درمان مشکلات روحی و روانی، همه چیز در مورد آن

مشکلات روحی و روانی چیست؟

از بسیاری جهات، سلامت روان درست مانند سلامت جسمانی است: همه آن را دارند و ما باید از آن مراقبت کنیم. سلامت روانی خوب به این معنی است که به طور کلی قادر به تفکر، احساس و واکنش به روش هایی است که شما نیاز دارید و می خواهید زندگی خود را انجام دهید. اما اگر در دوره ای هستید که سلامت روان شما آسیب دیده است، ممکن است متوجه شوید که روش‌هایی که اغلب فکر می‌کنید، احساس می‌کنید یا واکنش نشان می‌دهید دشوار یا حتی غیرممکن است. این می تواند به اندازه یک بیماری جسمی و یا حتی بدتر احساس شود.

مشکلات روحی و روانی حدود یک نفر از هر چهار نفر را در هر سال تحت تاثیر قرار می دهد. آنها از مشکلات رایج، مانند افسردگی و اضطراب، تا مشکلات نادرتر مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی متغیر هستند.

مشکلات روانی چگونه است؟

آیا من تنها کسی هستم که این احساس را دارم؟

تجربه یک مشکل سلامت روان اغلب ناراحت کننده، گیج کننده و ترسناک است – به خصوص در ابتدا. اگر حال شما خوب نشود، ممکن است احساس کنید که این نشانه ضعف است، یا اینکه “عقل خود را از دست خواهید داد”.

این ترس‌ها اغلب با روشی منفی (و اغلب غیر واقعی) که افرادی که مشکلات سلامت روانی را تجربه می‌کنند در تلویزیون، فیلم‌ها و رسانه‌ها نشان می‌دهند، تقویت می‌شوند. این احساس ممکن است شما را از صحبت در مورد مشکلات خود یا درخواست کمک باز دارد. این به نوبه خود، ناراحتی و احساس انزوای شما را افزایش می دهد. اما در واقعیت، مشکلات سلامت روان یک تجربه مشترک بشری است.

اکثر مردم فردی را می شناسند که مشکل سلامت روانی را تجربه کرده است. مشکلات روحی و روانی می توانند برای همه نوع افراد از هر طبقه ای اتفاق بیفتند. و قطعا این را بدانید که با حمایت و درمان اوضاع بهتر خواهد شد.

درمان مشکلات روحی و روانی، همه چیز در مورد آن

زمانی که دچار شکست شدم احساس کردم وضعیتم به اندازه کافی جدی است که بتوان نام مشکل را بر آن گذاشت. می توانستم خیلی زودتر کمک بگیرم، اما این کار را نکردم! هیچ وقت برای مشورت گرفتن زود نیست!

دیدگاه های مختلف در مورد سلامت روان و بیماری های روانی

رویکردهای مختلفی برای سلامت روان و بیماری روانی در سراسر جهان وجود دارد. اکثر متخصصان بهداشت در بریتانیا بر مجموعه مشابهی از تشخیص‌ها و درمان‌های بالینی برای مشکلات سلامت روان توافق دارند.

همه افراد در مورد سلامت روان خود به یک طریق فکر نمی کنند. بسته به سنت ها و اعتقادات خود، ممکن است ایده های متفاوتی در مورد بهترین روش مقابله داشته باشید. در بسیاری از فرهنگ ها، بهزیستی عاطفی ارتباط نزدیکی با زندگی مذهبی یا معنوی دارد. و تجربیات دشوار شما ممکن است تنها بخشی از نحوه درک کلی هویت شما باشد.

ما از عبارت “مشکلات سلامت روان” استفاده می کنیم، اما همین مفهوم نیز در فرهنگ های مختلف اسامی مختلفی دارد. به هر حال شما تجربیات خود را درک می کنید و از هر اصطلاحی که ترجیح می دهید استفاده کنید، امیدواریم الان که به بررسی گزینه های مختلف برای مراقبت و درمان می پردازیم، برای شما مفید باشد.

چه انواعی از مشکلات روحی و روانی وجود دارد؟

مشکلات سلامت روان بسیار متفاوت است. برخی از آنها علائم مشابهی دارند، بنابراین ممکن است علائم بیش از یک مشکل سلامت روان را تجربه کنید یا چندین تشخیص را به طور همزمان انجام دهید.

