زندگی من با اختلال وسواس؛ وقتی دیگران باور ندارند!
وقتی علائم اختلال وسواس شما آنطور که مردم فکر می کنند ظاهر نمی شود، چه اتفاقی می افتد؟ در اینجا نحوه مواجه شدن من با آن آمده است.
پس از دریافت تشخیص وسواس (OCD)، خیالم راحت شد.
من بالاخره اسمی برای ترکیب عجیب اضطراب، افکار بیش از حد و افکار مزاحم که سالها تجربه می کردم، داشتم. من یک کلمه داشتم که می توانم در گوگل جستجو کنم. من می توانستم جمعی از مردم را پیدا کنم که مرا درک می کنند.
سالها احساس می کردم تنها هستم، نمی توانم تجربیاتم را بیان کنم و تشخیص وسواس به من آرامش می داد.
اما در حالی که این یک تسکین بزرگ بود، من برای مانع بعدی در روند بهبودی ام آمادگی نداشتم: مردم باور نمی کردند که من واقعاً وسواس دارم.
ناامیدی پس از تشخیص وسواس
به نظر می رسید که همه از دوستان خوش بین گرفته تا اعضای خانواده در داشتن وسواس شک دارند. یکی از دوستانش گفت: “اما شما زیاد وسواس ندارید.” آیا مطمئن هستید که وسواس دارید؟ شما واقعاً آنقدر اهمیتی نمیدهید. “
اکثر این افراد خود را روشن فکر می دانند. آنها پست های آگاهی از سلامت روان را در رسانه های اجتماعی ایجاد می کردند. آنها از اصطلاحات قادر گرا مانند “روانگردان” استفاده نمی کردند. منظورشان خوب بود
اما آنها کاملاً نمی فهمیدند که کلمات آنها چقدر مضر هستند.
این که کسی شما را باور نکند بسیار ناراحت کننده است. این باعث شد من عقل، علائم و حتی درمانگر خود را زیر سوال ببرم.
به عنوان فردی که سالها با علائم وسواس دست و پنجه نرم می کرد، آخرین چیزی که به آن نیاز داشتم ناباوری بود. و تا آنجا که سعی کردم آن را کنار بگذارم و شخصاً آن را نپذیرم، این نظرات مرا در بهبودی ام مانع من شد.
مقاله مرتبط : وسواس فکری در نوجوانان، علائم و درمان
مقاله مرتبط : درمان شخصیت وسواسی | شخصیت وسواسی چیست؟
علائم شما در مقایسه با آنچه دیگران می بینند
وسواس یک اختلال جالب است زیرا اکثر مردم در مورد آن شنیده اند، اما تعداد کمی در واقع آن را درک می کنند.
بسیاری از مردم معتقدند که می دانند این چیست، اما بیشتر آنها واقعاً نمی دانند. این سوء تفاهم گسترده می تواند برای ما که دچار این مشکل هستیم ناامید کننده باشد.
بسیار از مردم معتقدند که دقیقاً می دانند وسواس از نمایندگی های فرهنگ پاپ چگونه به نظر می رسد. آنها ممکن است آن را با ژرموفوبیا یا تثبیت سفارش مرتبط کنند. اگر ممکن است وسواس برای برخی افراد ظاهر شود، اما برای همه ما صادق نیست.
وسواس از دو بخش وسواس و اجبار تشکیل شده است.
وسواس افکار مداوم، ناراحت کننده و مزاحم هستند که ما برای “از بین بردن آنها” آنها بسیار ناراحت می شویم.
این اجبارها می تواند مانند این باشد که لوازم التحریر خود را به روش خاصی سفارش دهید یا دست های خود را بیش از حد بشویید. اما آنها همچنین می توانند کمتر قابل توجه باشند. به عنوان مثال، هنگام قدم زدن، تعدادی قدم بردارید، وردی را زیر لب بخوانید یا در سکوت دعا کنید.
معمولاً علائم وسواس که افراد دیگر از راه دور مشاهده می کنند مربوط به اجبار است. آنها اقدامات ملموس و قابل مشاهده هستند.
اما شما نمی توانید وسواس را ببینید – آن افکار و احساسات دردناک، آزاردهنده که ما را مجبور به انجام اجبار می کند.
بله، افراد آشفته می توانند وسواس داشته باشند
یکی از دلایلی که مردم به ندرت بر این باورند که من OCD دارم این است که زیاد مرتب نیستم.
در طیفی فوق العاده مرتب تا آشفته، فکر می کنم در مرکز هستم: من نظم را دوست دارم، اما با رها نکردن تختخوابم خوب هستم-و من طرفدار شستن ظروف نیستم.
وسواس فقط به عنوان نظافت ظاهر نمی شود. در واقع، افراد مبتلا به وسواس می توانند آشفته، مرتب یا هر چیزی در این بین باشند – درست مانند افراد بدون وسواس.
این به این دلیل است که این اختلال همیشه در مورد نظم، تقارن و نظافت نیست.
وسواس ها و اجبارهای ما می تواند مربوط به موارد مختلفی باشد که اغلب “تم” نامیده می شوند.
