روانشناسی ضمیر ناخودآگاه چیست؟+ انواع نظریه ها
روانشناسی ضمیر ناخودآگاه یکی از مهمترین و پیچیدهترین زمینههای روانشناسی است که به پدیدههای ناخودآگاه انسانی را بررسی می نماید. از آنجایی که ناخودآگاه نقش مهمی در شکلگیری شخصیت و رفتار انسان دارد می بایست با استفاده از علم روانشناسی راهکار هایی برای تمرین و کنترل بیشتر ایجاد کرد. روانشناسی ناخودآگاه باعث شناخت و فهم عمیقتر از خود و افزایش کنترل ناخودآگاه می شود حال به نظریههای مختلف و نحوهی تأثیر ناخودآگاه بر رفتارها و احساسات انسان خواهیم پرداخت.
ناخودآگاه چیست؟
ذهن انسان به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم بندی می شود. در ناخودآگاه اطلاعات، عادات ، خاطرات، تصاویر، نگرش ها، حسها و انگیزههایی قرار دارند که انسان به صورت آگاهانه از آنها خبر ندارد و امکان کنترل بر روی آنها را دارا نیست یعنی در موقعیت های مختلف بدون هیچگونه فکری با آن برخورد می کند. این بخش از ذهن برخی از رفتارها، تصمیمها و احساسات انسان را به طور ناخودآگاه تحت تأثیر قرار میدهد این در حالی است که 90 درصد فعالیت های ذهن انسان از این طریق انجام می شود و اکثریت فعالیت های روزمرگی در زندگی هر انسانی را تشکیل می دهد
تاریخچه روانشناسی ناخودآگاه
روانشناسی ناخودآگاه، یکی از ویژه ترین موضوعات تحقیقاتی پژوهشگران و روانشناسان بوده است. در سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰، سیگموند فروید با مطالعاتی درباره ناخودآگاه، این زمینه را برای پژوهش و بررسی آغاز کرد. فروید با مطالعه بر مسائل پیشرفته مغز انسان مانند رویاها، پدیدههای ناملموس و غیرفیزیکی، به مفهومی که امروزه به نام «ناخودآگاه» شناخته میشود، رسید.
فروید بر این باور بود که ناخودآگاه بخشی از عملکرد ذهن است که خاصیت مخفی گونه داردو به شکل فیزیکی نیست و در زمانی که فرد درگیر فعالیتهای روزمره است، عمل میکند. او معتقد بود که ناخودآگاه شامل تمامی اطلاعاتی است که فرد در طول زندگی خود تجربه کرده است.پس از فروید، روانشناسان دیگری مانند کارل یونگ و اریک فروم نیز به بررسی ناخودآگاه پرداختند و تئوریهای جدیدی در این زمینه ارائه کردند.
امروزه، ناخودآگاه به عنوان یکی از مفاهیم مهم در روانشناسی شناخته شده است و در بسیاری از زمینههای مختلف از جمله رواندرمانی، روابط اجتماعی و هنر مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین روانشناس سلامت نیز برای درمان های ذهنی از ضمیر ناخودآگاه اشخاص کمک می گیرد.
روانشناسی ناخودآگاه چه تاثیری در زندگی انسان دارد؟
ناخودآگاه نقش مهمی در شکلگیری افکار و رفتار انسان دارد. تمامی عادت ها و احساساتی که در ناخودآگاه ما شکل می گیرد، تأثیرگذار بر رفتارها و انتخابهای ما در زندگی میباشد. به عنوان مثال، افرادی که با ترس از ارتفاع مواجه هستند، ممکن است از این ناخودآگاه موجود در ذهنشان برای توجیه این ترس استفاده کنند. برخی از تاثیراتی مهمی که ناخودآگاه در زندگی ما دارد شامل :
تصمیمگیری
اکثریت تصمیم گیری های روزمرگی ما بر اساس ذهن ناخودآگاه عمل می کند. عکس العمل های انسان از طریق فرایندهای ناخودآگاهی که در ذهنش اتفاق میافتد، شکل میگیرند. برای مثال، گاهی اوقات احساسات ناخودآگاه ما در مورد یک فرد، یک موقعیت، یا یک موقعیت، تصمیمگیری ما را تحت تأثیر قرار میدهد.
اخلاق و رفتار
برخی از رفتارهایمان به طور ناخودآگاه در پاسخ به تجربیات قبلی ، تجربههای ناخواسته و تقلید هایی از رفتار دیگران شکل میگیرند. برای مثال، اگر یک فردی در گذشته یک حس منفی در خصوص موضوعی داشته باشد ، احتمالاً در آینده نیز بدون آگاهی از آن تجربه، به آن موضوع نگاه منفی خواهد داشت.
روابط بین فردی
ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال روابطی با افرادی باشیم که شباهتی به شخصیت ما دارند یا به دنبال روابطی باشیم که پاسخ نیاز های فکری و حسی ما را تامین می نمایند. همچنین ناخودآگاه ما ممکن است به دنبال تجربه رفتارهایی باشد که در گذشته با آنها راه آموزی نداشتهایم و به نظر نمیرسد که به ما کمک کنند.
