگونگی بهبودی از امور، بر اهمیت تعریف واضح خیانت در جلسه تاکید می کند. آلسلیم می گوید: «بسیاری از درمانگران این اشتباه را مرتکب می شوند که توجه کافی به تعریف خیانت نمی کنند. «از اولین جلسه، اگر در مورد نام آن به توافق نرسیدیم، نمیتوانیم بیشتر از این پیش برویم» زیرا شناسایی صحیح مشکل راهنمایی میکند که از کدام مداخلات مشاوره استفاده میشود.
او میافزاید، اگر مشاوران از همان ابتدا شرایط را ضعیف تنظیم کنند، خطر بیگانگی یک یا هر دو طرف را دارند. به عنوان مثال، اشاره به خیانت به عنوان “رفتار نامناسب” خطر به حداقل رساندن خیانت را دارد. از سوی دیگر، مشتریان و مشاوران اگر به چیزی که خیانت است اشاره کنند، میتوانند مبالغه کنند، در حالی که واقعاً اینطور نبوده است.
Alsaleem، یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز در مطب خصوصی در Happy Ever After Counseling & Coaching در روزویل، کالیفرنیا، خاطرنشان میکند که هنگام تعریف خیانت، تحقیقات اغلب بر ارزشهای هترونهنجاری تکیه میکنند، که هر رابطهای را که با مدل «سنتی» مطابقت ندارد حذف میکند. (بخوانید: یک زوج دگرجنسگرا، متاهل). Alsaleem برای توضیح انواع مختلف روابط موجود و ریزفرهنگها و فرهنگهای کلان افراد، تعریف انعطافپذیری از خیانت ارائه کرد که میتواند برای همه مشتریانش، از جمله افرادی که LGBTQ+ یا چندعشقی هستند، کارساز باشد.
«همه روابط باید قراردادی داشته باشند – چه شفاهی یا کتبی – که تعداد شرکای رابطه را مشخص کند … نیازهای عاطفی و جنسی که انتظار می رود در این رابطه برآورده شوند و تا چه حد این نیازها منحصر به شرکا است. در رابطه،” Alsaleem توضیح می دهد. بنابراین، خیانت نقض قرارداد انحصاری است که شما با شریک یا شریک یا شریک زندگی دارید … و این نیازها را به دیگران خارج از رابطه بدون رضایت شریک یا شریک یا شریک یا شریک یا شریک یا شریک سپری می کند.»
آلسلیم، موسس مرکز مشاوره خیانت، میگوید: اگرچه داشتن یک قرارداد رابطه مفید است، اما اگر طرفین انتظارات ضمنی از یکدیگر داشته باشند که در قرارداد پوشش داده نشده است یا اجازه دهند قرارداد ثابت شود، بسیار کمتر است. او میگوید: «برای افراد بسیار مهم است که نه تنها در ابتدا یک قرارداد روشن داشته باشند، بلکه همچنان به گفتگوها [در مورد انتظارات رابطهشان] بهطور منظم ادامه دهند».
آلسلیم معتقد است که تعریف او از خیانت نه تنها برای مشتریانی با پیشینههای مختلف کارآمد است، بلکه به مشاوران نیز از تعصبات خود در مورد اینکه خیانت چیست کمک میکند. وقتی صحبت از مشاوره خیانت به میان می آید، او می گوید: «درمانگران تمایل دارند بی طرفی درمانی را با این تصور که نقشی برای ایفا کردن ندارند اشتباه بگیرند. او ادعا می کند که تعریف او به درمانگران اجازه می دهد که بی طرف بمانند بدون اینکه مسئولیت پذیری را به حداقل برسانند.
خیانت سایبری
السلیم که در کنفرانس 2020 انجمن بین المللی مشاوران ازدواج و خانواده (IAMFC) در مورد این موضوع ارائه کرد، می گوید: فناوری مرزهای جدیدی در خیانت ایجاد کرده است زیرا دسترسی بالاتر، ناشناس بودن و فرصت های بیشتری را برای خیانت سایبری ارائه می دهد. انجمن مشاوره آمریکا در واقع، پیشرفتهای فناوری مانند پورنوگرافی واقعیت مجازی و تلهدیلدونیک – فناوری که به افراد اجازه میدهد تا احساسات فیزیکی فیزیکی را به صورت مجازی تجربه کنند – لایههای جدیدی از پیچیدگی را به خیانت و روابط اضافه میکنند.