اختلال افسردگی

افسردگی یک احساس بد خلقی است که برای مدت طولانی ادامه دارد و زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار می دهد. افسردگی می تواند باعث شود شما احساس ناامیدی، بی انگیزگی، گناه، بی ارزشی، بی علاقگی و فرسودگی کنید. همچنین افسردگی می تواند بر عزت نفس، خواب، اشتها، میل جنسی و سلامت جسمانی شما تأثیر بگذارد.

افسردگی در خفیف‌ترین شکل خود مانع از داشتن یک زندگی عادی نمی‌شود، اما انجام همه کارها را سخت‌تر می‌کند و کم‌ارزش به نظر می‌رسد. در شدیدترین حالت، افسردگی می تواند شما را به خودکشی وادار کند و زندگی را به خطر بیندازد.

برخی از انواع افسردگی در طول یا بعد از بارداری رخ می دهد (افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان)، یا ممکن است هر سال تقریباً در همان زمان عود کند (اختلال عاطفی فصلی).


مقاله مرتبط: مرکز درمان افسردگی


مشکلات اضطرابی

اضطراب آن چیزی است که در هنگام نگرانی، تنش یا ترس احساس می کنیم – به ویژه در مورد چیزهایی که در شرف وقوع هستند یا فکر می کنیم ممکن است در آینده اتفاق بیفتند.

اضطراب گاه به گاه یک تجربه طبیعی انسانی است. اما اگر احساس اضطراب شما بسیار قوی باشد یا برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، ممکن است طاقت فرسا باشد. همچنین ممکن است علائم فیزیکی مانند مشکلات خواب و حملات پانیک را تجربه کنید.

ممکن است مشکل شما اختلال اضطراب خاص، مانند اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، اضطراب اجتماعی (فوبی اجتماعی)، اختلال هراس یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) تشخیص داده شود. اما همچنین ممکن است بدون داشتن تشخیص خاص، مشکلاتی را با اضطراب تجربه کنید.

فوبیاها و ترس ها

فوبیا شکل شدید ترس یا اضطراب است که توسط یک موقعیت خاص (مانند بیرون رفتن) یا شیء (مانند عنکبوت) ایجاد می شود، حتی زمانی که احتمال خطرناک بودن آن بسیار کم است.

اگر ترس نامتناسب با خطر باشد، ترس به فوبیا تبدیل می شود، بیش از شش ماه طول می کشد و تأثیر قابل توجهی بر نحوه زندگی روزمره شما دارد.


مقاله مرتبط: عجیب ترین و معروف ترین فوبیاهای جهان


مشکلات روحی و روانی خوردن

مشکلات خوردن فقط مربوط به غذا نیست. آنها می توانند در مورد چیزهای دشوار و احساسات دردناکی باشند که ممکن است به سختی با آنها روبرو شوید یا آنها را حل کنید. بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر مشکل غذا خوردن داشته باشید، اضافه وزن یا کمبود وزن خواهید داشت، و اینکه داشتن وزن مشخص همیشه با یک مشکل غذایی خاص همراه است، اما این یک افسانه است. هر کسی، صرف نظر از سن، جنسیت یا وزن، ممکن است تحت تاثیر مشکلات خوردن قرار گیرد.

شایع ترین تشخیص های اختلال خوردن عبارتند از بی اشتهایی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، و سایر اختلالات تغذیه یا خوردن مشخص شده (OSFED). اما ممکن است رابطه بسیار سختی با غذا داشته باشید و معیارهای تشخیص خاصی را نداشته باشید.

جنون جوانی

دیدگاه ها در مورد اسکیزوفرنی در طول سال ها تغییر کرده است. بسیاری از مردم سؤال می کنند که آیا واقعاً یک وضعیت متمایز است یا در واقع چند شرایط مختلف با هم همپوشانی دارند. اما در صورت مشاهده علائمی مانند:

  • روان پریشی (مانند توهم یا هذیان)
  • تفکر و گفتار آشفته
  • احساس جدا شدن از احساسات خود
  • مشکل در تمرکز
  •  دوری کردن از مردم
  • عدم علاقه به چیزها
  • مراقبت نکردن از خود

از آنجا که متخصصان روانپزشکی در مورد اسکیزوفرنی اختلاف نظر دارند، برخی افراد استدلال می کنند که این اصطلاح به هیچ وجه نباید استفاده شود. دیگران فکر می کنند نام این بیماری مهم نیست و ترجیح می دهند فقط بر کمک به مدیریت علائم و رفع نیازهای فردی خود تمرکز کنند.

