وابستگی ایمن، تعریف دلبستگی امن و راه های درمان

دلبستگی، هیجانی است که در تمام افراد دنیا وجود دارد و آن را نمی توان انکار کرد. درواقع انسانها تحت تاثیر پیوندهای دلبستگی هایشان هستند. دلبستگی از زمان نوزادی در انسان ها وجود دارد. کودک که با گریه به مادر پیغام می فرستد، اگر از مادر به موقع پاسخ بگیرد، دلبستگی اش به مادر بیشتر می شود و احساس امنیت می کند و اتکا به نفس در او شکل می گرد. برعکس نوزادی که مادر دیر به او پاسخ می دهد، دیر او را در آغوش می گیرد، دیر به او شیر می دهد و او انتظاری همراه با ناراحتی زیادی را متحمل می شود، در آینده احساس ترس و اضطراب خواهد داشت. پس به همین خاطر است که نوزادان نیاز دارند که گرایش خاص به مادر خود داشته باشند. درواقع باید یک دلبستگی ایمن داشته باشند. احساس ایمنی در زندگی یک نوعی از وابستگی است .فردی که احساس قدرت و امنیت کند، می تواند در تمامی مراحل زندگی این احساس را داشته باشد و از آن بهره ببرد و به موفقیت ها و دستاوردهای جدیدتری برسد. اگر هم این احساس را نداشته باشد، احساس ناتوانی می کند و این ضعف در تمام امورات زندگی خودش را نمایان می کند. ایجاد دلبستگی ایمن در نوزاد کار سختی نیست. نوزاد فقط تغذیه می‌خواهد و استراحت و برآوردن این نیازها زمینه دلبستگی ایمن او را فراهم می‌کند. در سنین بالاتر هم می‌توان این پیوند را ایجاد کرد. لازمه‌اش داشتن مهارت‌های ایجاد دلبستگی و شناخت چالش‌های این مسیر است. در ادامه، بیشتر درباره این مفهوم توضیح می‌دهیم.

دلبستگی چیست؟

دلبستگی نوعی ارتباط عاطفی است که بر مبنای رابطه بی‌کلام بین شما و اطرافیانتان شکل می‌گیرد. مثلا ارتباطتان با فرزند خود را در نظر بگیرید. این دلبستگی بر رشد ذهنی، جسمی، فکری، عاطفی و اجتماعی کودک اثر می‌گذارد و نحوه عملکرد کودک در محیط مدرسه و بعدها در زندگی، تا حد زیادی به آن بستگی‌ خواهد داشت. ایجاد وابستگی ایمن، هیچ ارتباطی به کیفیت مراقبت یا عشق والدین ندارد. بلکه ذره‌ ذره آن بر اساس ارتباط عاطفی غیرکلامی شما و فرزندتان شکل می‌گیرد. در واقع رفتار فرزند شما انعکاس رفتار شماست.

انواع دلبستگی

بر اساس نتایج مطالعه SSC، مری آینزورث به این نتیجه رسید که انواع دلبستگی در کودکان در سه سبک وجود دارد: وابستگی ایمن، دلبستگی اجتنابی ناایمن، و دلبستگی دوسوگرای ناایمن. سال‌ها بعد، چهارمین سبک دلبستگی، یعنی دلبستگی آشفته، نیز شناسایی شد.

1. وابستگی ایمن

کودکانی که دارای سبک وابستگی ایمن هستند، احساس اطمینان دارند که والدین یا شخصیت مراقبشان نیازهای آن‌ها را برآورده می‌کند و حمایت قابل اعتمادی ارائه می ‌کند که به بچه‌ها کمک می‌ کند تا برای کشف دنیای اطراف خود اعتماد به نفس داشته باشند. اگر والدین آنها را ترک کنند، کودکانی که به طور ایمن وابسته هستند؛ ممکن است مضطرب شوند، اما پس از حضور دوباره آن والد، به راحتی آرام می شوند. همین موضوع است که باعث بی قراری کودک در روز اول مدرسه می شود.

2. وابستگی ناایمن

در دسته وابستگی ناایمن، دو نوع دلبستگی وجود دارد: اجتنابی ناایمن و دوسوگرای ناایمن.