Alsaleem اشاره می کند که مردم می توانند از فناوری برای فرار از مشکلات دنیای واقعی و اختراع مجدد خود استفاده کنند. یکی از مشتریان او از اختلال نعوظ رنج می برد. به دلیل شرم و ننگ مرتبط با وضعیت او
، او به جای پرداختن به این موضوع با همسرش به سکس مجازی به عنوان راهی برای جبران کمبود روی آورد.
«از آنجا که [تکنولوژی] یک مرز جدید است، یک قلمرو نامشخص است. Alsaleem میگوید، افراد زیادی نمیتوانند در مورد رفتار خیانت آنلاین مناسب یا نامناسب به توافق برسند، زیرا ما نقطه مرجعی برای آن نداریم. این ابهام عبور از این خطوط را برای مردم آسانتر میکند، زیرا در ذهنشان کار بدی انجام نمیدهند.»
آلسلیم با زوج دیگری که رابطه شادی داشتند کار می کرد، اما صمیمیت جنسی آنها به دلیل استرس های رایج زندگی مانند کار و فرزندپروری کاهش یافته بود. شوهر به جای صحبت کردن با همسرش در مورد آن، شروع به تماشای پورنوگرافی کرد که به رابطه جنسی مجازی تبدیل شد. وقتی زن متوجه این موضوع شد، احساس کرد به او خیانت شده است، اما شوهر فکر نمیکرد اعمال او یک رابطه جنسی است، زیرا در دنیای واقعی اتفاق نمیافتد. او سکس مجازی را جایگزین قابل قبولی برای «تقلب واقعی» می دانست.
آلسلیم میگوید که موقعیتهایی مانند این بر نیاز به تعریف واضح خیانت و ایجاد یک قرارداد رابطه تأکید میکند، او اشاره میکند که خوبی تعریف او از خیانت این است که هم در دنیای واقعی و هم در امور دنیای مجازی صدق میکند. با استفاده از تعریف او، مشاوران می توانند با یک زوج همکاری کنند تا به شریک زندگی خود کمک کنند تا متوجه شود که رابطه جنسی مجازی نوعی خیانت است و از این طریق می پرسند: “آیا بین شما و شریک زندگیتان توافقی وجود داشت که تمام نیازهای جنسی شما فقط توسط آنها برآورده شود؟” اگر شریک زندگی تصدیق کند که این توافق برقرار بوده است، مشاور میتواند بپرسد: «آیا کاری که انجام دادید مشتق از نیازهای جنسی است؟ اگر چنین است، آیا این نیاز را به شخص دیگری برون سپاری کرده اید؟» این شکل از سؤال به شریک زندگی کمک می کند تا بفهمد که در واقع قرارداد انحصار را زیر پا گذاشته است.
فراتر از نارضایتی رابطه
نارضایتی از رابطه یکی از دلایل رایج خیانت است، اما تنها دلیل آن نیست. Alsaleem توصیه می کند که مشاوران هنگام کار با خیانت سه دسته را در نظر بگیرند.
اولی عوامل دوتایی است که هر گونه مسائل رابطه ای است که منجر به برآورده نشدن نیازهای جنسی یا عاطفی زوجین توسط یکدیگر می شود.
دسته دوم عوامل فردی هستند – تاریخچه شخصی هر شریک و سلامت روان کلی. Alsaleem توصیه می کند که مشاوران باید در مورد سابقه خانوادگی و مسائل بهداشت روانی قبلی مراجعان بپرسند، نه فقط سابقه رابطه آنها. وی خاطرنشان می کند که برخی از مسائل بهداشت روانی مانند اختلال دوقطبی و اختلالات شخصیت خودشیفته، ضد اجتماعی و مرزی ممکن است احتمال خیانت را افزایش دهد.
آلسلیم می افزاید، افرادی که در سنین پایین ترومای جنسی را تجربه کرده اند، در بزرگسالی نیز بیشتر در معرض خیانت قرار می گیرند، زیرا این آسیب ممکن است بر دلبستگی، هویت جنسی و نوع روابط آنها در بزرگسالی تأثیر گذاشته باشد.
