دو قطبی یعنی چه؟ علائم و درمان بیماری بایپولار

بیماری دو قطبی یعنی چه؟ بیماری دو قطبی یک اختلال رایج روانشناسی است که نام آن را زیاد شنیده اید. ممکن است تا به حال برای شما پیش آمده باشد که در طول روز احساسات مختلف مانند: غم، شادی، استرس و هیجان بیش از اندازه را تجربه کرده باشید. ممکن است تغییر حس و حالتان در طی روز ناشی از بروز اتفاقات مختلف باشد، اما در بعضی افراد تغییر مداوم این حس یعنی شادی و غم به صورت مکرر تکرار می‌شود. افرادی که این حس ها را تجربه می کنند، از بعد روانی مشکوک به یک بیماری به نام بیماری دو قطبی هستند. که می تواند به صورت خفیف یا شدید بروز کند. بیماری دو قطبی یکی از اختلالات رایج در روانشناسی شناخته شده است که با نام افسردگی شیدایی نیز شهرت دارد.

بیماری دو قطبی چیست؟

بیماری دو قطبی یک اختلال مغزی است که باعث تغییراتی در خلق و خو، انرژی و توانایی عملکرد فرد می شود. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی حالت‌های هیجانی شدیدی را تجربه می‌کنند که معمولاً در دوره‌های مشخصی از روزها تا هفته‌ ها رخ می‌دهد که به آن دوره‌های خلقی می‌گویند. این اپیزودهای خلقی به عنوان شیدایی / هیپومانیک (خلق غیرعادی شاد یا تحریک‌پذیر) یا افسردگی (خلق غمگین) طبقه‌بندی می‌شوند. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی معمولاً دوره هایی از خلق و خوی خنثی نیز دارند.

در صورتی که افراد بدون اختلال دو قطبی نوسانات خلقی را نیز تجربه می کنند. با این حال، این تغییرات خلقی معمولاً چند ساعت طول می کشد تا چند روز. همچنین، این تغییرات معمولاً با درجه شدید تغییر رفتار یا دشواری در روال‌های روزمره و تعاملات اجتماعی که افراد مبتلا به اختلال دو قطبی در طول دوره‌های خلقی نشان می‌دهند، همراه نیستند. اختلال دو قطبی می تواند روابط فرد با عزیزان را مختل کند و باعث ایجاد مشکل در کار یا رفتن به مدرسه شود.

bipolar disorder

اختلال دو قطبی در چه سنی پدید می آید؟

اختلال دو قطبی معمولاً در خانواده ها دیده می شود: 80 تا 90 درصد افراد مبتلا به اختلال دو قطبی یکی از بستگان مبتلا به اختلال دو قطبی یا افسردگی دارند. عوامل محیطی مانند استرس، اختلال در خواب و مواد مخدر و الکل ممکن است باعث ایجاد اپیزودهای خلقی در افراد آسیب پذیر شود. اگرچه دلایل خاص اختلال دوقطبی در مغز نامشخص است، اعتقاد بر این است که عدم تعادل مواد شیمیایی مغز منجر به اختلال در فعالیت مغز می شود. میانگین سن شروع 25 سالگی است.

اختلال دو قطبی به چند دسته تقسیم می شود؟

اختلال دو قطبی شامل سه بخش: (اختلال دوقطبی I، دوقطبی II و اختلال سیکلوتیمیک) است.

 انواع اختلال دوقطبی

اختلال دو قطبی I

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I اغلب دارای سایر اختلالات روانی مانند اختلالات اضطرابی، اختلالات مصرف مواد و یا اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) هستند. خطر خودکشی در میان افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I به طور قابل توجهی بیشتر از جمعیت عمومی است. اختلال دوقطبی I زمانی تشخیص داده می شود که فرد یک دوره شیدایی را تجربه کند. در طول یک دوره شیدایی، افراد مبتلا، افزایش شدید انرژی را تجربه می‌کنند و ممکن است احساس کنند در بالای دنیا هستند یا به‌طور ناخوشایندی در خلق و خوی تحریک‌پذیر هستند. برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی I نیز دوره های افسردگی یا هیپومانیک را تجربه می کنند و اغلب افراد نیز دوره هایی از خلق و خوی خنثی دارند.