مشکلات روحی و روانی، اسکیزوفرنی

اختلال وسواس فکری عملی (OCD)

وسواسی اجباری

این اصطلاح اغلب در مکالمات روزانه به اشتباه استفاده می شود – برای مثال، ممکن است بشنوید که مردم درباره «کمی OCD» صحبت می کنند، اگر دوست دارند همه چیز مرتب و مرتب باشد. اما واقعیت این اختلال بسیار پیچیده تر و جدی تر است.

OCD دو بخش اصلی دارد: وسواس (افکار ناخواسته، تصاویر، اصرار، نگرانی ها یا تردیدهایی که به طور مکرر در ذهن شما ظاهر می شود؛ و اجبار (فعالیت های تکراری که احساس می کنید باید انجام دهید تا اضطراب ناشی از وسواس را کاهش دهید).

اختلالات شخصیت

اختلال شخصیت نوعی مشکل روحی و روانی است که در آن نگرش ها، باورها و رفتارهای شما باعث ایجاد مشکلات طولانی مدت در زندگی شما می شود. اگر این تشخیص را دارید به این معنی نیست که اساساً با سایر افراد متفاوت هستید – اما ممکن است مرتباً در نحوه تفکر خود در مورد خود و دیگران با مشکلاتی روبرو شوید و تغییر این الگوهای ناخواسته برای شما بسیار دشوار باشد.

چندین دسته و انواع مختلف اختلال شخصیت وجود دارد، اما اکثر افرادی که با یک اختلال شخصیت خاص تشخیص داده می‌شوند، به طور واضح یا پیوسته با هیچ دسته‌بندی منطبق نیستند. همچنین، اصطلاح “اختلال شخصیت” می تواند بسیار قضاوت کننده به نظر برسد.

به همین دلیل این یک تشخیص بحث برانگیز است. برخی از روانپزشکان با استفاده از آن مخالف هستند. و بسیاری از افرادی که به آنها این برچسب داده شده است، توضیح تجربیات خود به روش های دیگر مفیدتر است.

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی (که زمانی افسردگی شیدایی نامیده می شد) عمدتا بر خلق و خوی شما تأثیر می گذارد. با این تشخیص، احتمالاً موارد زیر را تجربه خواهید کرد: دوره های شیدایی یا هیپومانیک (احساس بالا). دوره های افسردگی (احساس پایین)؛ و به طور بالقوه برخی از علائم روان پریشی.

همه افراد در خلق و خوی خود تغییراتی دارند، اما در اختلال دوقطبی این نوسانات می تواند بسیار شدید باشد و تأثیر زیادی بر زندگی شما بگذارد. در این بین، ممکن است زمان های پایداری داشته باشید که علائم کمتری را تجربه کنید.

واکنش ها به بیماری روحی و روانی

خودآزاری

خودآزاری زمانی است که به عنوان راهی برای مقابله با احساسات بسیار دشوار، خاطرات دردناک یا موقعیت ها و تجربیات طاقت فرسا به خود آسیب می رسانید. ممکن است ندانید که چرا به خود آسیب می زنید، اما این می تواند وسیله ای برای بیان احساساتی باشد که نمی توانید در قالب کلمات بیان کنید یا به وضوح درباره آن فکر کنید.

پس از آسیب رساندن به خود ممکن است احساس رهایی کوتاه مدت داشته باشید، اما بعید است که علت ناراحتی شما از بین رفته باشد. خودآزاری همچنین می‌تواند احساسات بسیار سختی را به همراه داشته باشد و باعث بدتر شدن احساس شما شود.