2.1. دلبستگی اجتنابی ناایمن

دومین سبک از انواع دلبستگی در کودکان، دوسوگرایانه ناایمن است. در این آزمایش، کودکی با سبک دلبستگی اجتنابی ناایمن ممکن است احساس کند محیط خود را بدون در نظر گرفتن خود با والدینش کشف کند. آنها از نظر جسمی و عاطفی از والدین خود مستقل هستند و ممکن است وقتی از هم جدا می شوند یا دوباره به هم می رسند ناراحتی چندانی در آن ها شکل نگیرد و گریه نکنند. کودکی که دارای سبک دلبستگی اجتنابی ناایمن است، ممکن است به احتمال زیاد والدین یا مراقبی داشته باشد که نسبت به نیازهای آنها حساس نیست و زمانی که کودک پریشانی عاطفی را تجربه می کند، والد در دسترس نیست. دلبستگی اجتنابی یکی از سبک های دلبستگی ناایمن است که در تئوری دلبستگی ایجاد شده است و مشخصه آن کودکی است که از مراقب خود دوری می کند و از او آرامش نمی خواهد. این کودکان به مراقب خود نسبت به یک غریبه ترجیح چندانی نشان نمی دهند. آنها در مواقع ناراحتی به دنبال والدین خود نمی روند. دلبستگی اجتنابی زمانی شکل می گیرد که کودک احساس کند نمی تواند به طور مداوم روی مراقب خود برای آرامش و مراقبت از او حساب کند. یک کودک اجتنابی هیچ ترجیحی برای مراقب خود نسبت به یک غریبه نمی بیند، زیرا ممکن است غریبه بیشتر از مراقب واقعی خود با نیازهای آنها هماهنگ باشد. کسانی که با یک دلبستگی اجتنابی بزرگ می شوند، احتمال بیشتری دارد که بعداً در زندگی با مشکلات صمیمیت مواجه شوند و از روابط اجتماعی دور شوند. با بزرگ نشدن با ارتباط نزدیک با مراقب خود، در یافتن ارتباط سالم با دیگران در زندگی خود با مشکل مواجه می شوند.

2.2. دلبستگی دوسوگرا ناایمن

نوع دیگری از پیوند ناایمن، دلبستگی دوسوگرا است که به آن دلبستگی نگران مضطرب نیز می گویند. کودکان مبتلا به این وابستگی ناایمن به مراقب خود می‌چسبند، اما وقتی مراقب آنها تلاش می‌کند تا آنها را آرام کند، کودک مضطرب می‌شود. این می تواند برای مراقب سخت باشد زیرا آنها به طور مداوم نمی توانند فرزند خود را آرام کنند، که می تواند منجر به چرخه منفی تعامل شود. کودک می خواهد باهوش باشد، مراقب آنهاست اما به طور کامل به آنها برای حمایت اعتماد ندارد. همانطور که کودکی با دلبستگی دوسوگرا رشد می کند، این سبک پیوند اغلب منجر به چسبیدن و بی اعتمادی به انواع دیگر روابطی می شود که در زندگی آنها ایجاد می شود. از این ذلبستگی گاهی اوقات به عنوان دلبستگی مقاوم یا ناایمن نیز از آن یاد می شود، کودکان دارای سبک دلبستگی دوسوگرای ناایمن به نظر می رسد که احساسات نامطمئنی نسبت به والدین خود دارند. آنها ممکن است در برخی لحظات به مراقب خود وابسته به نظر برسند، اما در برخی لحظات نیز به نظر می رسد که مراقب خود را طرد می کنند. دلبستگی دوسوگرایانه ناایمن به یک مراقب ممکن است باعث شود که کودک در کاوش مکان‌های جدید مشکل داشته باشد و به نظر می‌رسد بیشتر نگران مکان والدینش باشد. با این حال، وقتی والدینشان برمی‌گردند، ممکن است آن کودک هنوز به اندازه کافی برای کاوش آرامش نداشته باشد.