شیدایی در بیماری دو قطبی چیست؟

دوره شیدایی دوره‌ای حداقل یک هفته‌ای در بیماری دو قطبی است که در آن فرد در بیشتر روزها بسیار پرخطر یا تحریک‌پذیر است، انرژی بیشتری از حد معمول دارد و حداقل سه مورد از تغییرات زیر را در رفتار خود تجربه می‌کند:

  • کاهش نیاز به خواب (به عنوان مثال، احساس انرژی با وجود خواب بسیار کمتر از حد معمول).
  • افزایش یا تندتر شدن گفتار
  • افکار مسابقه ای غیرقابل کنترل یا تغییر سریع ایده ها یا موضوعات هنگام صحبت کردن
  • حواس پرتی
  • افزایش فعالیت (به عنوان مثال، بی قراری، کار بر روی چندین پروژه به طور همزمان)
  • افزایش رفتار مخاطره آمیز (مانند رانندگی بی احتیاطی، ولگردی و خرج کردن)

این رفتارها باید نشان دهنده تغییری نسبت به رفتار معمول فرد باشد و برای دوستان و خانواده واضح باشد. علائم باید آنقدر شدید باشد که باعث اختلال در کار، خانواده یا فعالیت ها و مسئولیت های اجتماعی شود. علائم دوره شیدایی معمولاً نیاز به دریافت مراقبت های بیمارستانی برای ایمن ماندن از فرد دارد. برخی از افرادی که دوره‌های شیدایی را تجربه می‌کنند، تفکر آشفته، باورهای نادرست و یا توهماتی را نیز تجربه می‌کنند که به عنوان ویژگی‌های روان‌پریشی شناخته می‌شوند.

هیپومانیک چیست؟

یک دوره هیپومانیک با علائم شیدایی کمتر شدید مشخص می شود که باید تنها چهار روز متوالی به جای یک هفته طول بکشد. علائم هیپومانیک منجر به مشکلات عمده ای در عملکرد روزانه نمی شود که معمولاً علائم شیدایی ایجاد می کند.

 افسردگی اساسی چیست؟

دوره افسردگی اساسی یک دوره حداقل دو هفته ای در بیماری دو قطبی است که در آن فرد حداقل پنج مورد از علائم زیر را دارد (شامل حداقل یکی از دو علامت اول):

  • غمگینی یا ناامیدی شدید
  • از دست دادن علاقه به فعالیت هایی که فرد زمانی از آن لذت می برد
  • احساس بی ارزشی یا گناه
  • خستگی
  • افزایش یا کاهش خواب
  • افزایش یا کاهش اشتها
  • بی قراری (مثلاً قدم زدن) یا کندی گفتار یا حرکت
  • مشکل در تمرکز
  • افکار مکرر مرگ یا خودکشی

اختلال دوقطبی II

تشخیص اختلال دوقطبی II مستلزم داشتن حداقل یک دوره افسردگی اساسی و حداقل یک دوره هیپومانیک است. افراد بین قسمت‌ها به عملکرد معمول خود باز می‌گردند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II اغلب ابتدا در نتیجه اولین دوره افسردگی خود به دنبال درمان می روند، زیرا دوره های هیپومانیک اغلب احساس لذت می کنند و حتی می توانند عملکرد را در محل کار یا مدرسه افزایش دهند. افراد مبتلا به اختلال دوقطبی II اغلب دارای بیماری های روانی دیگری مانند اختلال اضطراب یا اختلال مصرف مواد هستند که مورد دوم می تواند علائم افسردگی یا هیپومانیا را تشدید کند. درمان های دوقطبی II مشابه درمان های دوقطبی I است: دارو درمانی و روان درمانی. بسته به علائم خاص، رایج ترین داروهای مورد استفاده تثبیت کننده های خلق و خو و داروهای ضد افسردگی هستند.

اختلال سیکلوتیمیک

اختلال سیکلوتیمیک شکل خفیف‌تری از اختلال دوقطبی است که شامل بسیاری از «نوسان‌های خلقی» با هیپومانیا و علائم افسردگی است که اغلب رخ می‌دهد. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا فراز و نشیب های عاطفی را تجربه می کنند اما با علائم شدیدتر از اختلال دوقطبی I یا II.

علائم اختلال سیکلوتیمیک شامل موارد زیر است:

برای حداقل دو سال، دوره های زیادی از علائم هیپومانیک و افسردگی وجود دارد، اما علائم با معیارهای دوره هیپومانیک یا افسردگی مطابقت ندارند.
در طول دوره دو ساله، علائم (نوسانات خلقی) حداقل برای نیمی از زمان باقی مانده است و هرگز بیش از دو ماه متوقف نشده است. درمان اختلال سیکلوتایمیک می تواند شامل دارو درمانی و گفتار درمانی باشد. برای بسیاری از افراد، گفتار درمانی می تواند به کاهش استرس ناشی از نوسانات خلقی کمک کند. نگه داشتن یک دفتر خاطرات خلقی می تواند روشی موثر برای مشاهده الگوهای نوسانات خلقی باشد. افراد مبتلا به سیکلوتیمیا ممکن است به مرور زمان درمان را شروع کرده و متوقف کنند.

