اختلال احتکار، نشانه ها و درمان
شاید شما تا کنون با شخصی برخورد کرده باشید که تعداد زیادی وسیله را به شیوه ای آشفته ذخیره می کند، این امر معمولاً منجر به مقادیر غیرقابل کنترل درهم ریختگی می شود. این وسایل می توانند ارزش پولی کمی داشته باشند یا بدون ارزش باشند. در اینجا بحث اختلال احتکار مطرح میشود که یک مشکل مهم در نظر گرفته شده است. اگر میزان به هم ریختگی در زندگی روزمره اختلال ایجاد می کند، برای مثال: فرد نمی تواند از آشپزخانه یا حمام خود استفاده کند و نمی تواند به اتاق ها دسترسی داشته باشد و به هم ریختگی باعث ناراحتی قابل توجهی در او شده باشد یا بر کیفیت زندگی فرد یا خانواده آنها تأثیر منفی بگذارد، می گوییم این فرد دچار اختلال احتکار است. اما به این نکته توجه داشته باشیم که بی نظمی و درهم ریختگی می تواند نشانه ای از بیماری دیگری باشد. به عنوان مثال، فردی که مشکلات حرکتی دارد ممکن است از نظر جسمی نتواند حجم عظیمی از درهم و برهمی را که به دست آورده است پاک کند، و افراد دارای ناتوانی یادگیری یا افرادی که دچار زوال عقل هستند ممکن است نتوانند موارد را دسته بندی و دفع کنند.
اختلال احتکار که با نام های اختلال انباشت انگاری یا اختلال ذخیره سازی هم شناخته می شود، در حقیقت یک نوع مقاومت مستمر در برابر دور انداختن متعلقات فرد است. هر چند برخی از این متعلقات ارزش خاصی ندارند اما فرد مقاومت زیادی برای نگه داشتن آنها از خود نشان میدهد. نامههای تبلیغاتی، روزنامههای قدیمی و چیزهایی که به نظر بیشتر افراد زباله هستند، از جمله این متعلقات هستند. مشکلات روانشناختی مربوط با احتکار عبارتند از:
- افسردگی حاد
- اختلالات روان پریشی، مانند اسکیزوفرنی
- اختلال وسواس فکری جبری (OCD)
در برخی موارد، احتکار به خودی خود یک وضعیت است و اغلب با خود بی توجهی همراه است.
چه افرادی زمینه ابتلا به اختلال احتکار را دارند؟
کسانی که تنها زندگی کرده اند و دوران کودکی محرومی را گذراندهاند، یا با کمبود اشیاء مادی یا ارتباط ضعیف با سایر اعضای خانواده خود سابقه خانوادگی احتکار دارند در خانه ای درهم و برهم بزرگ شده اند و هرگز یاد نگرفته اند که اقلام را اولویت بندی و مرتب کنند
بسیاری از افرادی که احتکار می کنند، به شدت اعتقادات مربوط به به دست آوردن و دور انداختن چیزها را دارند، مانند: “من ممکن است روزی به این نیاز داشته باشم” یا “اگر این را بخرم، خوشحالم می کند”. دیگران ممکن است برای کنار آمدن با یک رویداد استرس زا مانند مرگ یک عزیز تلاش کنند. تلاش برای دور انداختن چیزها اغلب باعث ایجاد احساسات بسیار قوی می شود که ممکن است بسیار طاقت فرسا باشد، بنابراین شخصی که احتکار می کند اغلب تمایل دارد تصمیم گیری در مورد آنچه را که می توان دور انداخته شود یا اجتناب می کند. اغلب، بسیاری از چیزهایی که نگهداری می شوند ارزش پولی کمی دارند یا اصلاً ارزش پولی ندارند و ممکن است آن چیزی باشد که بیشتر مردم آن را زباله می دانند. فرد ممکن است اقلام را به دلایلی که برای افراد دیگر واضح نیست، مانند دلایل احساسی، یا احساس زیبایی یا مفید بودن اشیاء، نگه دارد. اکثر افراد مبتلا به اختلال احتکار وابستگی عاطفی بسیار قوی به اشیا دارند.
افراد در چه سنی دچار اختلال احتکار می شوند؟
تمایل به احتکار اغلب از نوجوانی شروع میشود و با افزایش سن، این خصیصه بدتر میشود. برعکس فرد جمعکنندهی کلکسیون (کسی که اشیای خاص و مرتبط که ارزش معینی دارند را جمع آوری میکند)، فرد مبتلا به اختلال احتکار اشیای رندومی را جمعآوری میکند. همچنین بیش از حد به داراییهایی دل میبندد که ممکن است هیچ ارزشی نداشته باشند. نشانه های ذخیره کردن ممکن است اولین بار در حدود 11 الی 15 سالگی پدیدار شوند و در اواسط 20 الی 30 سالگی، مختل کردن عملکرد روزمره فرد را آغاز کنند و در 30 تا 40 سالگی موجب اختلال قابل ملاحظه بالینی شوند. شرکت کنندگان در تحقیقات پژوهش بالینی معمولا 50 تا 60 ساله هستند. بنابراین، شدت ذخیره سازی با هر دهه زندگی افزایش می یابد. بعد از اینکه نشانه ها شروع شدند، روند ذخیره سازی مزمن می شود، به طوری که شمار معدودی از افراد از روند افزایش و کاهش خبر می دهند.
