اشتراک گذاری
Share on facebook
Share on google
Share on twitter
Share on email
برای این که دقیقا منظور ما از عملکرد عجیب مغز و قدرت مافوق بشری را متوجه شوید به این داستان کوتاه توجه کنید که در سال ۲۰۱۶ در ویرجینیا اتفاق افتاده است:
دو روز پس از عید پاک در سال ۲۰۱۶، شارلوت هفلمیر ۱۹ ساله برای تعطیلات از دانشگاهش در وین به ویرجینیا نزد خانوادهاش بازگشته بود. شارلوت هنگامی که برای سر زدن به پدرش که زیر وانت عظیم الجثه خود کار می کرد رفت؛ دید که آتش سوزی نسبتا شدیدی در زیر وانت رخ داده و آتش یکی از لاستیکها را در بر گرفته است. بدتر از آن، جکی که وانت را نگه داشته بود، خراب شده بود و پدرش را گیر انداخته بود.
در کمال تعجب این نوجوان کوچک جثه گلگیر وانت را گرفت و آن را از روی زمین بلند کرد! شارلوت تقریباً پدرش را آزاد کرد و سپس سوار وانت شد و آن را از خانه دور کرد. بعد از این که تا حد زیادی از خانه دور شد یک شلنگ آب پیدا کرد و آتش را خاموش کرد.
این شاهکار شگفت انگیز شارلوت، یعنی بلند کردن وانتی با وزن چندین برابر خودش، نمونه ای از “قدرت هیستریک” است. قدرت هیستریک به طور خلاصه حالتیست که در آن افراد با تواناییهای جسمی معمولی به طور لحظهای در موارد اضطراریِ مرگ و زندگی، قدرت فوق العادهای از خود نشان میدهند!
در قسمت قبل درمورد افزایش بازدهی و استفاده بهینهتر از ظرفیت ذهنیمان صحبت کردیم. گفتیم که میلیاردها نورون و هزاران میلیارد ارتباط بین این نورونها در مغز ما وجود دارد و استفاده بهینه از این نورونها و اتصالات آنهاست. اما این راهکارها چه هستند و چگونه میتوانیم بدون کمک مشاور بازدهی و بهره وری از ذهنمان را بالا ببریم.
این میانبرهای کارآمد به عنوان روشهای ابتکاری جدید در دنیای روانشناسی شناخته میشوند. راههاییسریع و کاربردی برای دستیابی به اطلاعات و اتصالات پیچیده ذهن و قدرت تصمیم گیری در شرایط پیچیده.
به عنوان مثال، تحقیقات روان شناس آلمانی، گرد گیگرنسر، نشان داد که بهترین روش برای پیش بینی برندگان در زمین ۱۲۸ بازیکن در مسابقات تنیس ویمبلدون، شناسایی ساده بازیکنانی است که نام آنها بیشتر شناخته شده است. برای پیش بینی برندگان، این روش برتر و بسیار قابل اعتمادتر از از فرمول های پیچیدهای است که انجمن حرفهایهای تنیس برای رتبه بندی بازیکنان استفاده می کند.
البته همیشه هم لازم نیست تا حتما به سختی روی مغز و تواناییهایتان کار کنید تا به قدرت مافوق بشری دست پیدا کنید. در بعضی موارد، مغز شما قبلاً عملکردهای شگفت انگیزی انجام داده است اما شما از آنها بی اطلاع هستید!
حالا تیم ذهن آرا در این مقاله ویژه قصد دارد به شما کمک کند تا برای درک اینکه مغز شما قادر به انجام چه کارهایی است تکنیکهای ویژهای را فرا بگیرید. با ما همراه باشید!
دقت کردهاید که اشعار و قافیههای کودکانه برای همیشه در ذهن ما میمانند؟
پس اگر می خواهید اطلاعات تصادفی را به حافظه متصل نگه دارید و از حداقل اتصالات و نورونهای مغزی بهره بگیرید، از قافیهها استفاده کنید! قافیه سازی یک روش کاملاً آشنا است. علاوه بر این که با این روش ذهنتان را خلاق و فعال میکنید تا روشهای جدیدی برای به خاطر سپردن اطلاعات بسازد، میزان تراکنشهای ذهنی غیرضروری را نیز به حداقل میرسانید!
فرض کنید که باید جهت چند چیز را به خاطر داشته باشید. میتوانید این چند چیز را به یک تجربه شخصی یا موقعیت مشابهی که آن را خوب به خاطر دارید تشبیه کنید و با به خاطر آوردن تنها یکی از جزئیات همه چیز را درمورد آن به یاد بیاورید. فراموش نکنید که قافیه زنی تلاش برای یادآوری اطلاعات را کاهش میدهد.