شایع ترین علائم بیماری دو قطبی

1. افسردگی

فردی که مبتلا به اختلال دو قطبی باشد، همان علائمی را دارد که فرد مبتلا به افسردگی خواهد داشت. هر دوی این افراد دچار بی‌خوابی، خستگی، مشکل در تمرکز و کاهش اشتها به غذا هستند. طول مدت مانیا، یا شیدایی که بعد از افسردگی بروز می‌کند چیزی است که بین تشخیص اختلال دو قطبی و افسردگی اختلاف ایجاد می‌کند. بنابراین شما باید حتماً نوسانات خلقی خود را به درمانگر یا پزشکتان اطلاع دهید؛ زیرا درمان افسردگی با درمان اختلال دوقطبی تفاوت دارد.
تجویز داروی ضدافسردگی به تنهایی برای بیماری که به اختلال دو قطبی و افسردگی مبتلاست، توصیه نمی‌شود زیرا می‌تواند فرد را به سمت مانیا و شیدایی سوق دهد.

2. مشکلات خواب

طبیعی است که گاهی به دلیل استرس یا هیجان خاصی، شب خواب به چشممان نیاید؛ اما کسی که مبتلا به اختلال دو قطبی باشد، ممکن است تا چند روز پشت سرهم، خیلی کمتر از حد معمول بخوابد یا حتی اصلاً خوابش نبرد، اما همچنان احساس انرژی کند. موضوع فقط این نیست که این فرد خوابش نمی‌آید بلکه نیاز او به خواب کاهش یافته است. کسی که دچار اختلال دوقطبی است، طی یک فاز افسردگی ممکن است بیشتر از حد معمول بخوابد. حفظ الگو و برنامه‌ی منظم خواب برای کسانی که اختلال دو قطبی دارند اهمیت ویژه‌ای دارد.

3. داشتن حالات و هیجانات متفاوت

اگر حس خوشحالی و عالی بودن در یک فرد، در سطح بسیار بالایی باشد، که علت مشخصی را نتوان برای آن پیدا کرد، یک هفته یا بیشتر طول بکشد، یا همراه با دیگر علائم ظاهر شود، این علامت مانیا یا شیدایی است که یکی از نشانه‌های اختلال دو قطبی است. در واقع مانیا خطرناک است، چون می‌تواند باعث شود فرد تصمیم‌های مهمی بگیرد (تصمیم‌های مالی، جنسی و وحتی آسیب های جسمانی) که در حالت عادی چنین تصمیم‌هایی نخواهد گرفت. و گاهی این اتفاق می‌تواند سبب سایکوزیس یا روان‌پریشی شود که دور شدن از واقعیت بوده و شامل توهم و هپروت می‌شود.

4. مشکل در تمرکز کردن

مشکل در تمرکز و مدام از کاری سراغ کار دیگری رفتن، یا به طور کلی ناتوانی در به پایان رساندن کارها می‌تواند مرتبط با بلندپروازی، استرس و یا فاکتورهای دیگری مانند اختلال نقص دقت و توجه باشد؛ اما اگر فرد آنقدر بی‌تمرکز است که نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد، و این مسئله در کار و روابط او دردسرهایی ایجاد کرده، پس علائم اختلال دو قطبی را دارد.

5. عصبانیت غیرعادی و حساس بودن

این یکی از علائمی است که تشخیص آن واقعاً سخت و فریب آمیز است زیرا یک واکنش طبیعی نسبت به فرسودگی یا بی‌انصافی است. مثلاً کاملاً طبیعی است که وقتی در بزرگراه، اتومبیلی ناگهان جلوی شما می‌پیچد عصبانی شوید. اما خشمی که متناسب با موقعیت پیش آمده نیست، خیلی زود بروز می‌کند، خارج از کنترل است و ساعت‌ها طول می‌کشد و مکرراً روی می‌دهد، رفتاری است که جزو علائم احتمالی اختلال دو قطبی به شما می‌آید. اعتماد به نفس بالا چیز خوبی است؛ اما در مورد کسی که اختلال دو قطبی دارد، اعتماد به نفس زیاد می‌تواند منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرست شود. افرادی که اختلال دو قطبی دارند، احساس خودبزرگ‌بینی می‌کنند و وقتی در فاز شیدایی هستند، به پیامدها نمی‌اندیشند. این اتفاق باعث می‌شود خطراتی بکنند و دست به رفتارهای نا به هنجاری بزنند که در حالت عادی روی نمی‌دهد.