موضوعات رایج OCD عبارتند از:
- به وسواس آسیب برسانید، جایی که افکار وسواسی شما در مورد آسیب رساندن به خود یا دیگران است
- دین یا اخلاق، که غالباً تردید نامیده می شود
- رابطه وسواس، که در آن دچار اضطراب و تردید در مورد روابط خود با دیگران هستید
- شمارش وسواس، جایی که تا یک عدد خاص شمارش می کنید
- وسواس آلودگی، جایی که افکار وسواسی شما بر پاکیزگی، میکروب ها و احتمال بیمار شدن متمرکز است
وقتی صحبت از تشخیص وسواس می شود، موضوع لزوماً مهم نیست. آنچه مهم است این است که شما هم وسواس دارید و هم اجبار.
وسواس من هیچ ارتباطی با آلودگی، پاکیزگی یا نظم ندارد – به همین دلیل است که علائم من آنطور که مردم فکر می کنند وسواس به نظر می رسد نیست.
در واقع، اجبارهای وسواس من به موضوعات دیگر مربوط می شود، به عنوان مثال، تکنیک های تنفس و قانون جذب.
زندگی من با وسواس آنطور که رسانه ها وضعیت من را نشان می دهند ظاهر نمی شود – اما هنوز بسیار بسیار واقعی است.
در صورت داشتن اختلال وسواس به شک و تردید بپردازید
وسواس سک و تردید و به طور کلی تردید بخش بزرگی از وسواس است.
بسیاری از افراد مبتلا به وسواس شک دارند: ما شک داریم که ایمن هستیم، شک داریم که به اطرافیان خود آسیبی نرسانیم، شک داریم که واقعاً توسط دیگران دوست داریم، شک داریم که افراد خوبی هستیم.
این شک می تواند همه گیر باشد.
چیزی که ما به آن احتیاج نداریم این است که افراد دیگر در تشخیص ما شک کنند.
بعد از اینکه تشخیص خود را با اطرافیانم در میان گذاشتم، با تردید زیادی روبرو شدم.
و تا آنجا که می خواستم این نظرات را کنار بگذارم، بذری از شک و تردید را در من کاشت
- اگر من واقعاً وسواس نداشته باشم چطور؟
- اگر من روانشناس خود را فریب داده باشم چون شخص بدی هستم؟
- اگر از آن برای مخفی کردن مخفیانه خود استفاده کنم، چه می کنم؟
- اگر اجبارهای من فقط عجیب و غریب باشد چه؟
این سطح دیگری از شک و تردید را به وضعیت روحی و روانی من اضافه کرد.
کنترل خستگی و فکر بیش از حد بسیار دشوار بود. متوجه شدم که می خواهم از درمان اجتناب کنم – می خواستم به طور کلی از دریافت کمک اجتناب کنم.
با تشکر از انجمن های آنلاین، متوجه شدم که بسیاری از افراد مبتلا به OCD با من مشابه هستند: دیگران در تشخیص خود شک دارند. به نوبه خود، این امر آنها را از درخواست کمک منصرف می کند.
با تأمل زیاد، توانستم از طریق این تردید ناتوان کننده قدرتمند شده و از او کمک بخواهم. از آن زمان به بعد، من خیلی بهتر شده ام و به لطف درمان، علائم من قابل کنترل تر است.
اما بسیاری از مردم تا اینجا پیش نمی روند. بسیاری از افراد مبتلا به OCD نمی توانند بر کلیشه های فراگیر غلبه کنند که آنها را از درخواست کمک باز می دارد.
چرا کلیشه ها در مورد اختلال وسواس بسیار مضر هستند
بسیاری از افراد خوش فکر ایده های کلیشه ای در مورد وسواس دارند. این کلیشه ها می تواند برای افراد مبتلا به این بیماری بسیار مضر باشد.
حتی وقتی این کلیشه ها از محل قضاوت نشوند، مضر هستند.
این کلیشه ها شامل باورهایی است که:
- همه افراد مبتلا به وسواس بسیار تمیز و مرتب هستند
- همه افراد مبتلا به وسواس دچار مشکل هستند
- مراقبت از نظافت یا تمیزی نشان می دهد که شما اختلال وسواس دارید
- افراد مبتلا به اختلال وسواس نمی توانند بی نظم باشند
همانطور که شخصی با رویکرد عموماً خوش بینانه می تواند دچار افسردگی شدید شود، فرد مبتلا به وسواس نیز می تواند آشفته باشد. این ویژگی های شخصیتی شما را در برابر بیماری های روانی مصون نمی کند.
اگر ما به عنوان یک جامعه واقعاً می خواهیم سلامت روان را در اولویت قرار دهیم، باید کلیشه هایی را که در دست داریم کنار بگذاریم.
ما باید مایل به پذیرش باشیم وقتی که ما در مورد بیماریهای روانی زیاد اطلاعاتی نداریم و باید خود را آموزش دهیم (فراتر از تماشای اسکیت های TikTok و وحشت های “قاتل روان”).
اگر فردی مبتلا به وسواس هستید و عزیزانتان در تشخیص شما شک دارند، به یاد داشته باشید که آنها در مورد آنچه در مغز شما می گذرد متخصص نیستند – شما هستید.
و اگر معیارهای تشخیص وسواس را مطابق راهنمای درمانگر خود رعایت می کنید، می توانید از این برچسب در صورت کمک به شما استفاده کنید.
برای بسیاری از ما، برچسب داشتن OCD می تواند ترسناک باشد – اما همچنین می تواند قدرتمند باشد.
این امر به ویژه اگر به توضیح برخی از چالش هایی که با آن روبرو هستیم کمک کند.
شک و ناباوری می تواند بسیار آزاردهنده باشد، اما می توان از آن عبور کرد و درمان مورد نیاز را دریافت کرد.