درمان و رویکرد یکپارچگی حسی برای اختلالات

یکپارچگی حسی چیست؟

یکپارچگی حسی به پردازش، ادغام و سازماندهی اطلاعات حسی از بدن و محیط اشاره دارد. به عبارت ساده، این بدان معناست که ما چگونه اطلاعاتی را که از حواس ما می آید، تجربه، تفسیر و واکنش نشان می دهیم (یا نادیده می گیریم). یکپارچگی حسی در تمام کارهایی که ما باید به صورت روزانه انجام دهیم، مهم است، مانند لباس پوشیدن، غذا خوردن، حرکت کردن، معاشرت، یادگیری و کار کردن.

هرم یادگیری

اطلاعات حسی از حواس ما دریافت می شود که عبارتند از:

  • بینایی
  • شنوایی
  • لامسه
  • چشایی
    بویایی
  • حس عمقی
  • دهلیزی

یکپارچگی حسی یا پردازش حسی یک فرآیند عصبی خودکار است که در طول زندگی ما رخ می دهد. یکپارچگی حسی به طور طبیعی در طول فعالیت های عادی دوران کودکی ایجاد می شود، با این حال، برای برخی از افراد، آن طور کهباید کارآمد نیست و می تواند بر فعالیت های زندگی روزمره، پیشرفت تحصیلی، رفتار یا مشارکت اجتماعی تأثیر بگذارد.

چالش ها یا مشکلات یکپارچگی حسی

“کاهش توانایی پردازش و ادغام حس ها [که منجر به مشکل در تولید اقدامات مناسب می شود، که به نوبه خود ممکن است در یادگیری و رفتار اختلال ایجاد کند” (باندی و لین، 2020).

فهم ما از یکپارچگی حسی ابتدا در اواخر دهه 60 و 70 توسط دکتر A Jean Ayres، کاردرمانگر با آموزش پیشرفته در علوم اعصاب و روانشناسی آموزشی، که در ایالات متحده کار می کرد، توسعه یافت. آیرس یکپارچگی حسی را به صورت زیر تعریف کرد:

“فرآیند عصبی که حواس را از بدن خود و از محیط سازماندهی می کند و استفاده موثر از بدن را با محیط ممکن می سازد.” (1972).

درمان یکپارچگی حسی مبتنی بر نظریه ای است که او ایجاد کرد، که اکنون به عنوان یکپارچگی حسی آیرس (ASI) شناخته می شود.

تفاوت بین یکپارچگی حسی و پردازش حسی چیست؟

اصطلاحات «ادغام حسی» و «پردازش حسی» هر دو به فرآیندهایی در مغز اشاره دارند که به ما امکان می‌دهند سیگنال‌ها را از حواس خود بگیریم، آن سیگنال‌ها را معنا کنیم و به درستی پاسخ دهیم.

مفهوم یکپارچگی حسی برای اولین بار توسط دکتر A Jean Ayres در دهه 1970 توسعه و توصیف شد. در سال 2006، دکتر لوسی میلر مدلی از “اختلال پردازش حسی” را بر اساس یکپارچگی حسی آیرس منتشر کرد. درمانگران و نویسندگان بسته به جایی که آموزش دیده اند تمایل دارند از یک اصطلاح خاص استفاده کنند.

مشکلات یکپارچگی حسی و پردازش حسی چگونه است؟

اگر سیگنال هایی که از حواس ما می آیند خیلی ضعیف باشند چه اتفاقی می افتد؟ یا خیلی قوی؟ یا اگر مغز ما بیش از حد یا کمتر به سیگنال ها واکنش نشان دهد؟ یا اگر مغز نتواند آن سیگنال ها را درک کند؟ فرد مشکلات یکپارچگی حسی را تجربه خواهد کرد و این ممکن است در رفتار آنها مشهود باشد. برخی از افراد ممکن است ورودی‌های حسی را به‌عنوان طاقت‌فرسا و ناراحت‌کننده تجربه کنند که منجر به «بار حسی» می‌شود. افراد ممکن است نسبت به ورودی حسی بیش از حد حساس، کمتر حساس یا هر دو باشند.

برای همه ما معمول است که گهگاه نسبت به ورودی های حسی کمتر یا بیش از حد حساس باشیم. برای مثال، اگر سردرد دارید، ممکن است موسیقی یا نورهای روشن بیش از حد احساس شود. اگر خسته هستید، می توانید احساس ناهماهنگی کنید یا تمرکز کردن برایتان دشوار است. اما این احساسات موقتی هستند و به طور معمول در درازمدت بر عملکرد روزانه شما تأثیر نمی‌گذارند. یکپارچگی حسی یا مشکلات پردازش حسی طولانی مدت است و تأثیر زیادی بر زندگی روزمره و یادگیری دارد. اما با مشاوره حرفه ای و در صورت لزوم، درمان، می توان کارهای زیادی برای حمایت از بهبود عملکرد روزانه فرد انجام داد.