6. مصرف الکل یا مواد مخدر

افرادی که دچار اختلال دو قطبی‌اند، نسبت به یک فرد معمولی، خیلی بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدر یا الکل هستند. این افراد ممکن است سعی کنند علائم اختلال خود را طی فاز شیدایی، با الکل یا مواد مخدر تسکین دهند یا از آن‌ها به عنوان یک محرک طی دوره‌ی افسردگی استفاده کنند.

اختلال دوقطبی و مغز

هر ساله 2.9 درصد از جمعیت ایالات متحده به اختلال دوقطبی مبتلا می شوند. اما این وضعیت چیست؟ اختلال دوقطبی یا افسردگی شیدایی یک اختلال مغزی جدی است که باعث تغییرات شدید در خلق و خو، انرژی یا عملکرد می شود و می تواند از دوره های شیدایی (“بالا”) تا دوره های افسردگی (“پایین”) متغیر باشد. این نوسانات خلقی می توانند از نظر شدت متفاوت باشند و ممکن است برای ساعت ها، روزها یا ماه ها ادامه داشته باشند. اما چه چیزی باعث این نوسانات خلقی می شود؟ اختلال دوقطبی چگونه بر مغز تأثیر می گذارد؟

برای درک تأثیرات اختلال دوقطبی بر مغز، ابتدا باید بدانیم که چه بخشی از مغز تحت تأثیر اختلال دوقطبی است. اختلال دوقطبی بر ماده خاکستری نازک‌تر قشر مغز در ناحیه پیشانی، گیجگاهی و جداری هر دو نیمکره مغز و همچنین هیپوکامپ تأثیر می‌گذارد. با این حال، اختلال دوقطبی بیشترین تأثیر را بر روی پارس اپرکولاریس چپ (مربوط به گفتار)، شکنج دوکی شکل چپ (به ما امکان می‌دهد ویژگی‌های صورت را در اشیا تشخیص دهیم)، و قشر پیشانی میانی منقاری چپ (مربوط به تنظیم هیجانی و حافظه کاری) دارد. اما اگر با مغز آشنایی ندارید، همه اینها می تواند گیج کننده به نظر برسد. برای کمک، توانبخشی سلامت روان ما چگونگی تأثیر اختلال دوقطبی بر مغز را بررسی کرده است.

کاهش ماده خاکستری در مغز

ابتدا، اجازه دهید در مورد چگونگی تأثیر اختلال دوقطبی بر ماده خاکستری مغز صحبت کنیم. سیستم عصبی مرکزی از دو نوع بافت مختلف تشکیل شده است: ماده خاکستری و ماده سفید. ماده خاکستری در مغز ما را قادر می سازد حرکت، حافظه و احساسات را کنترل کنیم. ماده خاکستری عمدتا برای پردازش اطلاعات در مغز عمل می کند. ساختارها مانند آکسون ها سیگنال های تولید شده توسط اندام های حسی ما را حمل می کنند که شامل لمس، بویایی، بینایی، شنوایی و چشایی می شوند. ماده خاکستری سیگنال هایی را به سلول های عصبی در سیستم عصبی مرکزی می فرستد، جایی که سیناپس های عصبی، که فضاهای بین نورون ها هستند، پاسخ ایجاد می کنند.

یک مطالعه به رهبری موسسه تصویربرداری عصبی و انفورماتیک USC Stevens در دانشکده پزشکی کک در مورد عملکرد مغز اختلال دوقطبی، نازک شدن ماده خاکستری در مغز بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی را نشان داد. بیشترین این کمبودها به طور خاص در نواحی پیشانی و گیجگاهی مغز مشاهده شد. علاوه بر این، برخی از بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در این مطالعه نیز اختلافات بیشتری را در ماده خاکستری مغز نشان دادند. زمانی که ماده خاکستری مغز شما کاهش می یابد، ممکن است علائمی مانند موارد زیر را تجربه کنید:

  • کاهش کنترل تکانه
  • کاهش کنترل بر حواس
  • مشکلاتی در تنظیم رفلکس ها یا زمان واکنش شما
  • مشکل در مهارت های حرکتی مانند تعادل، کشیدن، صحبت کردن و نوشتن

این علائم می تواند توضیح دهد که چرا دوره های شیدایی اغلب تکانشی، بی دقت یا بی پروا به نظر می رسند. وجود ماده خاکستری کمتر در مغز همچنین می تواند باعث سستی و ناامیدی و همچنین مشکل در انجام کارهای ساده در هنگام تجربه یک دوره دوقطبی افسرده شود.