احساسات خودکشی

بسیاری از افراد در دوره ای از زندگی خود افکار و احساسات خودکشی را تجربه می کنند. آنها می توانند بسیار ناخوشایند، مزاحم و ترسناک باشند، اما داشتن افکار خودکشی لزوماً به این معنی نیست که شما قصد دارید به آنها عمل کنید. اکثر مردم به تلاش برای گرفتن جان خود ادامه نمی دهند.

با این حال، اگر احساس می کنید ممکن است بر اساس احساسات خودکشی عمل کنید و قادر به حفظ امنیت خود نباشید، با یک اورژانس سلامت روان یا مرکز روانشناسی معتبر تماس بگیرید. مهم است که مانند هر اورژانس سلامت جسمی با آن جدی برخورد کنید و به دنبال کمک فوری باشید.

روان پریشی

روان پریشی (که به آن تجربه روان پریشی یا اپیزود روان پریشی نیز گفته می شود) زمانی است که شما واقعیت را به روشی بسیار متفاوت از افراد اطراف خود درک یا تفسیر می کنید. رایج ترین انواع روان پریشی عبارتند از:

توهمات، مانند شنیدن صداها یا داشتن بینایی
هذیان ها، مانند پارانویا یا هذیان های عظمت.
روان پریشی افراد را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار می دهد. ممکن است یک بار آن را تجربه کنید، قسمت های کوتاهی در طول زندگی خود داشته باشید یا بیشتر اوقات با آن زندگی کنید. همچنین ممکن است یک تجربه روان پریشی بدون تشخیص مشکل سلامت روان خاصی داشته باشید.

برخی افراد تجربه مثبتی از روان پریشی دارند. ممکن است آن را آرامش بخش بیابید، یا احساس کنید که به شما کمک می کند جهان را درک کنید یا شما را خلاق تر می کند.

چه چیزی باعث مشکلات روانی می شود؟

مشکل روحی و روانی می تواند طیف وسیعی از علل را داشته باشد. این احتمال وجود دارد که برای بسیاری از افراد ترکیب پیچیده ای از عوامل وجود داشته باشد – اگرچه افراد مختلف ممکن است عمیق تر از دیگران تحت تأثیر چیزهای خاص قرار گیرند.

به عنوان مثال، عوامل زیر می توانند به طور بالقوه منجر به یک دوره از مشکل روانشناختی شوند:

  • سوء استفاده، آسیب یا غفلت در دوران کودکی
  • انزوای اجتماعی یا تنهایی
  • تجربه تبعیض و انگ، از جمله نژادپرستی
  • آسیب اجتماعی، فقر یا بدهی
  • سوگ (از دست دادن یکی از نزدیکان خود)
  • استرس شدید یا طولانی مدت
  • داشتن یک وضعیت سلامت فیزیکی طولانی مدت
  • بیکاری یا از دست دادن شغل
  • بی خانمانی یا مسکن بد
  • یک مراقب طولانی مدت برای کسی بودن
  • سوء مصرف مواد مخدر و الکل
  • خشونت خانگی، قلدری یا سایر آزارها در بزرگسالی
  • آسیب جدی در بزرگسالی، مانند جنگ نظامی، درگیر شدن در یک حادثه جدی که در آن از جان خود می ترسید، یا قربانی یک جنایت خشونت آمیز
  • علل فیزیکی – به عنوان مثال، آسیب به سر یا یک بیماری عصبی مانند صرع می تواند بر رفتار و خلق و خوی شما تأثیر بگذارد. (مهم است که علل فیزیکی بالقوه را قبل از جستجوی درمان بیشتر برای مشکل سلامت روان رد کنید).
  • اگرچه عوامل سبک زندگی از جمله کار، رژیم غذایی، داروها و کمبود خواب همگی می توانند بر سلامت روان شما تأثیر بگذارند، اما اگر مشکل سلامت روانی را تجربه کنید معمولاً عوامل دیگری نیز وجود دارد.

آیا مشکلات سلامت روان در خانواده ها وجود دارد؟

تحقیقات نشان می دهد که برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است در خانواده ها ایجاد شود. به عنوان مثال، اگر والدینی دارید که مبتلا به اسکیزوفرنی هستند، احتمال ابتلای شما به اسکیزوفرنی بیشتر است. اما هیچ‌کس نمی‌داند که آیا این به خاطر ژن‌های ماست یا عوامل دیگری مانند محیطی که در آن بزرگ می‌شویم یا شیوه‌های تفکر، مقابله و رفتاری که ممکن است از والدین خود بیاموزیم.