3. دلبستگی سازمان نایافته

در انواع دلبستگی در کودکان، یک کودک ممکن است سبک دلبستگی نامنظم داشته باشد. در این سبک از وابستگی کودک به مادر به نظر می رسد کودک از حضور والدین خود سرگردان است. آنها گیج به نظر می رسند و هیچ راهبردی برای کمک به آنها، برای رساندن آنچه نیاز دارند؛ به مراقب کودک وجود ندارد. در این نوع سبک دلبستگی کودک می بینیم که والد کودک با سبک دلبستگی ناسازگار، کودکی را که از حضور او نگران به نظر می رسد، را می ترساند. کودکان مبتلا به دلبستگی نامنظم یا سازمان نایافته، که دلبستگی ترسناک-اجتنابی نیز نامیده می‌شود، ارتباط ناسازگاری با مراقب خود نشان می‌دهند و اغلب نسبت به خود ترس دارند. کودک برای زنده ماندن باید به مراقب خود تکیه کند، اما مراقب نیز منبع ترس است. این به این دلیل است که مراقب آن‌ها گاهی برای حمایت حضور دارد و گاهی اوقات در دسترس نیست یا از نظر عاطفی آسیب می‌زند، بنابراین کودک نمی‌داند چه زمانی می‌تواند روی مراقب خود برای برآورده کردن نیازهایش حساب کند. این نوع سبک دلبستگی اغلب در خانه‌هایی با سوء استفاده اتفاق می‌افتد که منجر به دلبستگی ناایمن ناشی از ضربه می‌شود. این اغلب به مشکلات سلامت روان در بزرگسالی، مانند سوء مصرف مواد و اختلال شخصیت مرزی کمک می کند.

Secure attachment in children

وابستگی ایمن به چه معناست؟

کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، عموماً خوشحال و قابل اعتماد هستند. آنها به والدین یا مراقب خود وابسته هستند و از بودن با آنها لذت می برند و به اندازه کافی امن هستند که بتوانند جهان را کشف کنند و محدودیت های استقلال خود را آزمایش کنند. یک پیوند ایمن که در اوایل زندگی شکل می‌گیرد، می‌تواند بر سلامت روان بلندمدت و تاب‌آوری کودکان تأثیر مثبت بگذارد. کودکانی که به طور ایمن وابسته هستند، معمولاً وقتی مراقبانشان را ترک می‌کنند، ناراحت می ‌شوند و با بازگشت والدینشان خوشحال می ‌شوند. این کودکان در صورت ترسیدن از والدین یا مراقب خود آرامش می جویند. تماسی که توسط والدین ایجاد می شود به آسانی توسط کودکان پذیرفته شده و آنها با رفتار مثبت از بازگشت والدین استقبال می کنند. این کودکان می توانند در غیاب والدین یا مراقب تا حدودی توسط افراد دیگر تسلی یابند، اما در عین حال آنها به وضوح والدین خود را به غریبه ها ترجیح می دهند. والدین کودکانی که به طور ایمن وابسته هستند، تمایل دارند بیشتر با فرزندان خود بازی کنند. علاوه بر این، والدین سریع‌تر به نیازهای فرزندانشان واکنش نشان می ‌دهند و عموماً نسبت به والدین کودکانی که به آنها وابسته نیستند، پاسخگوتر هستند. دلبستگی ایمن سالم ترین شکل دلبستگی است. این دلبستگی را توصیف می کند که در آن کودک از حضور مراقب خود احساس آرامش می کند. کودکانی که به طور ایمن وابسته شده اند احساس محافظت می کنند و کسی را دارند که به او تکیه کنند. کودکانی که دلبستگی ایمن دارند، مراقب خود را بر غریبه ها ترجیح می دهند، آرامش را در مراقب خود می جویند، و با حضور مراقب خود راحت به کاوش در محیط خود می پردازند. دلبستگی ایمن برای رشد سالم حیاتی تلقی می شود زیرا تأثیرات پایداری بر فرد دارد. با بزرگ شدن با احساس ثبات و مراقبت، کودکان دلبسته ایمن بررسی و تعامل با دنیای اطراف خود را آسان تر می کنند. در بزرگسالی، دلبستگی ایمن به عزت نفس بالاتر، روابط طولانی مدت سالم تر و افزایش توانایی اعتماد به دیگران برای حمایت اجتماعی ترجمه می شود. از آنجایی که آنها با یک رابطه مثبت با مراقب بزرگ می شوند، کودکانی که به طور ایمن وابسته هستند می توانند پیوند سالمی را با دیگران در همه انواع روابط تکرار کنند.