دسته سوم عوامل اجتماعی-فرهنگی است، از جمله شغل، فرهنگ، خانواده، دوستان، سبک زندگی، عوامل استرس زای محیطی و غیره. داده های نظرسنجی که از اشلی مدیسون، وب سایتی که به افراد متاهل کمک می کند تا روابط خود را با هم داشته باشند، گرفته شده است، نشان می دهد که برخی مشاغل و مشاغل با هم ارتباط بیشتری دارند. با خیانت این مشاغل معمولاً شامل سفرهای مکرر هستند. مردم را در معرض آسیب قرار دهید. دارای ساعات طولانی و پر استرس؛ یا محیط های کاری ناسالم را ارائه دهید (از جمله نمونه های ارائه شده پرسنل نظامی، اولین پاسخ دهندگان، پرستاران، افسران پلیس و افراد در فروش بودند). Alsaleem اشاره می کند که این یافته نشان می دهد که چگونه عوامل اجتماعی-فرهنگی فرد می تواند رفتار خیانت را تسهیل کند.
درمان تروما
گابریل اوساتینسکی، مشاور حرفه ای دارای مجوز (LPC) و بنیانگذار Power Couples Counseling در بولدر و لوئیزویل، کلرادو، می گوید: گاهی اوقات مشتریانی که خیانت همسرشان را تجربه می کنند، معیارهای اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را برآورده می کنند. در واقع، از آنجایی که پاسخ عاطفی به خیانت (مانند افکار نشخوار کننده، مشکلات خواب، رفتارها و خلق های نامنظم، مشکلات سلامتی، افسردگی) می تواند منعکس کننده پاسخ به سایر رویدادهای آسیب زا باشد، برخی از درمانگران شروع به استفاده از اصطلاح اختلال استرس پس از خیانت برای توصیف کرده اند. این موازی
آلسلیم خاطرنشان میکند: «اگر DSM-5 را بالا بکشید و معیارهای PTSD را جستجو کنید و کلمه رویداد آسیبزا را به خیانت تغییر دهید، از نظر معیارهای علائم تقریباً عالی خواهد بود. محرکها، فلاشبکها، بیشهوشیاری، رفتار اجتنابی و تظاهرات مربوط به دانش در مورد رابطه و هر چیزی که مربوط به آن رابطه است وجود خواهد داشت.
پیامدهای خیانت میتواند به نقشهای دیگری که افراد به عهده دارند، مانند والدین یا حرفهای بودن نیز سرایت کند. او میگوید، اگر در زمینه دیگری عملکرد خوبی نداشته باشند، این میتواند منجر به احساس گناه و شرمندگی شود، زیرا آنها درگیر آسیب ناشی از خیانت هستند.
علیرغم اینکه آلسلیم برای مدتی با زوجهایی که در بحران بودند کار میکرد، متوجه شد که هیچ یک از ابزارهای مشاورهای که در طول سالها به دست آورده بود، به اندازه کافی با خیانت مقابله نمیکرد. اگر مشاوره
او میگوید، rs از یک رویکرد کلی آگاه از آسیب روانی با خیانت استفاده میکند، آنها ممکن است استراتژی برای رسیدگی به حساسیت موضوع داشته باشند، اما درک روشنی از موانع و اقدامات لازم برای غلبه بر آنها نخواهند داشت.
آلسلیم شروع به یادداشت مشاهدات مشتریان خود در مورد خیانت کرد و چندین کشمکش را کشف کرد که این مشتریان بدون توجه به نوع روابطشان، مدت زمان روابطشان، یا پیشینه فرهنگی یا مذهبی شان با هم در میان گذاشتند. این کشمکشهای مشترک شامل تعریف خیانت، مدیریت تأثیر عاطفی خیانت، و پیمایش اهمیت روایت رابطه بود. مشاهدات آلسلیم او را به ایجاد درمان سیستماتیک بازیابی رابطه (SART) سوق داد، که به مشاوران یک روش درمانی برای کمک به زوجها در پردازش و بهبود آسیبهای ناشی از خیانت جنسی و عاطفی ارائه میدهد.