اگرچه ایجاد برخی از مشکلات سلامت روان ممکن است تحت تأثیر ژن‌های ما باشد، اما محققان هیچ ژن خاصی را پیدا نکرده‌اند که قطعاً باعث مشکلات سلامت روان شود.

و بسیاری از افرادی که مشکل سلامت روانی را تجربه می کنند، هیچ والدین، فرزندان یا بستگان دیگری با این بیماری ندارند.

آیا شیمی مغز یک عامل برای مشکلات روانی است؟

مغز انسان بسیار پیچیده است. برخی تحقیقات نشان می دهد که مشکلات سلامت روان ممکن است با تغییراتی در برخی مواد شیمیایی مغز (مانند سروتونین و دوپامین) مرتبط باشد، اما هیچ کس واقعاً نمی داند که چگونه و چرا. استدلال ها مبنی بر اینکه ترکیب شیمیایی مغز یک فرد علت مشکلات سلامت روان است، بسیار ضعیف است.

اما اگرچه شواهد محکمی وجود ندارد که بگوید هر گونه مشکل سلامت روان ناشی از عدم تعادل شیمیایی در مغز ما است، ممکن است دریابید که برخی از افراد هنوز از شیمی مغز برای توضیح آنها استفاده می کنند. اما چرا؟

دلایل این امر ممکن است شامل موارد زیر باشد:

برخی از داروهای روانپزشکی با اثر بر مواد شیمیایی در مغز عمل می‌کنند، و شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد دارو می‌تواند در درمان برخی از علائم مشکلات سلامت روان مؤثر باشد (اگرچه داروها برای همه یکسان عمل نمی‌کنند).

مشکلات سلامت روان ممکن است بسیار شخصی به نظر برسند و درک آن سخت باشد، بنابراین این ایده که می‌تواند دلیل فیزیکی مشخصی برای افکار، احساسات و رفتارهای دشوار وجود داشته باشد، ممکن است صحبت آشکار درباره تجربیات خود و درخواست کمک را آسان‌تر کند.

مشکلات روانی چگونه تشخیص داده می شوند؟ علائم بیماری روحی و روانی

برای تشخیص مشکل سلامت روان، پزشکان به موارد زیر توجه می کنند:

  • تجربیات شما (گروه‌بندی برخی از احساسات، رفتارها و علائم فیزیکی ممکن است تشخیص‌های متفاوتی را نشان دهد)
  • چه مدت است که این چیزها را تجربه کرده اید
  • تاثیری که روی زندگی شما می گذارد

برای تشخیص دقیق، ممکن است از شما سؤالاتی در مورد خلق و خو، افکار و رفتارهای شما بپرسند. گاهی اوقات با استفاده از پرسشنامه یا فرم. آنها تشخیص شما را بر اساس آنچه که شما توصیف می کنید، قرار می دهند. به عنوان مثال، اگر به پزشک خود بگویید که بیش از دو هفته است که با خلق و خوی ضعیف، انرژی کم و عدم علاقه به فعالیت های معمولی مواجه شده اید، ممکن است به شما تشخیص افسردگی بدهد. اگر علائم شما تغییر کند، ممکن است در طول زمان تشخیص های متفاوتی برای شما داده شود.

تشخیص لزوماً به این معنی نیست که شما در حال حاضر خوب نیستید. شما می توانید یک مشکل سلامت روان را تشخیص دهید، اما در حال حاضر، بتوانید آن را مدیریت کنید و در محل کار و خانه به خوبی عمل کنید. به همین ترتیب، ممکن است تشخیص خاصی نداشته باشید، اما هنوز پیدا کردن چیزها بسیار دشوار است. تجربه هر کس متفاوت است و می تواند در زمان های مختلف تغییر کند.

چه کسی می تواند تشخیص درست دهد؟

برای مشکلات رایج مانند افسردگی و اضطراب، روانپزشک یا روانشناس بالینی شما ممکن است بتواند پس از یک یا دو قرار ملاقات، تشخیص دهد. برای مشکلات کمتر رایج باید به یک متخصص سلامت روان (مانند روانپزشک) ارجاع داده شوید و ممکن است آنها بخواهند قبل از تشخیص برای مدت طولانی تری شما را ببینند.