تفاوت بین احتکار و جمع آوری اشیاء چیست؟
بسیاری از افراد اقلامی مانند کتاب یا تمبر را جمع آوری می کنند و این مشکلی محسوب نمی شود. تفاوت بین “احتکار” و “مجموعه” در نحوه سازماندهی این اقلام است. یک مجموعه معمولاً به خوبی سفارش داده می شود و اقلام به راحتی قابل دسترسی هستند. یک انبار معمولاً بسیار نامنظم است، فضای زیادی را اشغال می کند و اقلام تا حد زیادی غیرقابل دسترس هستند. به عنوان مثال، شخصی که نقدهای روزنامه را جمع آوری می کند، ممکن است نظرات مورد نظر خود را حذف کند و آنها را در یک کاتالوگ یا دفترچه دسته بندی کند. کسی که احتکار می کند ممکن است پشته های بزرگی از روزنامه ها را نگه دارد که کل خانه اش را به هم ریخته است و به این معنی است که در واقع خواندن هر یک از نظراتی که می خواستند وجود نداشته باشد.
علائم افراد مبتلا به اختلال احتکار
فردی که دارای اختلال احتکار است معمولاً تمام اقلامی که ممکن است حتی هیچ ارزشی نداشته باشند را نگهداری می کنند، مانند نامه های ناخواسته و کیسه های پلاستیک، یا اقلامی که قصد استفاده مجدد یا تعمیر آنها را ندارند. دسته بندی یا سازماندهی موارد برایشان سخت است، در تصمیم گیری مشکل دارند، برای مدیریت کارهای روزمره مانند پخت و پز، نظافت و پرداخت قبوض تلاش بی ثمر می کنند، شدیداً به اقلام وابسته می شوند و اجازه نمی دهند کسی آنها را لمس کند یا قرض بگیرد.
چرا اختلالات احتکار مشکل ساز است؟
اختلال احتکار به دلایل مختلفی می تواند مشکل ساز باشد. این اختلال می تواند زندگی فرد را تحت الشعاع قرار دهد و رفت و آمد در خانه را برای آنها بسیار دشوار کند. می تواند عملکرد کاری، بهداشت شخصی و روابط آنها را تحت تأثیر قرار دهد. شخصی که احتکار می کند معمولاً تمایلی ندارد یا نمی تواند بازدید کننده داشته باشد که می تواند باعث انزوا و تنهایی شود. به هم ریختگی می تواند برای فرد و هر کسی که در خانه او زندگی می کند یا از آن بازدید می کند، خطری برای سلامتی ایجاد کند.
اگر مشکوک به اختلال احتکار کسی هستید چه کاری می توانید انجام دهید؟
اگر فکر میکنید یکی از اعضای خانواده یا فردی که میشناسید به اختلال احتکار مبتلا است، سعی کنید آنها را متقاعد کنید که برای ملاقات با پزشک عمومی همراه خود بیایند. این ممکن است آسان نباشد، زیرا کسی که احتکار می کند ممکن است فکر نکند که به کمک نیاز دارد. سعی کنید در مورد این موضوع حساس باشید و بر نگرانی های خود برای سلامتی و رفاه آنها تاکید کنید. به آنها اطمینان دهید که قرار نیست کسی به خانه آنها برود و همه چیز را بیرون بیندازد. شما فقط می خواهید با دکتر در مورد احتکار آنها صحبت کنید تا ببینید چه کاری می توان انجام داد و چه حمایتی برای توانمندسازی آنها برای شروع روند بی نظمی در دسترس است. پزشک عمومی شما ممکن است بتواند شما را به تیم سلامت روان جامعه محلی خود ارجاع دهد، تیمی که ممکن است درمانگری داشته باشد که با مسائلی مانند OCD و احتکار آشنا باشد. اگر در دسترسی به درمان مشکل دارید، موسسه خیریه OCD-UK ممکن است بتواند به شما کمک کند. به طور کلی ایده خوبی نیست که فضای ذخیره سازی اضافی تهیه کنید یا با شورا یا بهداشت محیط تماس بگیرید تا زباله ها را پاک کنید. این مشکل را حل نمی کند و درهم ریختگی اغلب به سرعت دوباره ایجاد می شود.
نحوه درمان اختلالات احتکار
درمان اختلال احتکار آسان نیست، حتی زمانی که فرد آماده درخواست کمک باشد، اما می توان بر آن غلبه کرد. درمان اصلی درمان شناختی رفتاری (CBT) است. درمانگر به فرد کمک می کند تا بفهمد چه چیزی دور انداختن اشیا را دشوار می کند و دلایل به هم ریختگی ایجاد شده است. این با وظایف عملی و برنامه ای برای کار ترکیب خواهد شد. این مهم است که فرد مسئولیت پاکسازی درهم و برهمی را از خانه خود بپذیرد. درمانگر از این امر حمایت و تشویق خواهد کرد. داروهای ضد افسردگی به نام مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) نیز نشان داده شده است که به برخی از افراد مبتلا به اختلالات احتکار کمک می کند.