SART هفت نقطه عطف را توصیف می کند که مشتریان هنگام بهبودی از خیانت از آن عبور می کنند:
زمینه سازی برای شفا
گرفتن داستان
تصدیق تاثیر
انتخاب یک مسیر
ایجاد یک برنامه عمل
اجرا و التیام دردها
پایداری
نقش شما [به عنوان یک مشاور] این است که به آنها کمک کنید آنچه را که اتفاق افتاده پردازش کنند، آن را درک کنند، بنابراین این آسیب بقیه زندگی آنها را تعریف نمی کند، چه به عنوان یک زوج که در حال بازسازی رابطه هستند و چه به عنوان افرادی که تصمیم گرفته اند آلسلیم می گوید، جدا شوید و به روابط دیگر بروید.
او هشدار میدهد که این فرآیند آسان نیست، زیرا مشتریان اغلب با واکنشهای تند در مورد کاری که میخواهند انجام دهند، وارد عمل میشوند. آلسلیم میگوید، مشاوران باید به مراجعان کمک کنند تا در برابر تصمیمگیریهای تکانشی مقاومت کنند و در عوض آنها را تشویق کنند تا پس از تکمیل مراحل مناسب و درک دلیل تصمیمگیری خود تصمیم بگیرند.
با بهبودی رابطه، جنیفر مایر، یک LPC در مطب خصوصی در فورت کالینز، کلرادو، میداند که زوجها احساسات و عواطف خود را یادداشت میکنند، که میتواند شدید باشد. او از همان ابتدا از زوج ها می خواهد که یک دفتر خاطرات به اشتراک بگذارند و احساسات خود را برای یکدیگر بنویسند.
بعد از اینکه زوج وقت پیدا کردند تا علت خیانت را شناسایی و بررسی کنند، میر از شریکی که خیانت کرده است می خواهد که نامه عذرخواهی بنویسد و آن را در جلسه برای شریک آسیب دیده بخواند. در این نامه، طرف متخلف می گوید که دردی را که ایجاد کرده است درک می کند و از کار خود احساس پشیمانی می کند. مایر میگوید حتی اگر زوج تصمیم بگیرند با هم نمانند، نامه به ترمیم آسیب ناشی از خیانت کمک میکند و شرکا میتوانند بدون تحمل درد و آسیب به جلو حرکت کنند (و در نهایت وارد روابط جدید شوند).
پیمایش در روایت ماجرا
Alsaleem میگوید برخی از درمانگران از به اشتراک گذاشتن جزئیات خیانت توسط مشتریان خودداری میکنند، زیرا میترسند که این خیانت باعث آسیب بیشتر یا آسیب مجدد به مراجع شود. او استدلال میکند که روایت این ماجرا بخش دردناک و در عین حال حیاتی بهبودی است که اگر با سطح درست افشاگری انجام شود، میتواند به بهبودی کمک کند.
Alsaleem یک روز کامل را در برنامه آموزشی SART خود به آموزش مشاوران اختصاص میدهد که چگونه به مشتریان کمک کنند تا داستانهای رابطه خود را بدون آسیب رساندن به هر دو طرف (با به اشتراک گذاشتن اطلاعات بیش از حد یا خیلی کم) و بدون به حداقل رساندن یا اغراق کردن آنچه رخ داده است، به اشتراک بگذارند. او میگوید با مشاوره خیانت، «هر اشتباهی مهم است». زمانی که افراد پس از کشف خیانت وارد می شوند، خواه اخیراً یا مربوط به گذشته باشد، بسیار شکننده هستند، بنابراین در آن زمان است که باید استراتژیک و سازگار باشید و برای هر مداخله و نحوه پاسخگویی به نتیجه مداخله برنامه ریزی کنید. ”
مایر، یکی از اعضای ACA و IAMFC، اغلب متوجه میشود که مشتریان میخواهند از شریک متخلف چندین سؤال در مورد پیچیدگیهای رابطه بپرسند. مایر میداند که پاسخ به این پرسشها میتواند آسیبها و آسیبهای بیشتری را برای مشتریانش ایجاد کند، بنابراین او با زوجها در مورد این احتمال صادق است و آنها را در این فرآیند راهنمایی میکند.