خلاقیت
ناخودآگاه محلی برای ذخیره سازی اطلاعات و تجربیات هر فرد در طول زندگی شخصی است و در آن ایدهها، تصاویر و افکاری نیز وجود دارد که برگرفته از تمامی این موارد است اما چون دسترسی به این اطلاعات به صورت آگاهانه نداریم همیشه نمی توانیم از آنها به صورت مستقیم استفاده کنیم. این افکار و تصاویر ممکن است در ایجاد ایدههای خلاقانه و نوآورانه در فرد نقش اساسی داشته باشند.
چگونه خود را با استفاده از روانشناسی ناخودآگاه کنترل کنیم؟
همان طور که گفتیم این قسمت از ذهن نقش اساسی در ایجاد رفتار ها و عملکرد انسان دارد اما آیا امکان کنترل و دسترسی به این بخش هست یا خیر؟ بله ، امکان کنترل آن وجود دارد که با تمرین و تمرکز بر روی افکار خود و نحوه عملکرد آن، میتوان ضمیر ناخودآگاه را به بخش خودآگاه مغز ارسال کرد. همچنین، بهبود ارتباط با خود و شناخت عمیقتر از خود نیز میتواند در کنترل ناخودآگاه مؤثر باشد.همچنین برای اگاهی بیشتر در زمینه روانشناسی می توانید مقاله روانشناسی گشتالت را مطالعه کنید.
رابطه بین ناخودآگاه و روانشناسی عمومی:
ناخودآگاه به عنوان یکی از زمینههای روانشناسی، در ارتباط با دیگر زمینههای روانشناسی عمومی نظیر شخصیتشناسی، رواندرمانی ، زوج درمانی ، روانشناسی بالینی و غیره قرار دارد. نکته مهم اینجاست که تاثیرات ناخودآگاه در تمامی ابعاد روانشانسی عمومی مشهود است.
روانشناسی عمومی مفهومی است که حول محور رفتار و فرایندهای ذهنی انسان برای درک و توضیح عملکرد شان میپردازد. ناخودآگاه به عنوان یکی از مفاهیم مهم و زیر رده روانشناسی عمومی است که تأثیر زیادی دارد. برخی از تفاوتهای اصلی بین روانشناسی ناخودآگاه و روانشناسی عمومی عبارتنداز:
مفهوم
روانشناسی ناخودآگاه تمرکز بر تمامی اطلاعات و تجربیاتی که فرد در طول زندگی خود به دست آورده است، که به طور ناخواسته در ذهن او ذخیره شدهاند. در مقابل، روانشناسی عمومی به یک حوزه مطالعاتی در روانشناسی اشاره دارد که به بررسی رفتار و فرایندهای ذهنی افراد برای درک و توضیح عملکرد انسان به صورت جامع میپردازد.
نظریهها
نظریات مختلفی در رابطه با ناخودآگاه وجود دارد، از جمله نظریات فرویدی و یونگی. در حالی که در روانشناسی عمومی، نظریات بسیار متنوع و گسترده ای بیان شده، از جمله رفتارگرایی، شناختی و نظریات روانشناختی مرتبط با پردازش اطلاعات.
روشهای تحقیق
روانشناسی عمومی از روشهای تحقیق متنوعی مانند روشهای آزمایشگاهی، پژوهشهای میدانی و روشهای مطالعات موردی استفاده میکند. در حالی که برای بررسی ناخودآگاه، روشهای متفاوتی مانند روشهای روانشناختی مانند روشهای تفسیری، رویکردهای بیکلامی و روشهای نظریه انتخابی استفاده میشود.
کاربرد
کاربرد ناخودآگاه به طور عمده در روان درمانی، روانشناسی بالینی و روانشناسی هنری است. در حالی که روانشناسی عمومی در زمینههای مختلف از جمله روابط انسانی، سلامت روان، شخصیت شناسی و رفتار شناسی کاربرد دارد.
راه درمان در روانشناسی ناخودآگاه چگونه است؟
روانشناسان و رواندرمانگران معتقدند که درمان ناخودآگاه میتواند بهبودی در بیماریهای روانی و حتی بیماریهای جسمی داشته باشد. در این روش درمان، با شناخت و کنترل ناخودآگاه ، تغییر در ذهنیت ها و افزایش کنترل پذیری ذهن، میتوان بهبودی در نواقص و مشکلات روانی داشت.
انواع نظریات در روانشناسی ناخودآگاه
نظریه فروید در مورد ناخودآگاه
به عقیده فروید، ضمیر ناخودآگاه مخزن افکار، احساسات و خاطراتی است که خارج از آگاهی ذهن خودآگاه هستند و به عنوان کنترل کننده انسان عمل می کند و برتری نسبی بیشتری نسبت به ذهن خودآگاه دارد. او معتقد بود که تجربیات دوران کودکی و تمایلات جنسی و پرخاشگرانه سرکوب شده تأثیرات قدرتمندی بر ضمیر ناخودآگاه دارند.