روش شناختی رفتاری (CBT) چگونه به درمان احتکار کمک می کند؟
CBT نوعی از گفتار درمانی است که با تغییر نحوه تفکر (شناختی) و عمل (رفتار) به شما کمک می کند تا مشکلات خود را مدیریت کنید. این شما را تشویق می کند که در مورد اینکه چگونه در مورد خود، جهان و دیگران فکر می کنید و اینکه چگونه کاری که انجام می دهید بر افکار و احساسات شما تأثیر می گذارد صحبت کنید. جلسات منظم CBT در یک دوره زمانی طولانی معمولاً ضروری است و تقریباً همیشه نیاز است که شامل برخی جلسات خانگی باشد که مستقیماً بر روی بی نظمی کار می کند. این نیاز به انگیزه، تعهد و صبر دارد، زیرا رسیدن به هدف درمان ممکن است ماهها طول بکشد. هدف بهبود تصمیم گیری و مهارت های سازمانی افراد، کمک به آنها برای غلبه بر میل به صرفه جویی و در نهایت پاک کردن درهم و برهمی، اتاق به اتاق است. درمانگر چیزی را دور نمی اندازد اما به راهنمایی و تشویق فرد به انجام این کار کمک می کند. درمانگر همچنین میتواند به فرد کمک کند تا استراتژیهای تصمیمگیری را توسعه دهد، در حالی که باورهای اساسی را که به مشکل احتکار کمک میکنند شناسایی و به چالش بکشد. فرد به تدریج در دور انداختن اشیا بهتر می شود و یاد می گیرد که وقتی این کار را انجام می دهد هیچ اتفاق وحشتناکی نمی افتد و در سازماندهی وسایلی که اصرار دارند نگه دارند بهتر می شود. در پایان درمان، فرد ممکن است تمام بهم ریختگی های خود را پاک نکرده باشد، اما درک بهتری از مشکل خود به دست خواهد آورد. آنها برنامه ای خواهند داشت تا به آنها کمک کند تا به موفقیت های خود ادامه دهند و از لغزش به روش های قدیمی خود جلوگیری کنند.
معیارهای 5-DSM برای اختلال احتکار |
A . فرد همیشه و به طور دایم به دشواری می تواند اموال خود را دور بریزد یا از آنها جدا شود، و فرقی نمی کند که ارزش واقعی آنها چقدر است .B . علت این مشکل این است که فرد احساس می کند باید آیتم های مورد نظر را برای روز مبادا نگه دارد و می خواهد از رنج و دیسترس ناشی از دور ریختن آنها اجتناب کند. C . ناتوانی در دور ریختن آیتم ها و اشیا باعث می شود به تدریج زیاد شوند و باعث شلوغ شدن و انباشته شدن اتاق ها و قسمتهای مختلف خانه شوند (مخصوصا جاهایی که رفت و آمد و سایر فعالیت ها در آنها معمولا زیاد است) و به همین دلیل، دیگر نتوان از آنها مثل قبل استفاده کرد. مثلا، اتاق نشیمن تبدیل به یک انباری بی نظم و ترتیب می شود. اگر مکان های مهم خانه خلوت هستند، صرفا به خاطر مداخله اشخاص ثالث است (مثلا، اعضای خانواده، نظافتچی ها، یا مقامات مسئول) D . احتکار باعث می شود که در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی فرد رنج شخصی یا نابسامانی شدیدی به وجود آید (از جمله، حفظ یک محیط ایمن برای زندگی خود و دیگران) E . نمی توان احتکار را به یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد (مثلا، آسیب مغزی، بیماری قلبی-عروقی، سندروم پرادر – ویلی) F . سایر اختلالات مندرج در 5-DSM نمی توانند دلیل بهتری برای احتکار باشند (مثلا، احتکار به خاطر وسواس های مرتبط با اختلال وسواسی- اجباری، کاهش انرژی در اختلال افسردگی عمده، دیلوژنها در اسکیزوفرنی یا سایر اختلالات سایکوتیک، نقصهای شناختی در اختلال نوروکوگنیتیو عمده، علاقه های محدود (محدودیت علاقه) در اختلال طیف اوتیسم) |
سخن نهایی
اختلاس وسواس احتکار یا ذخیره سازی، به طور کلی به اضطراب هایی برمی گردد که اکثرا در دوران کودکی برای فرد به وجود آمده اند.پس یکی از درمان های مفید در جهت بهبود این افراد، پیدا کردن ریشه اضطراب های عمیق آنهاست. رفتاری که ما باید در قبال افراد مبتلا به این اختلال نشان دهیم، مبتنی بر درک وضعیت و درک تعلق های ایشان به آن اشیاء است. شاید هم شما بدانیدکه آن اشیا ارزش چندانی ندارند؛ اما باید حواسمتان باشد که برای فرد دچار این اختلال، این اشیا همچون عزیزان نزدیک فرد برای او مهم و با ارزش هستند.