Alsaleem مثال مختصری ارائه می دهد از اینکه چگونه مشاوران می توانند سطح مناسب افشاگری را زمانی که مشتریان داستان های مربوط به خود را به اشتراک می گذارند، تعیین کنند (اما او به پزشکان توصیه می کند قبل از امتحان این رویکرد به دنبال آموزش بیشتر باشند). او ابتدا از شریک متخلف می خواهد که در هنگام به اشتراک گذاشتن داستان رابطه، شفاف عمل کند. او می گوید، آنها نباید چیزی را پنهان کنند، و باید از راه خود برای نشان دادن حقایق ناخوشایند به شریک یا شریک آسیب دیده که منجر به این رابطه شده است، تلاش کنند. او تأکید میکند که این کار برای آسیبرسانی نیست، بلکه برای نشان دادن ظرفیت شریک متخلف برای باز بودن و صادق بودن انجام میشود.
Alsaleem همچنین به مشتریان آسیب دیده می گوید که می توانند هر چیزی را که می خواهند در مورد این رابطه بپرسند. اما قبل از اینکه بپرسند، او به آنها کمک می کند تا تعیین کنند که آیا این سؤال به آنها کمک می کند تا بفهمند که چه نوع رابطه ای بوده است یا چرا این رابطه اتفاق افتاده است. او میگوید اگر چنین است، پس سؤال منصفانهای است.
به عنوان مثال، مشتری که با خیانت جنسی شریک زندگی خود سروکار دارد، ممکن است بخواهد بپرسد: “شما در چه فعالیت های جنسی خاصی شرکت داشتید؟” اگر شریکی که خیانت کرده د
آلسلیم میگوید که با یک اعتیاد جنسی (یک مسئله فردی) کنار بیایید، پس فعالیت جنسی خاص برای درک انگیزه یا اشتباه در رابطه مهم نیست. او توضیح میدهد که اگر خیانت به دلیل یک مشکل سازگاری (یک مسئله دوتایی) رخ داده باشد، این یک سوال منصفانه خواهد بود زیرا افراد خیانتشده کشف میکنند که از چه راههایی دیگر نیازهای جنسی شریک خود را برآورده نمیکنند.
Alsaleem می افزاید: “نیاز پشت سوال [می تواند] سالم و مناسب باشد، اما گاهی اوقات [مشتریان] سوال درستی نمی پرسند زیرا نمی دانند چگونه آن نیاز را برطرف کنند.” او به مشاوران توصیه میکند که از مراجعان بپرسند که با سؤالات خود میخواهند در مورد داستان یاد بگیرند و به آنها کمک کنند تا بفهمند آیا این سؤالات بهترین راه برای به دست آوردن آن اطلاعات است و در عین حال از آسیبهای روحی بیشتر جلوگیری میکند.
امور می توانند احساسات شدید را در جلسه برانگیزند، به خصوص هنگام بحث در مورد داستان رابطه. مایر برای اطمینان از اینکه احساسات به سطحی غیرمولد افزایش نمییابد، از پیشفرابی مانند «در حال حاضر آرام به نظر میرسی، اما این دشوار است، و من میخواهم اطمینان حاصل کنم که هر دو میتوانید بدون وقفه صحبت کنید. اگر همه چیز از کنترل خارج شود، می خواهم درخواست تایم اوت کنم. هر دوی شما می توانید درخواست تایم اوت نیز داشته باشید.»
میر همچنین از زبان بدن خود استفاده میکند – مانند بلند شدن روی صندلی یا ایستادن – اگر مشتریان شروع به فریاد زدن غیرقابل کنترل کنند، یا از نظر فیزیکی آنها را برای چند دقیقه با رفتن به نوبت به دستشویی یا نوشیدن یک لیوان آب از هم جدا کند. او توضیح می دهد که این تغییرات ظریف به مشتریان کمک می کند تا آرام شوند و در دعوا گیر نکنند.
ایجاد عدم تعادل برای تسهیل درمان
اوساتینسکی، یکی از اعضای ACA که در زوج درمانی تخصص دارد، رویکرد مشاوره خیانت را متفاوت از زوج درمانی است که در آن خیانت موضوع اصلی نیست. در زوجدرمانی معمولی، او تلاش میکند تا درمان را تا حد امکان متعادل نگه دارد و به طور مساوی بر شکایات هر دو طرف و مسائل حلنشدهای که هر یک برای رابطه ایجاد میکنند، تمرکز کند. اما هنگامی که خیانت در میان باشد، او عمداً عدم تعادل قدرت ایجاد می کند و در ابتدا به طرف آسیب دیده اجازه می دهد تا تمام قدرت را داشته باشد. از سوی دیگر، طرف متخلف تا زمانی که با موفقیت به ناراحتی شریک آسیبدیده رسیدگی نکرده باشد، نمیتواند شکایات خود را در مورد شریک یا رابطهاش به میز مذاکره بیاورد. اوساتینسکی می افزاید: این رفتار تنها در صورتی جواب می دهد که طرف متخلف به خاطر آسیبی که به شریک زندگی خود وارد کرده است پشیمانی واقعی را ابراز کند و تمایل واقعی برای بازسازی رابطه را ابراز کند.