“بعد از غلبه بر شوک اولیه تشخیص، این تشخیص در واقع یک نعمت است زیرا اکنون می دانم که برای بهتر شدن چه کاری باید انجام دهم.”

اگر تشخیص خود را مفید ندانم چه؟

دریافت تشخیص می تواند یک تجربه مثبت باشد. ممکن است از اینکه می‌توانید نامی برای اشتباه خود بگذارید، احساس آرامش کنید، و این می‌تواند به شما و پزشکتان کمک کند تا در مورد اینکه چه نوع درمانی ممکن است برای شما بهترین کار را داشته باشد، صحبت کنید.

با این حال، بسیاری از مردم، از جمله برخی از پزشکان و روانپزشک خوب، احساس می کنند این مدل پزشکی تشخیص و درمان کافی نیست. به عنوان مثال، ممکن است احساس کنید که تشخیصی که به شما داده می شود کاملاً با تجربیات شما مطابقت ندارد. عوامل دیگر – مانند پیشینه، سبک زندگی و سایر شرایط شخصی شما – ممکن است به همان اندازه در درک آنچه تجربه می‌کنید و بررسی بهترین روش برای کمک به احساس بهتر شما مهم باشند.

لزومی ندارد که یک تشخیص کل زندگی شما را شکل دهد و ممکن است بخشی نسبتاً جزئی از هویت شما باشد.

“در ابتدا من تشخیص BPD یا اختلال شخصیت مرزی را به عنوان یک توهین، انتقاد از تمام وجودم تلقی کردم، اما بعد شروع کردم به درک این که این فقط یک تشخیص است، توضیحی برای این که چرا من چنین احساسی دارم.”

چه درمان هایی برای مشکلات روانی در دسترس هستند؟

این صفحه یک نمای کلی از دو نوع رایج درمانی ارائه شده از طریق NHS ارائه می دهد: روان درمانی و داروهای روانپزشکی. همچنین برخی از جایگزین‌های موجود، مانند هنرها و درمان‌های خلاقانه و درمان‌های مکمل و جایگزین را توضیح می‌دهد و توضیح می‌دهد که کجا می‌توانید اطلاعات بیشتری کسب کنید.

هر درمانی که پزشک به شما پیشنهاد می‌کند، در حالت ایده‌آل از آنچه موسسه ملی بهداشت و مراقبت عالی (NICE) برای شرایط شما توصیه می‌کند، پیروی می‌کند. NICE سازمانی است که دستورالعمل های بالینی رسمی را در مورد بهترین عملکرد در مراقبت های بهداشتی تولید می کند. این دستورالعمل ها بر اساس شواهد منتشر شده، مشارکت های کارشناسان و تجربیات واقعی زندگی است. آنها به طور رسمی برای استفاده در انگلستان هستند، اما ممکن است در ولز و سایر نقاط بریتانیا نیز استفاده شوند.

با این حال، اگرچه همه متخصصان مراقبت های بهداشتی تشویق به پیروی از دستورالعمل های NICE هستند، متاسفانه دسترسی به درمان های توصیه شده همچنان در سراسر NHS بسیار متفاوت است.

روان درمانی مشکلات روانی

درمان‌های گفتگومحور زمان و فضای منظمی را برای شما فراهم می‌کند تا در مورد افکار و تجربیات خود صحبت کنید و احساسات دشوار را با یک متخصص آموزش دیده بررسی کنید. این نوع درمان می تواند به شما کمک کند:

  • با یک مشکل خاص مقابله کنید
  • با خاطرات یا تجربیات ناراحت کننده کنار بیایید
  • روابط خود را بهبود بخشید
  • روش های مفیدتری برای زندگی روزمره ایجاد کنید

ممکن است اصطلاحات مختلفی را برای توصیف درمان های گفتاری از جمله مشاوره، روان درمانی، درمان، گفتار درمانی یا روان درمانی استفاده بشنوید. این اصطلاحات همگی برای توصیف یک سبک کلی از درمان استفاده می شوند.