برخی از افراد ممکن است در پردازش ورودی از یک حس خاص (مثلاً پردازش بصری) مشکل داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است در ادغام ورودی‌های بیش از یک سیستم حسی مشکل داشته باشند. توجه داشته باشید که مشکلات یکپارچگی حسی با اختلالات حسی مانند کاهش شنوایی متفاوت است، اگرچه گاهی اوقات این دو منجر به رفتارهای مشابه می شوند. برای مثال، فردی که شنوایی کامل دارد، اگر در پردازش سیگنال‌های شنیداری با مشکل مواجه شود، می‌تواند به سختی مکالمات را دنبال کند.

انواع مختلف مشکل یکپارچگی حسی چیست؟

چالش ها یا مشکلات یکپارچگی حسی را می توان به دو دسته اصلی دسته بندی کرد:

1. اختلال در مدولاسیون حسی

تعدیل حسی به توانایی مغز برای فیلتر کردن و تنظیم اطلاعات حسی مورد نیاز برای درک اطلاعات مورد نیاز برای مشارکت در یک کار اشاره دارد. مدولاسیون موثر به این معنی است که می‌توانیم ورودی‌های حسی غیر مرتبط با وظیفه‌ای را که در حال انجام آن هستیم نادیده بگیریم.

2. دیسپراکسی

دیسپراکسی به مشکلاتی در برنامه ریزی و اجرای حرکتی اشاره دارد که می تواند بر توانایی فرد در انجام حرکات هماهنگ تأثیر بگذارد. برخی از افراد ممکن است یک یا هر دو دسته از تفاوت های یکپارچگی حسی را تجربه کنند.

همچنین زیر انواع زیر هر دسته بندی گسترده وجود دارد.

زیرگروه های اختلال در تعدیل حسی

پاسخگویی بیش از حد

افرادی که بیش از حد پاسخگو هستند ممکن است واکنش های شدیدی به ورودی های حسی داشته باشند. آنها ممکن است:

نسبت به لمس حساس باشید، فعالیت هایی مانند کوتاه کردن ناخن، بازی های نامرتب یا کوتاه کردن مو را ناراحت کننده بدانید. به صداهای بلند یا ناگهانی به شدت واکنش نشان دهید. از وسایل زمین بازی مانند تاب و سرسره اجتناب کنید زیرا آنها را طاقت فرسا می دانند. در مورد برخی غذاها بر اساس بافت، رنگ، دما و غیره بسیار حساس باشید.

عدم پاسخگویی

افراد کم پاسخ ممکن است واکنش کمتری به ورودی حسی داشته باشند. آنها ممکن است:

نترس به نظر می رسند یا وقتی درد دارند متوجه نمی شوند. به دنبال ورودی های حسی بیشتری باشند، مانند بی قراری، تکان خوردن، یا دویدن. مکرر اشیاء را بجوند. به محیط اطراف خود یا افراد اطراف خود توجه ضعیفی نشان دهند.

زیر انواع دیسپراکسی

ادغام و توالی دو طرفه دهلیزی (VBIS)

افراد مبتلا به این زیرگروه ممکن است در پردازش احساسات دهلیزی و حس عمقی با مشکل مواجه شوند و بر توانایی کنترل امتداد بدن، تعادل، یکپارچگی دو طرفه، توالی حرکات و برنامه ریزی حرکتی حرکات تأثیر می گذارد.

دست و پا چلفتی به نظر می رسند. مبارزه با هماهنگی ماهرانه اقداماتی که نیاز به زمان بندی صاف و کارآمد و دقت مکانی دارد، مانند دویدن برای گرفتن یا ضربه زدن به توپ. در عبور از خط وسط مشکل دارند. در انجام فعالیت های چند مرحله ای مشکل دارند. در کارهایی که شامل ادغام بینایی و حرکت هستند مشکل دارند.

سوماتودیسپراکسی

سوماتودیسپراکسی به مشکلاتی در هماهنگی و اجرای وظایف حرکتی جدید و نه معمولی مربوط می شود. همچنین شامل پردازش ضعیف لمسی، دهلیزی و عمقی است. افراد مبتلا به سوماتودیسپراکسی ممکن است:

دست و پا چلفتی به نظر می رسند. در برنامه ریزی و سازماندهی توالی حرکات در فعالیت هایی مانند بریدن با قیچی یا دوچرخه سواری مشکل دارند. در فعالیت های روزانه مانند لباس پوشیدن، استفاده از چاقو و چنگال مشکل دارید. مکرراً به چیزهایی برخورد کنید و/یا به آن ها سر بزنید. یادگیری مهارت هایی مانند بستن بند کفش، نوشتن یا مهارت های توپ بیشتر طول می کشد. هنگام دویدن، بالا رفتن، پریدن و بالا و پایین رفتن از پله ها، کنترل موتور درشت ضعیفی داشته باشید.. هنگام انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر مشکل دارند. عزت نفس پایینی دارند.