دلبستگی ناایمن چیست؟

یکی دیگر از انواع سبک های دلبستگی در کودکان، دلبستگی نا ایمن است. کودکانی که به طور نا ایمن وابسته هستند، نسبت به غریبه ها به شدت مشکوک هستند. این کودکان هنگام جدا شدن از والدین یا مراقب خود ناراحتی قابل توجهی نشان می دهند، اما به نظر نمی رسد که از بازگشت والدین اطمینان یا آرامش پیدا کنند. در این نوع از انواع سبک دلبستگی در کودکان، کودک ممکن است منفعلانه والدین را با امتناع از راحتی طرد کند، یا ممکن است آشکارا پرخاشگری مستقیم نسبت به والدین خودنشان دهد. در کودکان طلاق و فرزندان مادر و پدر جدا شده از هم این دسته از ناملایمات دیده می شود.

نقاط عطف توسعه دلبستگی
سال اول زندگی در ایجاد دلبستگی ایمن بسیار مهم است. یک سبک دلبستگی بین کودک و مراقب تا پایان 12 ماه اول شکل خواهد گرفت. این مراحلی است که یک نوزاد در ایجاد دلبستگی طی خواهد کرد:

مرحله قبل از دلبستگی: نوزادی تا 3 ماهگی

نوزادان هنوز هیچ ترجیحی برای مراقب خود نشان نمی دهند.
آنها توسط هر کسی که از آنها مراقبت می کند آرام می شوند.
دلبستگی بی رویه: 6 هفته تا 7 ماه

نوزادان به مراقبان اولیه خود ترجیح می دهند.
آنها هنوز هم توسط کسانی که مراقب آنها نیستند، آرام می شوند، اما در تمایز بین غریبه ها و کسانی که می شناسند بهتر هستند.
دلبستگی متمایز: 7 ماه تا 11 ماه

نوزادان ترجیح آشکاری برای یک مراقب نشان خواهند داد.
اگر از مراقب اصلی خود جدا شوند ناراحت خواهند شد.
اکنون نوزادان در اطراف غریبه ها اضطراب نشان می دهند.
پیوست های چندگانه: تقریباً از 9 ماهگی به بعد

اکنون نوزادان می توانند با افرادی غیر از مراقب خود ارتباط برقرار کنند.
آنها می توانند توسط افرادی غیر از مراقب خود که با آنها پیوند داشته اند، مانند پدربزرگ و مادربزرگ و خواهر و برادر بزرگتر، آرام شوند.
به طور طبیعی، زمانی که کودک یک ساله می‌شود، دلبستگی از بین نمی‌رود. در عوض، پیوندهای دلبستگی تا اوایل کودکی ادامه می‌یابد، زیرا کودک هنوز به یک مراقب متکی است. این پیوندها می توانند در طول زمان تغییر کنند و سبک دلبستگی پتانسیل تغییر را دارد، اگرچه سال اول زندگی تعیین کننده بزرگی در گرایش طولانی مدت دلبستگی است.

چگونه دلبستگی فرزند خود را به وابستگی ایمن تبدیل کنیم؟

والدین جدید اغلب نگران این هستند که چه چیزی برای دوران کودکی آنها بهترین است تا آنها را برای موفقیت مادام العمر آماده کند. اوایل دوران کودکی زمان بسیار مهمی برای ایجاد پیوند ایمن با فرزندتان است و بنابراین ایجاد یک دلبستگی ایمن با فرزندتان یکی از بهترین رویکردهایی است که باید در هنگام بررسی رویکردهای فرزندپروری روی آن تمرکز کنید. در زندگی روزمره، نوزادان از گریه یا خنده برای برقراری ارتباط با شما استفاده می کنند. نحوه پاسخگویی شما باعث شکل گیری وابستگی آنها به شما در اوایل کودکی می شود. نوزادان از طریق قدرت ارتباط غیرکلامی احساسات شما را در پاسخ به نیازهای خود دریافت می کنند.