کوچک شدن هیپوکامپ

عملکرد مغز دوقطبی همچنین با هیپوکامپ مرتبط است. هیپوکامپ در یادگیری، تثبیت و بازیابی حافظه نقش دارد. همچنین در عملکردهای حافظه کلامی، پاسخ های استرس، احساسات، فعالیت هدفمند و یکپارچگی حسی-حرکتی دخیل است. یک مطالعه اخیر نشان داد که بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در مقایسه با افراد بدون اختلال خلقی، کاهش در هیپوکامپ نشان دادند. زمانی که این اتفاق می افتد، حافظه به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. سمت راست هیپوکامپ به شما کمک می کند مکان ها را با خاطرات خاص مرتبط کنید، در حالی که سمت چپ حافظه کلامی و بصری را تنظیم می کند. این ناحیه از مغز به شما کمک می کند تا واکنش های احساسی خود را تنظیم کنید.

هنگامی که هیپوکامپ کوچک می شود، علائم خاصی ممکن است رخ دهد، از جمله:

  • افسردگی، که می تواند به دوره های افسردگی منجر شود
  • مشکلات حافظه، که می تواند منجر به پارانویا شود
  • سرخوردگی
  • تحریک پذیری
  • پاسخ‌های هیجانی تنظیم‌نشده، که می‌تواند به تغییرات خلقی کمک کند
  • گیجی

راه های درمان بیماری دو قطبی

اختلال دوقطبی حتی در شدیدترین حالت قابل درمان است. هرچه فرایند درمان زودتر شروع شود، احتمال کاهش شدت و بسامد دوره‌های افسردگی و شیدایی بیشتر خواهد بود. از آنجایی که اختلال دوقطبی در تمام طول عمر، فرد را درگیر خود می‌سازد، درمان هم طولانی‌مدت است و نه‌ تنها درجهت تسکین علائم پیش می‌رود، بلکه قصد دارد مانع از عود علائم شود. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از نظر نوسانات خلقی و علائم مربوط به آن به ثبات خواهند رسید. ترکیب دارو و روان‌درمانی موثرترین روش درمان بیماری دوقطبی است.

تفاوت بین اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی چیست؟

اختلال شخصیت مرزی (BPD) و اختلال دوقطبی علائم مشابهی دارند و اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته می‌شوند، اما شرایط متفاوتی هستند.

BPD شامل یک الگوی طولانی مدت از نوسانات ناگهانی لحظه به لحظه در خلق و خوی، رفتار و تصویر از خود است که اغلب توسط مشکلاتی در تعامل با افراد دیگر ایجاد می شود. خود آسیبی غیر خودکشی نیز در BPD شایع است اما در اختلال دوقطبی نه.

اختلال دوقطبی با BPD متفاوت است زیرا شامل دوره های متمایز و طولانی تر شیدایی / هیپومانیا و / یا افسردگی است. چند چیز می تواند باعث ایجاد دوره های شیدایی یا افسردگی شود، مانند تغییرات خواب، استرس، داروها و مصرف مواد.


تفاوت اختلال شخصیت مرزی و اختلال دوقطبی


چه زمانی باید به روانپزشک یا روانشناس بالینی مراجعه کرد؟

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، با وجود افراط‌های خلقی، اغلب نمی‌دانند که بی‌ثباتی عاطفی چقدر زندگی آنها و عزیزانشان را مختل می‌کند. در نتیجه درمان مورد نیاز خود را دریافت نمی کنند.

اگر مانند برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی هستید، ممکن است از احساس سرخوشی بیشتر لذت ببرید. اما یک سقوط عاطفی همیشه این سرخوشی را به دنبال دارد. یک تصادف می تواند شما را افسرده و فرسوده کند. ممکن است باعث شود در کنار آمدن با دیگران با مشکل مواجه شوید. همچنین ممکن است شما را در مشکلات مالی یا حقوقی قرار دهد.

اگر علائم افسردگی یا شیدایی دارید، به مراقبت های بهداشتی یا متخصص سلامت روان خود مراجعه کنید. اختلال دوقطبی به خودی خود بهتر نمی شود. یک دکتر درمان دوقطبی می تواند به شما در کنترل علائم کمک کند.

3.6/5 - (5 امتیاز)
پیام بگذارید