رویکرد اوساتینسکی از یک رویکرد روانشناختی به زوجدرمانی (PACT) میآید که تلفیقی از نظریه دلبستگی، علوم اعصاب رشدی و تنظیم برانگیختگی است که توسط Stan Tatkin ایجاد شده است. هنگامی که خیانت موضوع ارائه است، این روش مستلزم آن است که مشتریان در طی پردازش و تلاش برای ترمیم رابطه خود از سه مرحله عبور کنند.
مرحله اول به آسیبی که مشتری آسیب دیده تجربه کرده است می پردازد و به آنها اجازه می دهد تمام احساسات خود را در مورد خیانت ابراز کنند. اوساتینسکی میگوید: «زمانی که مردم احساس میکنند باید [احساسات] را مهار کنند یا نمیتوانند عصبانی شوند یا کسی وجود ندارد که به آنها گوش دهد، در واقع آسیب ایجاد میکند یا حداقل آن را بدتر میکند».
شریکی که مورد خیانت قرار گرفته نیز می تواند در این مرحله هر سوالی را که می خواهد در مورد رابطه بپرسد و شریک متخلف باید صادقانه پاسخ دهد. اوساتینسکی میگوید بسیاری از درمانگرانی که با خیانت کار میکنند نگران این هستند که شریک آسیبدیده با کشف حقیقت آسیب ببیند. او اذعان می کند که این یک نگرانی معتبر است، بنابراین درمانگران باید از شریک آسیب دیده در طول فرآیند حمایت کنند. با این حال، او توصیه می کند که درمانگران از آشکار شدن حقیقت اجتناب نکنند، زیرا همانطور که او توضیح می دهد، تنها راه برای ترمیم رابطه یا ساختن چیزی جدید، شفافیت کامل است.
اگر مراجع در پرسیدن در مورد رابطه مردد هستند، درمانگران باید این تردید را با آنها بررسی کنند. اوساتینسکی می افزاید، شریک آسیب دیده ممکن است بگوید که نمی خواهد بداند به دلیل ناتوانی در مقابله با احساس از دست دادن و پیامدهای عملی پایان رابطه چه اتفاقی افتاده است.
در این مرحله اولیه، شریک متخلف قدرتی برای مذاکره ندارد. اوساتینسکی توضیح می دهد که آنها باید به سادگی بنشینند و خشم و تحقیق شخصی را که به او خیانت کرده اند تحمل کنند.
اوساتینسکی میگوید، مرحله دوم PACT شامل شریک متخلف میشود که هر گونه حمایتی را که برای اصلاح آسیبهای پیوند دلبستگی بین آنها لازم است، به خیانتشده ارائه میدهد. این مرحله می تواند شامل اعلام تعهد، قدردانی یا تمجید و همچنین اقدامات محبت آمیز از طرف شریک متخلف باشد. با این حال، او توضیح می دهد که تنها شریک آسیب دیده می تواند تصمیم بگیرد که چه رفتارهایی جبران کننده هستند. هدف این مرحله حل و فصل است.
در مرحله سوم، شریک آسیب دیده به شریک متخلف اجازه می دهد تا از “سگ خانه” خارج شود و با هم، زوج در مورد قوانین جدید و قرارداد رابطه جدید تصمیم می گیرند.
اوساتینسکی میگوید: «به جلو برویم.
اوساتینسکی میگوید، طبق PACT، اختلال در تنظیم سیستم عصبی فرد (مانند حالتهای بیشانگیختگی یا کمانگیختگی) ممکن است به اختلاف بین زوجین منجر شود. بنابراین، مشاوران نه تنها باید مشتریان را از نظر علائم بی نظمی ردیابی کنند، بلکه باید به زوج ها یاد دهند که چگونه سیستم عصبی یکدیگر را ردیابی کنند.