درمانگران واجد شرایط یکپارچگی حسی از این چارچوب برای ارزیابی و کمک به کودکان و بزرگسالان با این مشکلات حسی استفاده می کنند. آنها استراتژی‌ها و فعالیت‌هایی را ایجاد می‌کنند که می‌توانند نحوه پردازش و پاسخ افراد به اطلاعات حسی را بهبود بخشند و در نهایت عملکرد زندگی روزمره، تعاملات اجتماعی و عملکرد تحصیلی آنها را افزایش دهند. درمانگران همچنین در مورد مکان هایی که می توان در خانه، مدرسه و محیط های کار ایجاد کرد، توصیه می کنند.

مشکلات یکپارچگی حسی چقدر رایج است؟

از آنجایی که مشکلات یکپارچگی حسی می‌تواند همزمان با سایر تشخیص‌ها (از جمله اوتیسم، ADHD، OCD، سندرم‌های ژنتیکی و ناتوانی‌های یادگیری) و همچنین بدون هیچ تشخیص دیگری رخ دهد، تعیین رقم دقیق در مورد شیوع مشکل است.

یک مطالعه در سال 2009 نشان داد که از هر 6 کودک، 1 کودک دارای مشکلات پردازش حسی است که یادگیری و عملکرد در مدرسه را دشوار می کند. مطالعات دیگر نشان داده است که 66٪ از کودکان اوتیستیک (65-90٪ از کودکان اوتیستیک، بسته به مطالعه تحقیقاتی)، و 32٪ از کودکان با نیازهای آموزشی ویژه (که اوتیسم نیستند) تفاوت های مشخصی در رفتارهای حسی نشان می دهند.

اخیراً، مقاله‌ای در سال 2020 نشان داد که مشکلات پردازش حسی، اختلالات اجرایی و شناختی را در کنترل بازدارنده، توجه پایدار شنیداری و حافظه کلامی کوتاه‌مدت در کودکان اوتیستیک در زمینه مدرسه پیش‌بینی می‌کند.

یکپارچگی حسی چه ارتباطی با اوتیسم دارد؟

تحقیقات نشان داده است که اختلال طیف اوتیسم (ASD) ممکن است نحوه پردازش اطلاعات حسی افراد را تغییر دهد. در واقع، بر اساس کتابچه راهنمای تشخیصی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا، ویرایش پنجم (DSM-5)، کم واکنشی و/یا بیش واکنشی به ورودی حسی یکی از معیارهای تشخیص ASD است.

یک متاآنالیز اولیه متشکل از 14 مطالعه مختلف، ارتباط قابل توجهی را بین ASD و تغییرات در یکپارچگی حسی، از جمله حساسیت بیش از حد و حساسیت به علائم حسی نشان داد.

در یکی دیگر از مطالعات جدیدتر در سال 2020، محققان علائم حسی را در بیش از 650 بزرگسال اوتیستیک با استفاده از چیزی به نام ضریب ادراک حسی کوتاه (SPQ-Short) – ابزاری که می‌تواند برای اندازه‌گیری حساسیت‌های حسی استفاده شود، بررسی کردند. بر اساس نتایج این مطالعه، بزرگسالان اوتیستیک نسبت به بزرگسالان نوروتیپیک، به‌ویژه زنان، حساسیت حسی بالاتری را تجربه می‌کنند.

درمان یکپارچگی حسی چیست؟

درمان یکپارچگی حسی چیست؟

درمان یکپارچگی حسی فقط باید توسط یک پزشک متخصص SI انجام شود: این یک کاردرمانگر واجد شرایط، گفتار درمانگر یا فیزیوتراپیست است که آموزش های تکمیلی و دقیق بیشتری را در SI دیده است. این آموزش شامل ایجاد درک دقیقی از علوم اعصاب و پایه شواهدی است که پشتوانه یکپارچگی حسی است و همچنین متخصص در ارزیابی و ارائه مداخله برای افراد با مشکلات یکپارچگی حسی.

درمان SI (یا مداخلات SI) شامل قرار گرفتن در معرض ساختار یافته با ورودی های حسی، حرکت درمانی، درمان های تعادلی، فعالیت های فیزیکی با دقت طراحی شده و سفارشی سازی شده و تسهیلات (مانند تغییرات در محیط یا روال) است. یک پزشک SI ممکن است با مراجع، خانواده، مراقبین، مدرسه، سایر متخصصان بهداشتی یا کارفرما (در صورت لزوم) برای ایجاد یک «رژیم غذایی حسی» برای آن مراجع خاص کار کند. رژیم غذایی حسی مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و تسهیلات توصیه‌شده است (که می‌تواند هم در جلسات درمانی و هم در خانه یا مدرسه انجام شود) تا به آن فرد کمک کند ورودی حسی مورد نیاز خود را بدهد.

امتیاز دهید.
پیام بگذارید