درمان شناختی رفتاری (CBT)

 CBT یک درمان نسبتا کوتاه مدت است که هدف آن شناسایی ارتباط بین افکار، احساسات و رفتارهای شما و کمک به توسعه مهارت های عملی برای مدیریت هر گونه الگوی منفی است که ممکن است برای شما مشکل ایجاد کند.

شواهد نشان می دهد که CBT می تواند یک درمان موثر برای طیف وسیعی از مشکلات سلامت روان باشد. با این حال، اگرچه بسیاری از افراد می توانند از CBT بهره مند شوند، اما همه آن را مفید نمی دانند. ممکن است متوجه شوید که برای شما مناسب نیست یا نیازهای شما را برآورده نمی کند.

دارودرمانی مشکلات روانی

رایج ترین نوع درمان موجود، داروهای روانپزشکی است. این داروها مشکلات سلامت روان را درمان نمی کنند، اما می توانند بسیاری از علائم را کاهش دهند. اینکه کدام نوع دارویی به شما پیشنهاد می شود به تشخیص شما بستگی دارد. مثلا:

داروهای ضدافسردگی

این داروها بیشتر برای افرادی که افسردگی را تجربه می کنند تجویز می شوند، اگرچه ممکن است در صورت تجربه اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)، مشکلات خوردن یا افسردگی به عنوان بخشی از یک مشکل دیگر سلامت روان، یک داروی ضد افسردگی نیز به شما پیشنهاد شود.

داروهای ضدروان پریشی

اینها ممکن است برای کاهش علائم ناراحت کننده روان پریشی، اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوافکتیو و گاهی اوقات اضطراب شدید تجویز شوند.

آنها گاهی اوقات برای افرادی که اختلال دوقطبی را تجربه می کنند نیز تجویز می شوند زیرا می توانند به کنترل هیپومانیا و شیدایی کمک کنند.

قرص های خواب آور و آرام بخش ها

این داروها می توانند به شما کمک کنند در صورت داشتن مشکلات خواب شدید بخوابید، یا در صورت تجربه اضطراب شدید (که گاهی اوقات داروهای ضد اضطراب نامیده می شود) به شما آرامش می دهند.

تثبیت کننده های خلق و خو (از جمله لیتیوم)

اگر نوسانات خلقی شدید را تجربه می کنید، به عنوان مثال اگر تشخیص اختلال دوقطبی دارید، می تواند به تثبیت خلق و خوی شما کمک کند. آنها همچنین ممکن است برای هیپومانیا و شیدایی و گاهی اوقات افسردگی شدید عود کننده تجویز شوند.

بسیاری از مردم داروهای روانپزشکی را مفید می دانند، زیرا می توانند علائم شما را کاهش دهند و به شما امکان می دهند در محل کار و خانه با آن مقابله کنید. با این حال، داروها گاهی اوقات می توانند عوارض جانبی ناخوشایندی داشته باشند که ممکن است به جای بهتر شدن، احساس بدتری در شما ایجاد کنند. همچنین ممکن است ترک آنها دشوار باشد یا در صورت مصرف بیش از حد زیاد باعث آسیب جسمی شما شوند.

دارو درمانی مشکلات روحی

هنر و درمان خلاق

هنر و درمان های خلاق راهی برای استفاده از هنرها (موسیقی، نقاشی، رقص یا نمایش) برای بیان و درک خود در یک محیط درمانی، با یک درمانگر آموزش دیده است. اگر صحبت کردن در مورد مشکلات و احساستان برایتان دشوار است، این می تواند مفید باشد.

درمان های مکمل و جایگزین

برخی افراد درمان‌های مکمل و جایگزین را برای مدیریت استرس و سایر علائم رایج مشکلات سلامت روان مفید می‌دانند. این موارد می تواند شامل مواردی مانند یوگا، مدیتیشن، رایحه درمانی، هیپنوتیزم درمانی، داروهای گیاهی و طب سوزنی باشد.

شواهد بالینی برای این گزینه ها به اندازه سایر درمان ها قوی نیست، اما ممکن است متوجه شوید که آنها برای شما مفید هستند و از آنها استفاده کنید.

3.6/5 - (31 امتیاز)
منبع mind
نمایش نظرات (4)