ارتباط غیرکلامی

در ماه‌ها و سال‌های اولیه زندگی فرزندتان، ارتباط غیرکلامی بخش اساسی ارتباطی است که با فرزندتان برقرار می‌کنید. در حالی که مراقبت با کیفیت مهم است، یک والدین کامل بودن چیزی نیست که باعث ایجاد یا شکستن یک دلبستگی ایمن شود. ارتباط غیرکلامی نقش مهمی در دلبستگی ایمن ایفا می کند، به این معنی که از طریق نشانه های فیزیکی و عاطفی با کودک خود پیوند برقرار کنید. ارتباط غیرکلامی مثبت در عمل به معنای داشتن حالت بدن باز، حفظ تماس چشمی و استفاده از حالات چهره آرام است. این شامل استفاده از لمس ملایم هنگام در آغوش گرفتن و آرام کردن فرزندتان است. صحبت کردن با آرامش و درک با کودک نیز مهم است، حتی زمانی که کودک هنوز نمی تواند صحبت کند. نوزادان و کودکان خردسال می توانند احساسات شما را از طریق نشانه های غیرکلامی درک کنند، به همین دلیل است که پرورش حضور آرام و اطمینان بخش بسیار مهم است. اطمینان از اینکه کودک از بدو تولد از نظر عاطفی و همچنین جسمی حمایت می شود، چیزی است که یک وابستگی ایمن بین شما و فرزندتان ایجاد می کند.

موانعی برای وابستگی ایمن

اگر تربیت کودک آسان بود، هرکسی به مراقب خود وابستگی مطمئنی داشت، اما چالش‌های زیادی با این منطقه همراه است. درک این چالش‌ها می‌تواند به شما کمک کند تا برای موفقیت در ایجاد یک پیوند امن با فرزندتان آماده شوید. تربیت کودکی ایمن کاملاً امکان پذیر است، زیرا بسیاری از والدین می توانند نیازهای فرزند خود را اولویت بندی کنند و به طور کامل از او حمایت کنند. در نظر گرفتن سبک دلبستگی خود می تواند هنگام ارزیابی پیوندی که با فرزندتان ایجاد می کنید و همچنین برنامه ریزی برای هر چالشی که ممکن است برای شما پیش بیاید مفید باشد. اگر با یک وابستگی ایمن به مراقب خود بزرگ شده اید، کارهایی که او به خوبی انجام داده است را در نظر بگیرید و از آن بیاموزید. اگر به این نتیجه رسیده اید که با یک دلبستگی ناایمن بزرگ شده اید، بدانید که می توانید فرزندتان را طوری تربیت کنید که ایمن به او وابسته شود. نیازهای فرزندتان را اولویت بندی کنید و حمایتی را که ممکن است در کودکی از خودتان داشته باشید را تمرین کنید. یکی از مهمترین کارهایی که والدین می توانند انجام دهند این است که خودآگاه باشند. در ارتباط ماندن با احساسات خود و داشتن یک سیستم پشتیبانی خوب مهم است. یک نوزاد می تواند احساسات مراقب خود را احساس کند، که نقش زیادی در نوع دلبستگی ایفا می کند. فرزندپروری می‌تواند دشوار باشد، اما آرام ماندن و حمایت از فرزندتان به شما کمک می‌کند تا احساسات خود را از ایجاد یک پیوند مطمئن جلوگیری کنید. ما همچنین در جهانی پر از حواس پرتی بی پایان زندگی می کنیم – اخبار، تقویم های شلوغ و اعلان های مداوم تلفن هایمان. محدود کردن این حواس‌پرتی‌ها ممکن است سخت باشد، اما تمام تلاش خود را بکنید تا نیازهای فرزندمان را در اولویت قرار دهید. زندگی روزمره زمانی است که دلبستگی ایمن شکل می گیرد، بنابراین محدود کردن این عوامل حواس پرتی را در اولویت قرار دهید.