زمانی که اوساتینسکی متوجه شد که مشتری نشانههایی از بینظمی را نشان میدهد (مثلاً تغییر در رنگ پوست، وضعیت بدن یا لحن صدا)، از شریک دیگر میپرسد که آیا تغییر را تشخیص میدهد یا خیر. به عنوان مثال، او ممکن است بگوید: «آیا دیدید که چگونه رنگ پوست شریک زندگیتان با گفتن این حرف تغییر کرد؟ فکر میکنی الان با او چه میگذرد؟»
اوساتینسکی خاطرنشان میکند که هدف تنظیم تعاملی است – زوجها استراتژیهای خاصی را یاد میگیرند که یکدیگر را آرام، تنظیم و هیجانزده میکنند. این مهارتهای ردیابی بهویژه در عواقب خیانت مهم هستند، زیرا … [آنها به شریک متخلف کمک میکنند] آگاهی بیشتری از نحوه تأثیر رفتارشان بر شریک زندگیشان ایجاد کند. این مهارتها همچنین حساسیت و همدلی را افزایش میدهند.» او توضیح میدهد.
آستر نقره ای؟
Alsaleem خیانت را با حمله قلبی برای رابطه مقایسه می کند. او توضیح می دهد: «این یک زنگ بیدارباش حیاتی است. “این [مشتریان] را وادار می کند که واقعاً همه کارت ها را روی میز بگذارند و تصمیم آگاهانه بگیرند.” آیا آنها متعهد میشوند که تمام کمبودها را برطرف کنند و برای داشتن یک رابطه بهتر و قویتر تلاش کنند، یا به رابطه خود پایان میدهند و روابط جدید و سالمتری پیدا میکنند؟
آلسلیم میگوید که چند نفر از مشتریانش درمان را شروع کردند که از آسیب خیانت ویران شده بود، اما در پایان اعتراف کردند که تقریباً خوشحال بودند که این اتفاق افتاده است زیرا در نهایت باعث شد تا رابطهای را که همیشه میخواستند با شریک زندگیشان برقرار کنند. او توضیح میدهد که برای برخی افراد، خیانت عاملی است که در نهایت به آنها اجازه میدهد گیر کنند.
هنگامی که مشتریان تصمیم می گیرند رابطه خود را ترمیم کنند، مایر به آنها کمک می کند تا یک قرارداد جدید و صریحاً در رابطه با قوانین موجود در رابطه خود ایجاد کنند. او از آنها می خواهد که توافق خود را در مورد این قوانین رابطه جدید بنویسند (از جمله اینکه چقدر سریع به شریک خود اطلاع می دهند که یک موقعیت سازش آور را تجربه کرده اند و چه چیزی باعث خیانت در آینده می شود) و راه هایی که می توانند در برابر امور آینده آسیب پذیر باشند.
مایر می افزاید: «به عنوان مشاور، نمی توانیم فرض کنیم که هر زوجی تک همسری شدید می خواهد یا نیاز دارد. بنابراین، این توافق جدید بسته به روابط می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. به عنوان مثال، شرکای یک رابطه متعهدانه ممکن است توافق کنند که درگیر شدن با شخص دیگری از نظر جنسی مشکلی ندارد، به شرطی که ابتدا آن را با شریک خود در میان بگذارند یا همه چیز را آشکار نگه دارند.
البته ممکن است مراجعین در مشاوره خیانت نیز تصمیم به پایان دادن به رابطه خود بگیرند. علیالسلیم خاطرنشان میکند، با این وجود، با حضور در مشاوره، مراجعان اولین قدم را برای اطمینان از اینکه خیانت بقیه زندگی آنها را تعریف نمیکند، برداشتهاند.
«خیانت یک رویداد وحشتناک است، اما لازم نیست ویرانگر باشد. در واقع آستر نقره ای دارد. آلسلیم میگوید خیانت – همانقدر که تجربه کردن آن وحشتناک است، همانقدر هم که اتفاق میافتد – در واقع میتواند چیز خوبی برای کمک به مردم برای تغییر زندگیشان باشد. “اگر به درستی درمان شود، در واقع می تواند زندگی مردم را غنی کند و آنها را انعطاف پذیرتر کند و در دراز مدت آنها را بهتر کند.”