تبدیل موارد ناآشنا به آشنا برای غلبه بر بسیاری از چالشهای حافظه و به خاطر آوردن جزئیات مفید است. وقتی میخواهید یک مفهوم بدیع را درک کنید یا یک ایده پیچیده را توضیح دهید، فقط بپرسید: “کدام مفهوم یا پدیده شناخته شده نزدیک به این چیز جدید است؟”
مفهوم را به رشته یا علاقه شخصیتان ارتباط دهید. مثلا اگر دانشجوی ریاضی یا یک علاقهمند به علوم ریاضی هستید برای حفظ کردن یک شماره تلفن میتوانید بین اعداد ارتباطی پیدا کنید و به جای چندین رقم پشت سر هم، این ارتباط را به خاطر داشته باشید.
اگر شما هم از آن دسته افراد هستید که مرتبا تاریخ تولد، سالگرد ازدواج، سالگرد فوت و یا فارغ التحصیلی کودکان و یا همسرتان را فراموش میکنید یکی از بهترین راهها برای بهره بیشتر از بخش حافظهتان استفاده از این راه ویژه است؛ یعنی اتصال وقایع شخصی به وقایع مهم!
وقتی اتفاقات غیر منتظره رخ می دهد یا به سالگرد اتفاقات و رویدادهای همگانی نزدیک میشوید، مغز شما هوشیار است. زیرا چنین اتفاقاتی میتواند سلامتی جسم و روان شما را تهدید کند یا تاثیری مهم در روند و روتین زندگیتان بگذارد. به عنوان مثال روز اول عید همه جا تعطیل است و اگر تاریخ تولد دوستی را نمیتوانید به خاطر بسپارید کافیست با خودتان تکرار کنید که دوستتان روز اول عید متولد شده است.
شاید بپرسید که آیا مجبورید بین وقایع عادی زندگی و رویدادهای مهم اجتماعی و حتی جهانی ارتباط برقرار کنید؟ جواب این است که قطعا خیر! اما اگر میخواهید تا حد امکان چیزی را فراموش نکنید و در عین حال ذهنتان را به چالش های جدید بکشانید و از حداقل اتصالات بین نورونها استفاده کنید این راه برای شما مناسب است. نگران نباشید اگر گاهی جزئیات را فراموش میکنید! این کاملاً منطقی است که مغز شما خاطرات عادی را از بین ببرد تا برای اطلاعات تازهتر جا داشته باشد. سعی نکنید این روند را از بین ببرید بلکه هوشمندانه آن را دور بزنید!
حتما بسیاری از ما به یاد میآوریم که چگونه برخی شبها تا صبح برای امتحان فیزیک یا ریاضیات به زور کافئین بیدار ماندیم یا تحت فشار رئیسمان مجبور شدیم تا صبح روی پروژهها کار کنیم. شاید با فشاری که به خود آوردهاید فکر کنید که بازدهی بیشتری هم داشته اید اما خبر بد این است که این تاکتیک ابدا توصیه نمیشود!
ساده بگوییم؛ شما ربات یا یک ابر کامپیوتر نیستید! هنگام یادگیری و ورود اطلاعات جدید، سلولهای عصبی شما محدودیت خاص خودشان را دارند. این کاملا بدیهیست که در یک دوره زمانی مشخص آنها میتوانند فقط تعداد معینی از اتصالات جدید را برای رمزگذاری خاطرات یا اطلاعات جدید رشد داده و به کار بگیرند. بر این اساس، مهم نیست چند فنجان قهوه و چای بنوشید و تا چه ساعتی بیدار باشید و سخت کار کنید، ظرفیت مغز شما در جایی که لازم باشد به پایان رسیده و سقف اطلاعات ورودی پر میشود. شما با نادیده گرفتن توانایی نورونهایتان نمیتوانید به قدرت فرابشری برسید و یا به زور بازدهیتان را بالا ببرید!
متاسفانه این کار نه تنها بازدهی شما را بالا نمیبرد بلکه در طولانی مدت چیزی جز خستگی و فرسودگی سلول های خاکستری و نورونهای شما نخواهد داشت.
دانشمند علوم اعصاب، پاول اسمولن، و همکارانش، در مقالهای در سال ۲۰۱۶ در Nature Review Neuroscience، این محدودیت در رشد ارتباطات عصبی از طریق سنتز پروتئین را یک دوره نسوز یادگیری (آسیبزا) دانستند. پروفسور اسمولن با استناد به دادههای حاصل از مطالعات حیوانی نشان میدهد که توسعه دندریتهای سیناپسی ِ(پیوندهای سلولی) مرتبط با یادگیری در حالی که به مرور زمان در معرض محرکهای جدید قرار می گیرد، به وضوح پیشرفت می کند. اما در صورتی که حجم زیادی از اطلاعات به طور ناگهانی و با فشار وارد ذهن شود بازدهی نه تنها بالا نرفته بلکه کم نیز خواهد شد!