وابستگی ایمن در بزرگسالی

سبک وابستگی ایمن، بر توانایی ما برای ایجاد روابط سالم تا بزرگسالی تأثیر می گذارد، از جمله روابط عاشقانه و دوستی. کسانی که با دلبستگی های ایمن بزرگ شدند، یاد گرفتند که چگونه با دیگران پیوندهای مثبت برقرار کنند و مهارت هایی را که از مراقب خود آموختند در روابط بزرگسالان به کار ببرند. بزرگ شدن با پیوند ایمن به فرد کمک می‌کند تا در زندگی احساس حمایت کند، زیرا می‌دانست که دیگران به او اهمیت می‌دهند. این چیزی است که همه ما به آن نیاز داریم. تحقیقات نشان داده است که دلبستگی ناایمن می‌تواند در بزرگسالی به بیماری‌های روانی کمک کند برای درمان وابستگی عاطفی که منجر به شرایطی مانند افسردگی، اضطراب، و سوء مصرف مواد و سایر مسائل شود. دلبستگی ناایمن همچنین اغلب منجر به عزت نفس پایین، چالش هایی در رابطه با صمیمیت و ناتوانی در اعتماد به دیگران در بزرگسالی می شود. البته، رابطه شما با والدین یا مراقبانتان در بزرگسالی تحت تأثیر سبک دلبستگی شما به آنها در دوران کودکی است. درست مانند هر رابطه ای، این می تواند در طول زمان تغییر کند. با این حال، پیوند اولیه ای که با آنها ایجاد می کنید در بیشتر موارد بر نزدیکی شما با آنها تا بزرگسالی تأثیر می گذارد. همه افراد پتانسیل ایجاد پیوندهای سالم را دارند. حتی اگر با وابستگی ناایمن بزرگ شده باشید، باز هم می توانید زندگی کاملی با روابط سالم داشته باشید. پردازش روابط ناسالم یا تروما در درمان گامی عالی به سمت بهبودی از دلبستگی ناایمن است. کار بر روی توسعه مهارت های اجتماعی سالم می تواند به شما کمک کند سبک دلبستگی ایمن را در زندگی خود تغییر دهید یا حفظ کنید. این می تواند منجر به روابط شادتر و ارتباطات عمیق تر شود و سلامت روانی مثبت را برای شما و فرزندانتان تضمین کند.

Secure attachment in adulthood

چگونه دلبستگی ناایمن را درمان کنیم؟

  • قبول کنید که مشکلی وجود دارد.
  • مشکل را شناسایی کنید؛ برای این کار باید رفتارهای خود را بررسی کنید.
  • از یک مشاور یا درمانگر برای درمان آن کمک بگیرید.

درمان اختلال دلبستگی

مهم‌ترین جنبه کمک به یک کودک برای توسعه یک دلبستگی ایمن، شامل ایجاد یک محیط پایدار و سالم است. کودکی که به بیرون پریدن­‌ها از خانه‌­ای به خانه‌­ای دیگر برای مراقب و نگهداری ادامه می‌­دهد یا کسی که در یک یتیم‌­خانه زندگی می‌کند، به احتمال زیاد یک رابطه سالم با یک مراقب ایجاد نمی‌کند. حتی در زمانی که کودکِ مبتلا به اختلال دلبستگی در یک خانه دوست داشتنی با یک مراقب ثابت قرار می­‌گیرد، علائم بلافاصله برطرف نمی‌شوند. آن‌ها تمایل دارند تا که مراقبان خود را کنار گذاشته و مشکلات رفتاری اغلب ان دسته از افرادی که در اطرافشان هستند را پراکنده می­‌سازد. آن‌ها معمولاً نیاز به درمان ادامه‌دار دارند. درمان روانی، می‌تواند به کودکان کمک کند تا یاد بگیرند تا دلبستگی­‌های امن بیشتری ایجاد نمایند. بیماری­‌ها یا اختلالات همایند نیز باید درمان شود. دلبستگی ناسالم، باعث آزار فرد و اطرافیانش می شود. اگر دلبستگی ناایمن دارید، ناامید نشوید. شما می توانید با کمک روانشناسان متخصص، آن را درمان کنید و از نعمت روابطی سالم بهره مند شوید.

3/5 - (2 امتیاز)
نوشتن نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

CAPTCHA ImageChange Image