نظریه یونگ در مورد ناخودآگاه جمعی
کارل یونگ، یکی دیگر از روانشناسان تأثیرگذار، نظریه ای درباره ناخودآگاه جمعی ارائه کرد. به گفته یونگ، ناخودآگاه جمعی مجموعه ای مشترک از تصاویر، نمادها و الگوهایی است که از اجداد ما به ارث رسیده و به صورت تقلیدی در ذهن ما گنجانده شده.
نظریه کگن در مورد ناخوداگاه
کگن معتقد است که ناخودآگاه میتواند به عنوان یک مکانیزم پردازش اطلاعاتی درک شود که به فرد کمک میکند تا با تجربیات گذشته خود بهتر کنشهای خود را کنترل و هدایت کند.
رابطه ناخودآگاه و خلاقیت
بسیاری از هنرمندان، نویسندگان و نوازندگان بیان کرده اند که بهترین ایده هایشان زمانی به ذهنشان می رسد که فعالانه سعی در فکر کردن به آنها را نداشته اند. این نشان می دهد که ضمیر ناخودآگاه ممکن است در تفکر خلاق نقش اساسی داشته باشد. برخی از روانشناسان پیشنهاد کرده اند که ضمیر ناخودآگاه بهتر می تواند بین ایده های به ظاهر نامرتبط ارتباط برقرار کند که می تواند به بینش های خلاقانه منجر شود.
رابطه ناخودآگاه و سلامت روان
ضمیر ناخودآگاه می تواند در سلامت روان و بیماری نقش داشته باشد. به عنوان مثال، افراد مبتلا به افسردگی ممکن است افکار و باورهای منفی داشته باشند که خارج از آگاهی آگاهانه است، اما همچنان به علائم آنها کمک می کند. به طور مشابه، افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی ممکن است ترس ها و باورهای ناخودآگاهی داشته باشند که به اضطراب آنها کمک می کند. با وارد کردن این افکار و باورهای ناخودآگاه به آگاهی آگاهانه، درمان می تواند به افراد کمک کند تا آنها را تغییر دهند و سلامت روان خود را بهبود بخشند.
تکنیک های دسترسی به ناخودآگاه
تکنیک های مختلفی وجود دارد که روانشناسان برای دسترسی به ضمیر ناخودآگاه از آنها استفاده می کنند. برای مثال، تداعی آزاد شامل گفتن هر چیزی که به ذهنتان می رسد بدون سانسور یا ویرایش، با هدف دسترسی به افکار و احساسات ناخودآگاه است. تحلیل رویاها شامل تفسیر محتوای رویاها برای به دست آوردن بینش در مورد افکار و خواسته های ناخودآگاه است. همچنین می توان از هیپنوتیزم برای دسترسی به ذهن ناخودآگاه استفاده کرد.
رابطه بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه
رابطه بین ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه پیچیده است و درک آن دشوار است. در حالی که ضمیر خودآگاه از آنچه در لحظه حال اتفاق می افتد آگاه است، ضمیر ناخودآگاه دائما در حال پردازش اطلاعات از گذشته، حال و آینده است. ضمیر ناخودآگاه می تواند بر رفتار و احساسات بدون آگاهی آگاهانه تأثیر بگذارد، که می تواند منجر به سردرگمی یا تضاد بین این دو شود.
تأثیر تجربیات دوران کودکی بر ناخودآگاه
تجربیات دوران کودکی می تواند تأثیر عمیقی بر ضمیر ناخودآگاه بگذارد. تروما، غفلت و سایر تجربیات نامطلوب می تواند منجر به ایجاد باورها و رفتارهای ناخودآگاه شود که زندگی فرد را تا بزرگسالی تحت تاثیر قرار می دهد. درمان می تواند به افراد کمک کند تا این الگوهای ناخودآگاه را شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کنند تا سلامت و رفاه روانی را بهبود بخشند.
نقش ذهن آگاهی در دستیابی به ناخودآگاه
ذهن آگاهی، یا تمرین حضور و آگاهی در لحظه، می تواند به افراد کمک کند تا با ضمیر ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنند. با توجه به افکار، احساسات و احساسات بدون قضاوت، افراد می توانند بینشی نسبت به الگوها و باورهای ناخودآگاه خود به دست آورند.
آیا ناخودآگاه در همه انسانها یکسان است؟ خیر، ناخودآگاه در هر فرد متفاوت است و بستگی به تجربیات و شرایط زندگی هر فرد دارد. اما برخی از الگوها و نمادها در ناخودآگاه جمعی مشترک هستند که در طول تاریخ بشریت انتقال یافتهاند.
آیا میتوان اطلاعات ناخودآگاه را به آگاهی برد؟ بله، در برخی موارد میتوان از روشهایی استفاده کرد تا حداکثر بازدهی را در این خصوص ایجاد نمود.